دانلود کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی با صدای رضا کیانیان + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

دانلود و خرید کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

نویسنده:حمیدرضا صدر
انتشارات:رادیو گوشه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۰۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی عنوان آخرین کتابی است که حمیدرضا صدر نوشته و وصیت کرده که بعد از مرگش چاپ شود. کتاب دربردارنده خاطرات و سرگذشت‌های دکتر صدر در سه سال آخر زندگی‌اش است. این کتاب درباره خاطرات، رویارویی با مرگ و چیزهایی است که دکتر صدر در طول عمرش آن‌ها را دوست داشت، به آن‌ها عشق ورزید و درباره آن‌ها قلم فرسایید. چیزهایی از جنس سینما، فوتبال، تاریخ و زندگی.

این کتاب صوتی با صدای رضا کیانیان و فاطمه معتمدآریا منتشر شده است.

درباره کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

دریکی از برنامه‌های تلویزیونی حمیدرضا صدر بدون اینکه خبری از بیماری یا کسالتی در میان باشد جمله تلخی گفت، و آن‌هم اینکه شاید این آخرین جام جهانی من باشد. عادل فردوسی‌پور، مجری برنامه، با شنیدن این جمله برافروخت و شروع به آرزوی طول عمر برای صدر کرد. ولی متأسفانه در کنار تمامی تعارف‌ها حق با صدر بود. دکتر صدر سال ۱۳۹۷ متوجه سرطان ریه‌اش شد و از آنجایی‌که این بیماری در خانواده او ارثی بود و جان پدر و عموزاده‌هایش را گرفته بود احتمال داد که شاید زیاد به آخر زندگی‌اش نمانده باشد. ازاین‌رو بر آن شد تا کتابی بنویسد و روایت‌های سال‌های آخر زندگی‌اش را حکایت کند. او در کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی درباره خاطرات دوران بیماری، درمان، سینما، فوتبال، زندگی و مرگ می‌نویسد. صدر در کنار تعریف خاطراتش حرف از کندوکاوهایی فلسفی-معنوی در مورد مسائلی مانند مرگ، زندگی و چیزهایی که با آن‌ها سروکار داشته به میان می‌آورد.

زبان کتاب، مانند برخی کتاب‌های دیگر صدر به‌صورت دوم‌شخص نوشته شده است. خود سرگذشت‌نویسی صدر باعث شده تا در طول کتاب توصیفات دقیقی از فضا و حالی که در آن لحظه در درون او جریان داشته یا فکری که در آن لحظه از ذهنش گذشته به مخاطب ارائه بدهد. همچنین زبان نرم و تبحر در به کار بردن کلمات و تشبیهات به خواندنی‌تر شدن کتاب کمک کرده است. کتاب با تمامی روایت‌های تلخ و اعجاب‌انگیزش از عنصر طنز جا نمانده و در مراحل مختلف طنز مانند فانوس دریایی در دل شب، خودش را در متن کتاب عیان می‌کند.

حمیدرضا صدر انسانی بسیار مرگ‌اندیش بود. دست‌کم این چیزی است که می‌توان با دیدن چند مصاحبه‌ی او در برنامه‌های مختلف این نکته را دریافت. جالب است خواندن روایت مردی که دائماً به مرگ فکر می‌کرد؛ این‌که آیا مرگ واقعاً همان‌طوری است که صدر درباره آن می‌اندیشید؟ چقدر در مورد مرگ حق با او بود؟ مرگ واقعاً شبیه چه چیزی است؟ صدر جمله‌ای جالب دراین‌باره نوشته: هیچ‌چیز واقعی‌تر از مرگ نیست. احتمال دارد هرکسی در طول پروسه مرگ احساس‌های مختلفی نسبت به سایرین تجربه کند بد نیست که این حس‌ها و جهان‌بینی‌های آخر عمری را از مردی بشنویم که تبحرش در نوشتن و حرفه‌اش با هنر هفتم و فوتبال گره خورده است. صدر توانسته در کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی جزئیات و عناصر معنوی و فلسفی نگاه خودش را با سرگذشتش درآمیزد و برای همین است که این کتاب صرفاً نوعی روایت داستان‌گونه از سال‌های آخر این مرد نیست و روایت با عناصری از فلسفه و جهان‌بینی‌های شخصی نویسنده در هم می‌آمیزد.

