کتاب زنان داستان نویس نسل سوم
معرفی کتاب زنان داستان نویس نسل سوم
کتاب «زنان داستاننویس نسل سوم؛ ۶۵ داستان با تفسیر» با انتخاب و تفسیر جمال میرصادقی در انتشارات مرواید منتشر شده است. جمال میرصادقی با بیان اینکه بعد از انقلاب با انفجار داستاننویسان زن مواجه هستیم، از انتشار کتاب «زنان داستاننویس نسل سوم» بعد از سالها انتظار خبر داد. جمال میرصادقی دربارهٔ این اثر گفته است: «جمهوری اسلامی باید افتخار کند که این همه نویسنده زن دارد؛ ما زمان شاه یک نویسنده زن در نسل اول و پنج نویسنده در نسل دوم داشتیم. اما تعداد نویسندههای زن در این زمان فوقالعاده است؛ ۹۰ نویسنده زن داریم، شاید هم بیشتر، چون ممکن است من کتابهایی را ندیده باشم. برای نوشتن این کتاب در کتابفروشیها میگشتم و از کسی هم اجازه نگرفتم. ۱۰-۱۵ سال جلویش را گرفتند و حالا بیرون آمده است.»
درباره کتاب زنان داستاننویس نسل سوم؛ ۶۵ داستان با تفسیر
جمال میرصادقی دربارهٔ کتاب زنان داستاننویس نسل سوم؛ ۶۵ داستان با تفسیر میگوید:
«زمانی که در آمریکا بودم، مجلهای که خانمی آن را اداره میکرد از من خواهش کرد که مطلبی راجعبه نویسندههای امروز برای آنها بنویسم. ما سه نسل نویسنده داشتیم. نسل اول داستاننویسی ما هشت نفر بودند؛ از جمله محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل احمد، بهآذین، سیمین دانشور و ابراهیم گلستان. نسل دوم هم ۳۱ نفر بودند که بعد از کودتا شروع شد. همچنین نسل سوم که از سال ۵۷ شروع شده و تا کنون ادامه داشته، نویسندههای زیادی را دربر میگیرد.»
خواستم درباره نویسندههای نسل سوم بنویسم. زمانی که شروع به نوشتن کردم، دیدم تعداد آنها خیلی زیاد است و ما فوران داستاننویس زن را داریم. در نسل اول فقط سیمین دانشور را داشتیم. در نسل دوم پنج نویسنده زن داشتیم و در نسل سوم انفجار داستاننویسان زن را داریم. بنابراین مردان را کنار گذاشتم و مجموعه داستانهای زنان را بررسی کردم. حدود ۹۰ مجموعه گیر آوردم و خواندم. حدود ۲۰ مجموعه اصلا داستان نبود و انشانویسی بود. بر اساس شناختی که از داستان دارم، آنهایی را که در حد داستان بود انتخاب کردم؛ در میان این داستانها، داستانهای ضعیف، متوسط و فوقالعادهای بود. ۶۸ داستاننویس را انتخاب کردم که حاصل کار در آمریکا چاپ شد.
آقای حسنزاده - مدیر نشر مروارید - از من خواست تا این کتاب را در ایران چاپ بکند که من اجازه دادم، اما گرفتار سانسور شد؛ مثلا از یک داستان، یک صفحه حذف کردند و از داستان دیگر پنج سطر. من که در داستان دیگران نمیتوانم دست ببرم و آن را حذف کنم، من فقط داستانی را که مجوز گرفته بود، انتخاب کرده و تفسیری برای آن نوشته بودم. کتاب در ارشاد ماند تا اخیرا آقای مرداینیا (مدیر اداره کتاب) را که آدم حسابی است و ۱۵ سال پیش هم به سه کتاب مجوز انتشار داده بود، اتفاقی در مراسمی دیدم و به او گفتم که این مورد پیش آمده و اجازه انتشار کتاب داده شد. البته سه تا از ۶۸ نویسنده حذف شدند؛ خانم شیوا ارسطویی، خانم بلقیس سلیمانی و خانم طلا نژادحسن. این کتاب با داستانهای ۶۵ نویسنده چاپ شد. من از انتشار کتاب خوشحالم و آن را به زنان تقدیم کردهام. در واقع این کتاب حاصل آن زمان بود و حداقل باید ۱۰ - ۱۵ سال پیش منتشر میشد.
