دانلود و خرید کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم الگزاندرا برکن ترجمه علی مصلح حیدرزاده
تصویر جلد کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم

کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم

معرفی کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم

کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم نوشته الگزاندرا برکن و ترجمه علی مصلح حیدرزاده است. کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم

پراسپر متوجه می‌شود دچار مشکل بزرگی است. زندگی‌اش عادی بود تا می‌فهمد یک اهریمن در وجودش زندگی می‌کند. داستان این است که پدرِ پدرِ پدرِ پدرِ پدرِ پدربزرگش قراردادی با یک اهریمن بسته است تا ثروت و خوشبختی نصیب خاندانش شود و در مقابل، کل اعضای خاندان تا ابد به اهریمن خدمت کنند. اما این قرارداد را همان موقع نقض کرده و حالا «الستور»، اهریمن چهارهزارساله‌ای که درون پراسپر گرفتار شده است و سعی دارد خودش را آزاد کند و روز به روز قوی‌تر می‌شود.

پراسپر در این جلد مجبور می‌شود قرارداردی با اهریمن ببندد و از او کمک بخواهد تا وارد قلمرو اهریمنان شود و خواهرش را از دست خواهر شرور الستور نجات بدهد. اما این سرزمین دیگر حتی برای الستور هم ناآشنا است و با شدیدتر شدن جدال‌ها بر سر مرگ و زندگی اتفاق‌های عجیب‌تری می‌افتد...

خواندن کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد اول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های پرهیجان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آخرین نوادگان ردینگ؛ جلد دوم

پردهٔ پارچه‌ای پشت سرشان بسته شد و آن‌ها را در تاریکی تالار غرق کرد.

ساحرهٔ کوچک دنبال اهریمنی می‌گشت که آن‌ها را به داخل راه داده بود. واقعیت ساده این بود که فانی‌ها، چه انسان معمولی و چه ساحره، به ظلمت خو نداشتند و دنبال سایه‌هایی می‌گشتند که درون سایه‌ها کمین کرده بودند.

پراسپر پرسید: «حالا چی؟»

ناگهان جعبه‌ای فلزی مقابلشان ظاهر شد که روی ابری مشعشع از جادو شناور بود. درپوش سنگینش با صدای غژغژی باز شد و دو دستبند نقره‌ای درونش را به نمایش گذاشت.

صدایی از ناکجا بلند شد که باعث شد قلب پسر از جا کنده شود: «به دست کنید. جواز ورود شماست.»

هر دو انسان اطاعت کردند؛ فقط ساحره واقعاً به خودش زحمت داد که دستبندش را، پیش از دست کردنِ مطیعانهٔ آن، خوب وارسی کند. وقتی فلز دور مچ پراسپر جمع شد و به درخشش افتاد، نفسش را حبس کرد. نل با ناراحتی به دستبند خودش نگاه می‌کرد.

گفت: «جادوییه.»

پراسپر دستش را بالا آورد. «مطمئنی؟»

وقتی ساحره با اکراه دستبند را بست، همان صدا هشدار داد: «شما برای یک ساعت حضور در بازار بی‌حزن هزینه پرداخته‌اید. اگر بیشتر بمانید، دستبند تنگ و تنگ‌تر می‌شود... تا جایی که وقتی از اینجا می‌روید عضوی از بدنتان کم شده باشد.» صدا با سرعت بیشتری اضافه کرد: «شرایط معین و رویهٔ عملیاتی اجرا می‌شود. برای هر نوع نظافت لازم باید هزینه بپردازید، شامل شستن خون، جارو زدن پرها و تعقیب کردن انگشت‌های جداشده. لطفاً به‌صورت کلامی تأیید کنید شرایط را دریافته‌اید.»

پسر گفت: «دریافته‌ام.»

ساحره نگاه شکاکانه‌ای به دستبند انداخت و گفت: «دریافته‌ام.»

«بسیار خب! پس راحت باشید، نگرانی‌ها و حزن‌های خود را بیرون بریزید و برای ماجراجویی ابدی حاضر شوید!»

ناگهان تصنیف‌های غریبی از همه‌طرف در فضا پخش شد؛ اصوات مکرر از سایه‌هایی درون تاریکی برخاستند و انگار سایه‌هایی بی‌حوصله نیز همراهشان پدیدار شدند.

قلمروی کشتار است اینجا،

قلمروی هراس.

قلمروی وحشت است اینجا،

قلمروی ریشخند.

بیا، اندوه را رها کن،

اما انسان‌ها بر حذر باشید!

هرچه باشد اینجا قلمروی اهریمنان است!

هرچه باشد اینجا قلمروی اهریمنان است!

پراسپر گفت: «وایستا... کاملاً نابودش کرده‌ان...»

نل با تأکید بیشتر گفت: «اصلاً کجا این آهنگ رو شنیده‌ان؟ و چه‌جوری شنیده‌ان؟»

الستور پرسید: این نغمه را می‌شناسید؟ قطعاً بخش جدیدی در بی‌حزن بود، اما بسیار بعید بود دو انسان فانی پیش‌تر چنین نوای اصیل و بدیعی را شنیده باشند.

StarShadow
۱۴۰۰/۱۰/۰۶

خیلی کتاب جذاب و دوست داشتنیه.نمیگم بهترینه چون پرتقال کتابای خفن دیگه ای هم داره و ممکنه بعضی موضوعات این کتاب شما رو یاد چیزای مشابهی که تو کتابای دیگست بندازه ولی متفاوت بودنش از این نظره که حس متفاوت

- بیشتر
آبان
۱۴۰۱/۰۴/۲۳

سلام، جلد اول این کتاب را از بی‌نهایت خواندم و عالی بود، طاقچه ی عزیز لطفا خیلی زود جلد دوم را هم در بی‌نهایت قراربده بی صبرانه منتظر جلد دوم این مجموعه هستم. ممنونم

sana
۱۴۰۱/۰۴/۳۰

ممنون که به طاقچه اضافه کردید من این مجموعه کتاب رو خیلی دوست دارم.جلد اول خیلی شگفت انگیز بود و بعضی جاها من خیلی می‌خندیدم ممنون از نویسنده کتاب عالیه از خریدن شک نکنید

Roshana
۱۴۰۰/۱۰/۱۹

کتاب خیلی خوبیه 😍😍😍 توصیه می کنم همه بخونن

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۳/۲۷

دقیقا مثل همه ی کتابای پرتقال محشره اینو دوستم مبینا بهم هدیه داده بود . واقعا کیف کردم کتاب عالی هست درست مثل همه ی کتابای پرتقال عالیه

Wendsday
۱۴۰۳/۰۴/۰۸

به کسایی مثل خودم فانتزی دوست دارن پیشنهادش میکنم

«اشتباه کردن اصلاً خجالت نداره، مگر اینکه هیچ‌وقت برای اصلاح کردنش تلاش نکنی.
f.r
همهٔ دنیا صحنهٔ نمایش است و همهٔ مردان و زنان صرفاً بازیگرند. فقط باید به خودت اعتماد داشته باشی
f.r

حجم

۳۳۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۳۳۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۵۳,۲۰۰
تومان