چرا باید این کتاب صوتی را بشنویم؟

روزهای آخر زندگی افراد به‌خصوص افراد مشهور و فرهیخته داده‌های جالبی از جهان‌بینی‌ها و نگاه‌های آنان به زندگی و مرگ می‌دهد ازاین‌رو شنیدن کتاب صتی از قیطریه تا اورنج کانتی به‌خصوص برای دوستداران و طرفداران دکتر صدر در عین تلخی‌اش می‌تواند نکات قابل‌تأملی در پی داشته باشد.

صدر سعی کرده در طول کتاب علاوه بر روایت فرایندهای بیماری و درمانش تأمل‌های فلسفی و جهان‌بینی شخصی خویش را هم در طی متن جای دهد و شاید همین امر به خواندنی‌تر و ادبی‌تر شدن اثر افزوده است.

شنیدن کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

در وهله اول اگر شما طرفدار کتاب‌ها و تفسیرهای دکتر صدر هستید نباید این کتاب را از دست بدهید، هر چه باشد این آخرین کتاب اوست آن‌هم وقتی فهمید شاید وقت زیادی برایش نمانده است. شاید این یکی از شخصی‌ترین کتاب‌های صدر باشد. کتابی که بیشتر مطالبش درباره خود اوست؛ و رودررو با مخاطب درباره ترس‌ها و تفکرات روزهای آخر عمرش می‌گوید. اگر علاقه‌مندید تا سال‌های آخر زیست بزرگان و مشاهیر را بررسی کنید کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی می‌تواند اطلاعات جالبی برای شما داشته باشد.

پزشکان و کسانی که نزدیکانشان در حال تجربه یک بیماری صعب‌العلاج یا پروسه درمانی طولانی‌مدت قرار دارند می‌توانند با شنیدن این کتاب بیشتر حس و حال فرد بیمار را درک کنند و بیشتر با او همذات‌پنداری داشته باشند.

این کتاب برای آن دسته از افرادی که به سبک زندگینامه‌ای علاقه‌مند هستند نیز می‌تواند جالب باشد.

درباره حمیدرضا صدر

حمیدرضا صدر متولد ۳۰ فروردین ۱۳۳۵ نویسنده، منتقد فیلم، مفسر فوتبال و روزنامه‌نگار بود. او در بین اهالی سینما به خاطر نقدهای فیلمش و در بین هواداران فوتبال به خاطر تفسیرهای دل‌نشین فوتبال در رویدادهای مهمی چون جام جهانی و لیگ ملت‌های اروپا معروف است.

دکتر صدر فارغ‌التحصیل کارشناسی در رشته اقتصاد و کارشناسی ارشد در رشته شهرسازی از دانشگاه تهران و دکترای شهرسازی از دانشگاه لیدز انگلستان بود. پدر صدر عاشق فرهنگ بود و همین علاقه را به همه فرزندانش منتقل کرد. دکتر صدر را بیشتر به خاطر تفسیرهای خلاقانه فوتبالی‌اش می‌شناسیم، اما او در بین اهالی نقد و سینما معروف‌تر بود و همواره ستون مخصوص خودش را در نشریه‌های سینمایی داشت. فوتبال دیگر علاقه‌مندی صدر بود تا جایی که فردوسی‌پور درباره علاقه صدر به فوتبال می‌گوید: «زندگی حمیدرضا صدر فوتبال بود. او مرگ پدرش را با جام جهانی ۷۸ به یاد می‌آورد، ازدواجش را با جام جهانی ۸۶ و جادوی مارادونا و تولد دخترش را با جام جهانی ۹۰»

