دانلود و خرید کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول
معرفی کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول
کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول داستانی از گیوم موسو با ترجمهٔ آریا نوری است. این کتاب صوتی با صدای تایماز رضوانی در انتشارات ماه آوا منتشر شده است.
درباره کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول
کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول داستان دیگری از نویسندهٔ کتاب مشهور «داستان دختری در بروکلین» است. این کتاب ماجرای راز ناپدیدشدن دختری در ۱۹سالگیاش است. ونکا راکول در سال ۱۹۹۲ در ۱۹سالگی در مدرسهای مشهور درس میخوانده. او برای دیدن کسی که عاشقش است در یکی از شبهای زمستان، خوابگاه را ترک میکند؛ اما اتفاقی شوم همه چیز را تغییر میدهد. بخش اصلی داستان در سال ۲۰۱۷ روایت میشود. زمانی که مسئولین مدرسه میخواهد ۵۰سالگی مدرسه را جشن بگیرند. تمام دانشآموزان و فارغالتحصیلان دعوت شدهاند و تمام دوستان صمیمی دوران تحصیل ونکا راکول بعد از سالها دور هم جمع میشوند. همهٔ آنها راز بزرگی را پنهان میکنند.
شنیدن کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران داستانهای جنایی هستید، از این کتاب لذت خواهید برد.
درباره گیوم موسو
گیوم موسو (Guillaume Musso) در سال ۱۹۷۴ میلادی در فرانسه به دنیا آمد. او از کودکی به نوشتن علاقه داشت و نوشتن را خیلی زود آغاز کرد. در ۱۹سالگی به آمریکا سفر کرد، اما چند وقت بعد دوباره به وطنش برگشت. چون به نیویورک علاقه داشت تصمیم گرفت داستانی بنویسد که آنجا رخ میدهد و به این ترتیب کتاب ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول متولد شد.
گیوم موسو نویسندهای است که کتابهایش در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارند. در سال ۲۰۰۳ در پی تصادفی شدید داستان «و بعد» را نوشت. ماجرای این کتاب دربارهٔ مردی است که از مرگ برگشته است. این رمان موفق شد در فرانسه بیش از یک میلیون بفروشد و به ۲۳ زبان ترجمه شود. از روی آن فیلمی نیز با بازی جان مالکوویچ و اوانجلین لیلی ساخته شد.
گیوم موسو در سال ۲۰۰۹ بهعنوان دومین نویسندهٔ پرفروش فرانسه شناخته شد و در سال ۲۰۱۱ سومین نویسندهٔ پرفروش فرانسه بود. رمانهای او به بیش از ۳۴ زبان در دنیا ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول
«اتومبیل اجارهای را زیر درختان کاج، نزدیک پمپبنزین پارک کردم. فاصلهٔ آنجا با مدرسه در حدود سیصد متر بود. مستقیماً از فرودگاه آمده بودم؛ با پروازی از نیویورک که در طول آن موفق نشده بودم پلک روی هم بگذارم. روز قبل، نیویورک را پساز دریافت ایمیلی بهسرعت ترک کرده بودم؛ ایمیلی که خبر از برگزاری جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس دبیرستانم میداد. ایمیل از طریق ناشرم، ماکسیم بیانکاردینی، برایم ارسال شده بود. او قبلاً بهترین دوست من بود، ولی حدود بیستوپنج سال میشد که یکدیگر را ندیده بودیم. در ایمیل شمارهٔ تلفنهمراهی را به من داده بود. سرانجام، پساز آنکه کمی با خودم کلنجار رفتم، شماره را گرفتم. او هم وقتی گوشی را برداشت، تقریباً بلافاصله گفت: «توما مقاله رو خوندی؟»
«دقیقاً به همین خاطره که دارم بهت زنگ میزنم.»
«معنیش رو درک میکنی؟»
صدایش رگههایی آشنا در خود داشت، ولی نه مثل گذشته. صدای او حالا بهواسطهٔ شرایط، ترس و اضطراب، تغییر کرده بود.
بله مقاله را خوانده بودم و بهخوبی میدانستم میتواند چه معنایی داشته باشد. میدانستم که زندگی ما، بهشکلی که تا آن روز داشت، قرار بود برای همیشه تغییر کند. میدانستم که قرار است مابقی زندگیمان را پشت میلههای زندان سپری کنیم.
پساز چند ثانیه سکوت، ماکسیم گفت: «باید بیای کوت دازور. باید برای مقابله با این شرایط، یه استراتژی تعیین کنیم. باید شانسمون رو امتحان کنیم.»
با درنظرگرفتن عواقب اتفاقی که قرار بود برای ما رخ دهد، چشمانم را بستم. شدت افتضاح، درگیریهای قضایی و درنهایت موج شوکی که قرار بود خانوادههایمان را درنوردد. در اعماق وجودم، همیشه این احتمال را میدادم که سرانجام همهچیز رو خواهد شد. بیستوپنج سال از زندگیام (اگر بشود اسمش را زندگی گذاشت) را با این تهدید زیسته بودم. اغلب نیمههای شب از خواب میپریدم. صحنههای رخدادی که در گذشته با آن روبهرو شده بودم، در برابر چشمانم ظاهر میشدند.
امید داشتم که روزی بتوانم به حقیقت ماجرا پی ببرم. روزهای اول، یک لگزومیل بههمراه لیوانی نوشیدنی مصرف میکردم. با این امید که دوباره خوابم ببرد، ولی فایدهای نداشت. دوستم تکرار کرد: «باید یه راهی پیدا کنم.»
میدانستم که به خودش امید واهی میدهد.»
زمان
۱۰ ساعت و ۶ دقیقه
حجم
۵۶۲٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۶ دقیقه
حجم
۵۶۲٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
به عنوان یک علاقهمند به کتابهای جنایی از گوش کردن به این داستان و صدای آقای رضوانی بسیار لذت بردم. داستان جذاب و پرکششی است.
بسیار داستان جذاب و پر کششی هست…وباصدای بی نظیر اقای رضوانی جذاب تر شده. با توجه ب اینکه تقریبا تمام کتابهای جنایی و معمایی رو گوش میدم ،باید بگم ک از بهترینهاست… ممنونم از طاقچه👏👏
اوایل کتاب مثل پرونده هری کبر بود ولی ادامه داستان قشنگ جذب می کنه ادمو کتاب پرکشش و جذابی بود گویندگی واقعا عالی بود
عالی داستان بی نظیر، راوی محشر. من لذت بردم واقعا از این کتاب.خیلی خیلی زیباست.داستان مهیج و معمایی درجه یک!!!
کتابی جنائی که اتفاقن جنایات زیادی درآن به تصویرکشیده شده ولی؛ بیشتربه یک تراژدی یا درام یاقصه های عشقی میماند، برای یکبارگوش دادن خوبست، آنقدراسامی شبیه بهم بود که خیلی واضح نبود ، ازاین نویسنده رمان بهتری هم هست ولی
کتاب روند هیجانی و معمایی خوبی داره.اما شگفت انگیز و غافلگیرکننده نیست از موسو کتاب فردا رو بیشتر میپسندم
داستان خوب و جذاب بود ولی اجرای جناب رضوانی صد برابر بهتر بود .
داستان ناپدید شدن ونکا واتفاقات عجیبی بود که غیر قابل پیش بینی بود گویندگی عالی ،
گویندگی عالیه داستان کتابم خوبه یکم کشش میده ولی