این نویسنده و مدرس پیشکسوت داستاننویسی درباره ویژگیهای داستانهای زنان داستاننویس نسل سوم گفت: اصولا نویسندههای قبل از انقلاب آرمانگرا بودند، چه نسل اول و چه نسل دوم، آنها میکوشیدند تا جامعه عوض شود و فضای بسته آن زمان باز شود، در واقع آنها یک آرمانگرایی کلی داشتند. اما داستانهای زنان نسل سوم آرمانگرای زنانه است و در آنها مسائل زنان مطرح شده است، اختلافی که زن و شوهرها دارند، اختلافی که زنان با اجتماع و مردها دارند. اغلب این نویسندهها سعی میکنند تا وضعیتی را که گرفتارش هستند تغییر بدهند، خصوصیت مردسالاری حاکم بر جامعه را از بین ببرند و آزادیهایی را که از آنها گرفته شده برگردانند. در واقع داستانها بیشتر آرمانگرای زنانه است نه آرمانگرای اجتماعی. البته اجتماع هم در این موضوع تأثیر دارد یعنی اجتماع است که این مسئله و گرفتاریها را برای زنان پیش آورده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: در دو کتاب قبلی (جلد اول و دوم کتاب «جهان داستان، ایران») به داستاننویسان نسل اول و دوم پرداخته بودم و از هر نویسنده نامآور این دو نسل، داستان کوتاهی برگزیده بودم و تفسیری بر آن نوشته بودم. قاعدتا این دو کتاب باید دنبالهای داشته باشد تا مسیر رشد و تحول داستاننویسی ایران را نشان دهد، چون بعد از انقلاب نیز نویسندههایی به وجود آمدهاند و آثارشان در جامعه ادبی بازتاب یافته است و باید از این نویسندهها نیز صحبت کرد تا چرخه ادبیات داستانی نوین معاصر ایران کامل شود.
در مطالعهٔ داستانهای زنان نویسندهٔ نسل سوم، اغلب با ویژگیهای مشترکی روبهرو میشویم، این ویژگیها در عین فرقهایی با هم، وجه یگانهای را بازتاب میدهد که زنان داستاننویس نسل سوم را از نسلهای پیش از خودشان جدا میکند و از داستانهای مردان داستاننویس نسل سوم نیز متفاوتند. من به این ویژگی مشترک خاص زنان داستاننویس نسل سوم، نام آرمانگرایی زنان در قلمرو ادبیات داستانی میدهم که دربرگیرندهٔ مبارزهها و فعالیتهای اجتماعی زنان برای از میان برداشتن تبعیضها و محرومیتها و رهایی از قید و زنجیر سنت مرد ـ پدرسالاری است.
درباره جمال میرصادقی
جمال میرصادقی (زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲) نویسنده ایرانی است. او دانشآموختهٔ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است و تا کنون حدود ۴۳ جلد کتاب، رمان، داستان بلند و نقد ادبی و مجموعه مقالات، از او منتشر شدهاست. در دوره دراز کار نویسندگی، داستانهای کوتاه و بلند بسیار و ده رمان نوشته است که برخی از آنها به زبانهای آلمانی، انگلیسی، ارمنی، ایتالیایی، روسی، رومانیایی، عبری، عربی، مجاری، هندو، اردو و چینی ترجمه شدهاند. جمال میرصادقی یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه و بلند و از استادان بزرگ رشته داستان نویسی است. شهرت او علاوه بر آثار برجسته ادبی به خاطر سابقهٔ تدریس و شاگردان مشهورش در زمینه داستان نویسی است. دکتر شفیعی کدکنی پیشنهاد برگزاری کلاسهای داستاننویسی را در دانشگاه تهران مطرح کرد و میر صادقی تدریس آن را بر عهده گرفت. با تعطیلی دانشگاه تهران به دلیل انقلاب فرهنگی جزواتی که برای این درس آمادهشده بود به کتابی به نام «قصه، داستان کوتاه، رمان» تبدیل شد. با ادامهی فعالیت جمال میر صادقی این کتاب هم کمکم کامل شد و در حال حاضر بانام ادبیات داستانی منتشر میشود. در سالهای دور جلال آل احمد و ابراهیم گلستان از منتقدان سرسخت او بودند.
اولین بار سال ۱۳۳۷ داستان «برفها، سگها، کلاغها» از جمال میر صادقی در مجلهٔ سخن که پرویز ناتل خانلری آن را منتشر میکرد، برنده و چاپ شد و بهاینترتیب او به دنیای نویسندگان پا گذاشت. سال 1341 اولین مجموعه داستان او به نام «شاهزاده خانم سبز چشم» منتشر شد که در چاپهای بعدی بانام «مسافرهای شب» منتشر شد. جمال میر صادقی در آثارش از بسیاری از نویسندگان بزرگ ادبیات جهان بهره گرفته است. قلم او سالها تحت تأثیر افرادی چون «ویلیام فاکنر»، «آنتوان چخوف»، «ماکسیم گورکی» و «لئو تولستوی» بوده است و از میان نویسندگان ایرانی نیز از قلم «بزرگ علوی» و «صادق چوبک» تأثیر پذیرفته است
آثار جمال میر صادقی تنوع زیادی دارند و از داستان کوتاه تا رمان و آثار پژوهشی و ترجمه را در برمیگیرند.
مجموعه داستانهای کوتاه «چشمهای من خسته»، «شبهای تماشا و گل زرد»، «اینسوی تلهای شن»، «پشهها»، «بیستوسه داستان»، «روشنان»، «نام تو آبی است»، «پرنده از سردرخت پرید»، «گلهای سرخ بر آب، مجموعه داستان با تفسیر» و «عاشقانهها و سرابها» بخشی از داستانهای کوتاه این نویسندهاند. همچنین او رمانهای بلند «درازنای شب»، «شبچراغ»، «بادها خبر از تغییر فصل میدهند»، «کلاغها و آدمها»، «اضطراب ابراهیم»، «زندگی را به آواز بخوان»، «دختری با ریسمان نقرهای» و چندین رمان دیگر را نوشته است.