صدر بیشتر از اینکه در فضای فوتبال مشهور باشد در بین دوستداران سینما معروف بود. او سال‌ها به نقد سینما پرداخت و در مجلات مختلفی سینمایی پای ثابت یکی از منتقدین سینما بود. از جمله مجلاتی که صدر در آن‌ها می‌نوشت می‌توان به شرق، ستون تحلیل سینمای جهان بانی‌فیلم، زن روز، هفت، مجله سروش، تهران امروز، اشاره کرد. همچنین او کتابی درباره تاریخ سینما دارد که با اسم درآم‍دی ب‍ر تاری‍خ س‍ی‍اس‍ی س‍ی‍ن‍م‍ای ای‍ران توسط نشر نی چاپ شده است.

صدر در دهه هشتاد بعد از حضور به‌عنوان مهمان و کارشناس در برنامه‌های فوتبالی با روایت دل‌انگیز و جالبش در مورد اتفاقات فوتبالی و حرکات مخصوص دستانش توانست جایگاه ویژه‌ای برای خود در دل دوستداران فوتبال باز کند. او همچنین با برخی مجلات ورزشی مانند گل و دیگر نشریه‌های ورزشی نیز همکاری داشت. هم‌چنین یکی از معروف‌ترین کتاب‌های فوتبالی او کتاب پسری روی سکوها وقایع‌نگاری چهار دهه‌ای فوتبال ایرانی است.

دکتر صدر علاوه بر فوتبال و سینما در تاریخ هم دستی بر آتش داشت. از معروف‌ترین کتاب‌های تاریخی وی کتاب تو در قاهره خواهی مرد است که روایتگر زندگی محمدرضا پهلوی است. این کتاب چنان با استقبال روبرو شد که تنها بعد از سه هفته به چاپ دوم خود رسید و نشر چشمه این کتاب را به یکی از شش کتابی که در ابتدای سال با استقبال روبرو شدند معرفی کرد. از دیگر کتاب‌های تاریخی او می‌توان به کتاب سیصد و بیست پنج اشاره کرد.

در تیر ۱۴۰۰ برای بار نخست خبر ابتلای صدر به بیماری سرطان رسانه‌ای شد؛ و سرانجام دکتر صدر بعد از سه سال مبارزه با بیماری سرطان در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۰ از میان دوستداران سینما و فوتبال پر کشید. پر کشیدنی که حسرتش شاید سال‌ها برای اهالی این دو حوزه ادامه‌دار باشد.

این کتاب کدام برهه از زندگی صدر را در برمی‌گیرد؟

حمیدرضا صدر بعد از اینکه متوجه بیماری‌اش شد تصمیم گرفت کتاب از قیطریه تا ارنج کانتی را بنویسد و دو وصیت مهم درباره این کتاب انجام داد. اول اینکه کتاب بعد از مرگ او منتشر شود و دوم اینکه فصل آخر کتاب را دخترش غزاله بنویسد؛ که هر دوی این وصیت‌ها اجرا شد. کتاب مدتی از بعد از فوت صدر چاپ شد و دخترش نیز فصل آخر کتاب را به نگارش درآورد.

کتاب اختصاصاً به ۳ سال زندگی آخر صدر مربوط می‌شود و در سه بخش نوشته شده است. دو بخش نخست شامل زندگی دکتر صدر از شروع بیماری تا ۱.۵ سال بعد از آن را روایت می‌کند. فصل آخر توسط غزاله صدر، دختر دکتر صدر نوشته شده و روایت سال آخر قبل از فوت صدر است. دکتر صدر روایت‌هایی از محیط‌های درمانی و تصمیماتی که مجبور شده برای درمان بگیرد را در طول داستان حکایت می‌کند. همچنین تفکرات و حالات درونی که در لحظات مختلف سیر درمان تجربه می‌نماید را به داستانش افزوده است. شاید اگر قرار باشد فصل‌ها را به ترتیب تلخی بچینیم ناگریز باشیم تا فصل آخر را در اول فهرستمان قرار دهیم. این فصل روایت‌های تکان‌دهنده و تلخی از واپسین روزهای زندگی دکتر صدر را روایت می‌کند.

درباره رضا کیانیان

رضا کیانیان در سال ۱۳۳۰ در محله میدان خراسان تهران متولد شد. به گفته خودش، پدرش معروف به حسین تهرانی، باستانی کار قدیمی تهران بود. کیانیان کار سینمایی خود را سال ۱۳۶۸ با فیلم تمام وسوسه‌های زمین ساخته حمید سمندریان شروع کرد. کیمیا ساخته احمدرضا درویش اولین اثری بود که او را به عنوان یک بازیگر توانا معرفی کرد پس از آن آژانس شیشه‌ای نقطه اوج او در سینما شد، او در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم آژانس شیشه‌ای جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را گرفت. از دیگر کارهای او می‌شود از سگ‌کشی، سینما سینماست، گاهی به آسمان نگاه کن، ماهی‌ها عاشق می‌شوند، یک حبه قند، فرش باد، یک تکه نان، روبان قرمز و کفشهایم کو؟ نام برد. او در سریال‌های قلب یخی، شاهگوش و شهرزاد هم بازی کرده است.

درباره فاطمه معتمدآریا

فاطمه معتمد آریا متولد ۷ آبان ۱۳۴۰ در تهران است. او در سال ۱۳۵۳ وارد کانون پرورش فکری کودک و نوجوان شد. سال ۱۳۵۵ در دانش‌سرای هنر شروع به تحصیل کرد، در سال ۱۳۵۸ فارغ‌التحصیل شد. او با گروه تئاتر دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا نیز همکاری می‌کرد. شروع فعالیت‌های او در تلویزیون با عروسک‌گردانی مجموعهٔ مدرسه موش‌ها در سال ۱۳۶۰ و همکاری با مرضیه برومند بود. سال ۱۳۶۲ به ضبط سریال محله برو بیا دعوت شد و سرانجام با فیلم جدال در ۱۳۶۴ وارد سینما شد. سال ۱۳۶۹ اولین مجموعه تلویزیونی خود تحت عنوان گل پامچال را بازی کرد. وی اولین زن عضو هیئت مدیره خانه سینما است. او به سمین سینمای ایران مشهور است.

از آثار او می‌توان از جهیزیه برای رباب، برهوت، هنرپیشه، روسری آبی، مرد عوضی، دختر شیرینی فروش، گیلانه، نیلوفر، اینجا بدون من و یحیی سکوت نکرد نام برد.