آثار پژوهشی نیز بخش مهمی از نوشتههای میر صادقی را تشکیل میدهند که از میان آنها میتوان به «زنان داستاننویس نسل سوم»، «زاویه دید در قصهها و رمانسها و انواع قصههای فارسی»، «شناخت داستان»، «جهان داستان ایران جلد یک و دو» و «واژهنامه هنر داستاننویسی» که با همکاری همسرش نوشتهشده است اشاره کرد.
جمال میر صادقی ازجمله نویسندگانی است که چندان حضور چشمگیری در محافل ندارد. از معدود محافلی که در آن شرکت داشت سال ۹۷ بود که بزرگداشتی برای او در خانه کتاب برگزار شد و بهعنوان نویسندهٔ پیشکسوت و مدرس داستاننویسی از او تقدیر شد. در این مرام بزرگداشت جمال میر صادقی دربارهی نخستین قدم برای شروع داستاننویسی گفت: «داستان را باید یاد گرفت. داستان را نبافید. ما دو نوع نوشتن داریم؛ یکی این است که فرد موضوع شنیدهشده از دیگران را بنویسد و چیزی از احساساتش ننویسد که این بهزودی ته میکشد. اگر میخواهید؛ از خودتان و از تجربه خودتان استفاده کنید، چراکه انسان همواره متحول میشود. اگر از اندوخته و درون خودتان استفاده کنید همیشه حرفی برای گفتن دارید.»
در سال ۱۳۹۱ «علی زارع قنات نویی» نویسنده و کارگردان ایرانی فیلمنامهای به نام چراغها نوشت که دربارهی زندگی و دوران نویسندگی جمال میر صادقی است. کارگردانی و تهیهکنندگی این اثر نیز به عهدهی آقای قنات نویی است.
کتاب زنان داستاننویس نسل سوم؛ ۶۵ داستان با تفسیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب مناسب پژوهشگران ادبی در زمینهٔ داستان، خوانندگان جدی داستان و افرادی است که به حوزههای داستاننویسی و نقد داستان علاقه دارند. همچنین این کتاب برای کسانی که دغدغهٔ حضور پررنگتر زنان در جامعه را دارند و فعالیتهای آنان را بررسی و تحلیل میکنند نیز کارآمد خواهد بود.
خود جمال میرصادقی در مقدمهٔ کتابش، در این خصوص میگوید: «اگر این رشته تفسیرها به خوانندههای مشتاق و دوستداران و جویندههای داستان شناختی نسبی از انواع داستان کوتاه نوین (مدرن) بدهد و همچنین بیانگر امور و مسائلی باشند که زنان امروز ایران با آن دست به گریبانند، هدف من از فراهم آوردن چنین مجموعهای برآورده شده است.»
بخشی از کتاب زنان داستاننویس نسل سوم؛ ۶۵ داستان با تفسیر
فرق داستان کوتاه و رمان ناحیهای یا محلی در این است که داستان ناحیهای برخلاف داستان محلی وابسته به مکان و زمان وقوع حوادث و وضعیت و موقعیتهای آن است. اگر جای حوادث و زمان آنها را تغییر بدهیم، شیرازهٔ داستان از هم میپاشد و حقیقتمانندی داستان تحقق نمییابد؛ حال آنکه در داستان محلی توصیفها و مختصات بومی و محلی صوری و ظاهری است و بیشتر جنبهٔ تزئینی و آرایشی دارد و پایه و اساس داستان را تشکیل نمیدهد. از نویسندگان خارجی که به نوشتن داستان کوتاه و رمان ناحیهای معروفند میتوان از تامس هاردی، رماننویس و شاعر انگلیسی و ویلیام فاکنر، نویسندهٔ امریکایی نام برد و از نویسندگان ایرانی که در این زمینه آثاری به وجود آوردهاند، صادق چوبک و محمود دولتآبادی و احمد محمود است. رمانهای «تنگسیر» و «سنگ صبور» و «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» و «داستان یک شهر» و «مدار صفر درجه» و «درخت انجیر معابد» رمانهای ناحیهای به حساب میآیند.
شخصیت اصلی داستان «سبزِ سبز» از آلوده و تباه شدن خود در محیط بومی آگاه است و طراوت و تازگی جوانی خود را در دخترش میبیند و نمیخواهد دخترش نیز همان راهی را برود که خودش رفته است. آگاه از این واقعیت که اگر دخترش در این محیط بماند و در این شهر شوهر کند، او نیز همچون خودش آلوده و تباه میشود. از اتاق به دخترش نگاه میکند.
حجم
۵۳۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۳۷ صفحه
حجم
۵۳۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۳۷ صفحه
نظرات کاربران
بسیار ظریف و سنجیده انتخاب و تحلیل شده اند برای کسانیکه می نویسند خییییییلی آموزنده و راهنماست سپاس از طاقچه بی نظیر
عالیه. محشره، فوقالعادهس