برشی از کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی

چهارشنبه، ۲۸ شهریور ۱۳۹۷. کردان در بیست کیلومتری کرج. با رفقای قدیمی‌ات. رضا و بهاره و دیگران. رفقایی بسیار جوان‌تر از تو و مهرزاد که بزرگ شدن‌شان را دیده‌ای. عروسی‌های‌شان را، دلتنگی‌های‌شان را، بچه‌دار شدن‌های‌شان را. برای‌شان حکم برادر بزرگ‌تر را داشته‌ای و درعین‌حال رفیقی صمیمی که دوتا پیراهن بیش‌تر پاره کرده. آن‌ها همیشه چنان انرژی‌های خوبی به تو داده‌اند وصف‌ناپذیر. خوش‌اقبال بوده‌ای چنان رفقایی داشته‌ای. امروز در باغچهٔ زیبای‌شان پرسه می‌زنی. باغی لبالب از درخت و درختچه‌های گوناگون پُرشاخ‌وبرگ. انواع کاج، بید فرفری، بید مجنون، ماگنولیا، نوئل، رزماری، سنجد، آلو. آفتاب داغ. ظاهر شدن ابرهای پنبه‌مانندی که گاه‌وبی‌گاه جلوِ خورشید ظاهر می‌شوند. می‌آیند، می‌روند و برمی‌گردند. جابه‌جا کردن صندلی برای فرار از آفتاب تند و پناه بردن به سایه. شیطنت بچه‌ها در استخر. یک ساعت، دو ساعت، سه ساعت. شلپ‌شلپ کردن. جیغ زدن، صدا کردن. طنین «مامان، من رو ببین… بابا، نگاهم کن…» هیاهوی نشاط‌برانگیزی که به نظر می‌رسد پایانی بر آن نیست. لمیدن برابر آب و تماشا کردن بچه‌ها. پچ‌پچه‌های زنانه و متلک‌های مردانه. سروگوش آب دادن از جمعی به جمع دیگر. گپ زدن با این و با آن. رفتن به آلاچیق و سربه‌سر دختران نوجوان گذاشتن. سر زدن به آشپزخانه و فضولی غذا. بی‌حرکت نشستن روی تاب و آرام جلووعقب رفتن. انداختن استخوان جلوِ سگ نگهبان. ورق زدن کتاب. احساس امنیت در دل جمعی گردآمده در محیطی محصور که می‌دانی همه در دسترس‌اند و جایی نخواهند رفت. جایی که هم می‌توانی در پیلهٔ خودت فروبروی و هم در دل جمع بیایی. هم در گوشه‌ای خود را گم‌وگور کنی و هم با دیگران هم‌ساز شوی.

مهربانی مفرط. علاقهٔ بیش‌ازحد. عکس گرفتن با تو. در آغوش کشیدن. دست در گردن انداختن. آویزان شدن. دونفره و چندنفره. تبسم سرد تو که هر چه زور می‌زنی گرم نمی‌شود. لبخندت محو شده، مایهٔ شرمساری. پیش‌ترها تو هم با موبایلت عکس می‌گرفتی و اصرار می‌کردی دیگران عکس‌های‌شان را بلافاصله برایت بفرستند. حالا نه می‌خواهی عکسی بگیری و نه دنبال عکس‌های آن‌هایی. می‌خواهی گذشته دست‌نخورده باقی بماند و آلوده به اکنون تو نشود. عکس‌ها به آینده تعلق دارند. همان چیزهایی که از تو فاصله خواهند گرفت.

روزگاری در دوران دانشجویی‌ات عکاسی می‌کردی. دوربینی درست‌وحسابی داشتی. لنزهای تله و واید. در خانه آگراندیسور داشتی. با سرعت و دیافراگم و حساسیت فیلم بازی می‌کردی. همین حالا نزدیک هزار اسلاید از گوشه‌وکنار ایران آن سال‌ها دارند در انبار خانه‌ات می‌پوسند. آن سال‌ها دوربین هشت‌میلی‌متری داشتی و فیلم می‌گرفتی و فیلم. اما همان فیلم‌هایی که از بازی‌های امجدیه، روزهای انقلاب و میهمانی‌های خانوادگی گرفته‌ای، در حال از بین رفتن‌اند. می‌توانی تصور کنی که دو روز دیگر همهٔ آن آلبوم‌ها، اسلایدها و فیلم‌های خانوادگی به چنگ سمساری خواهد افتاد و او همه‌شان را دور خواهد ریخت. می‌توانی تصور کنی که عکس‌ها و فیلم‌هایی که درون یک هارد جمع کرده‌ای، چگونه به‌آسانی طی فرمت شدن همان هارد به دست کسی که تره‌ای برای‌شان خرد نمی‌کند پاک خواهند شد.

ساعت ۴ بعدازظهر. ناهاری دیروقت به سنت جمع شدن‌هایی از این نوع. همه دور یک میز. کباب ترش. جوجه‌کباب. سالاد کاهوی معرکه‌ای با آب‌لیمو و سبزی خردشده. ای کاش بااشتها بودی. پس از ناهار، کیک و شیرینی و خرما با چای. ولو شدن‌های پس از غذا. وقت تلف کردن آمیخته با تمدد اعصاب. غروب خورشید. آرام‌آرام. خیره شدن به تپه‌های آن‌سوی باغ که زیر نور کمرنگ‌شدهٔ خورشید زرد می‌شوند و زردتر. گشتن دنبال ردپای نور لابه‌لای برگ‌ها. گرگ‌ومیش. آسمان خاکستری.

معرفی نویسنده
عکس حمیدرضا صدر
حمیدرضا صدر

حمیدرضا صدر چهره‌ای آشنا در دنیای فوتبال، سینما و ادبیات بود. کمتر کسی را می‌توان دید که به فوتبال علاقه‌مند باشد اما صدر را در مقام یک کارشناس فوتبال نشناسد. اغلب طرفداران سینما هم تحلیل‌های او را در نشریه «هفت» خوانده‌اند. افراد کتابخوان هم حتما یکی از آثار او را خوانده یا حداقل نامش را شنیده‌اند.

leili
۱۴۰۰/۰۷/۰۹

راستش اگه عزیزی دارید که در حال شیمی درمانی هست یا قبلا شده. خواندن کتاب ناگوار هست. من میخوندم تازه فهمیدم عزیز از دست خانواده ما چه رنجی را تحمل می‌کرد. اما قلم آقای صدر خدا بیامرز گیرا و جذاب

- بیشتر
امید
۱۴۰۰/۰۷/۲۶

باید آماده جنگ شوی ولی با خودت! باید شمشیر بزنی ولی در مقابل سلول های خودت! باید مبارزه کنی ولی با جسم خودت! شروع به جنگیدن میکنی ولی خوب میدانی که پیروزی در کار نخواد بود! به تدریج شاهد نابودیت

- بیشتر
محسن کسائی
۱۴۰۰/۰۸/۰۵

تنها باری است که نمیتوانم درباره یک کتاب اظهار نظر کنم ، چون نمیشود با چند جمله نظرم را بگویم . همه چیز در کتاب هست ، زندگی ، مرگ ، عشق ، وطن پرستی ، انسانیت ، وفای به

- بیشتر
Mostafa
۱۴۰۰/۱۱/۲۴

اونقدر تلخ که به سختی دوباره میومدم سراغش و اونقدر جذاب که وقتی شروع به گوش دادن میکردم به سختی کنار میذاشتمش

محسن حرمی
۱۴۰۰/۰۶/۲۳

این کتاب یک روایت جذاب از زیستن ، در ورای زندگی ست. یک روایت دقیق، جذاب و عمیق از زندگی در، تک تک سلولها و یاخته های لحظه ی "اکنون ". برای منی که همین مسیر سرطانی را طی کرده

- بیشتر
آسمان آصفی
۱۴۰۱/۰۴/۲۵

مگه میشه شنیدن این کتاب رو بدون گریه بی امان به پایان رسوند؟؟؟

رضا آباد
۱۴۰۱/۰۲/۳۰

کلامی برآمده از جان ... بدرود آدم حسابی دوست داشتنی 🖤... جاودان بی‌تکرار

sbabayan
۱۴۰۰/۰۶/۲۳

کتابی بر آمده از جان است و بر جان می نشیند ولی خیلی به حال و هوای روحی شما در زمان گوش دادن به این کتاب بستگی دارد. اگر خودتون بیماری سختی دارید یا امیدوارانه برای بهبودی بیماری دعا می

- بیشتر
کاربر ۴۳۲۲۹۳۶
۱۴۰۱/۰۵/۱۸

جات تو بهشت باشه آقای صدر

Samira@58
۱۴۰۱/۰۲/۱۳

بسیار تلخ و در عین حال جذاب و واقعی و گویندگی رضا کیانیان بی نظیر و عالی. به نظرم باید برای نگاهی متفاوت به زندگی و مرگ حتما خواند.

زمان

۱۲ ساعت و ۱۱ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۶۵۰٫۶ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۲ ساعت و ۱۱ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۶۵۰٫۶ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۵۳,۰۰۰
۹۱,۸۰۰
۴۰%
تومان