دانلود کتاب صوتی چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم با صدای شبنم مقدمی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم

دانلود و خرید کتاب صوتی چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم

نویسنده:زویا پیرزاد
گوینده:شبنم مقدمی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۵۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم

کتاب صوتی چراغ‌ ها را من خاموش می کنم چهارمین اثر زویا پیرزاد و یکی از مشهورترین رمان‌‌های زنانه‌‌ی بعد از انقلاب اسلامی است. «چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم» بغض فروخفته‌‌ی زن خانه‌‌دار ایرانی در دهه‌‌ی چهل شمسی است که وقتی از دنیای محصور خود بیرون می‌‌آید، تجربه‌‌ی زیسته‌‌ای دیگر را درون خود و واقعیات زندگی‌‌اش جستجو می‌‌کند.

نسخه صوتی این رمان با صدای شبنم مقدمی توسط انتشارات نوین کتاب گویا منتشر شده است.

درباره‌ کتاب صوتی چراغ‌ها را من خاموش می کنم

کتاب صوتی چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم به نویسندگی زویا پیرزاد درباره‌‌ی یک خانواده‌‌ی ارمنی مقیم آبادان در دهه‌‌ی چهل شمسی است. زویا پیرزاد این رمان را در سال ۱۳۸۰ شمسی به چاپ رساند و پس از بازخوردهای متعدد از خوانندگان، این اثر در طول دو دهه بیش از صد بار تجدید چاپ شد. این رمان تاکنون به زبان‌‌های یونانی، انگلیسی، نروژی، آلمانی، فرانسوی، چینی و ترکی ترجمه و منتشر شده است.

خلاصه رمان

کلاریس آیوازیان، راوی داستانِ کتاب صوتی چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم در دهه‌‌ی چهل شمسی به همراه خانواده‌‌اش در خانه‌‌های شرکت نفت آبادان زندگی می‌‌کند. روزمرگی کلاریس در رسیدگی به امور خانه، همسر و مراقبت از فرزندانش خلاصه می‌‌شود. با ورود خانواده‌‌ای جدید در همسایگی خانه‌‌ی آن‌‌ها، جهان‌‌بینی کلاریس تغییر می‌‌کند.

خانواده‌‌ی سیمونیان –امیل، خانم سیمونیان (مادر امیل) و امیلی (دختر امیل)– همسایه‌‌ی جدید خانواده‌‌ی کلاریس هستند. امیل مردی آرام و احساساتی به نظر می‌‌آید که کم‌‌کم کلاریس را شیفته‌‌ی خود می‌‌کند. خانم سیمونیان از آن زن‌‌هایی است که درباره‌‌ی شوکت پیشین و سفرهای دور دنیایش حرف می‌‌زند و امیلی هم با فرزندان کلاریس هم‌‌بازی می‌‌شود. صحبت‌‌هایی که خانم سیمونیان درباره‌‌ی گذشته‌‌اش می‌‌کند، کلاریس را متحول می‌‌کند؛ طوری‌‌که او به آرزوهای پیش از ازدواجش فکر می‌‌کند.

آرزوهای کلاریس با ازدواج به فراموشی سپرده شده بودند تا این‌‌که همنشینی با خانم سیمونیان آن‌‌ها را دوباره پیش رویش قرار می‌‌دهد. آشنایی با خانم سیمونیان و علاقه به امیل باعث می‌‌شود که روحیات کلاریس تغییر کند. در نهایت نیز امیل با اشاره به این نکته که به شخصی دیگر علاقه‌‌مند است، ضربه‌‌ی روحی به کلاریس وارد می‌‌کند. سپس خانواده‌‌ی سیمونیان شبانه آبادان را ترک می‌‌کنند. پس از این عشق نافرجام، کلاریس شروع به واکاوی دنیای پیرامونی خود می‌‌کند و متوجه تفاوت زندگی‌‌ها در خانه‌‌های شرکت نفت آبادان و بیرون از آن محیط می‌‌شود. همزمان با این‌‌که کلاریس دنیای بیرون از خانه‌‌های سازمانی شرکت نفت آبادان را می‌‌بیند، با منشی همسرش نیز آشنا می‌‌شود که در حیطه‌‌ی حقوق زنان فعالیت می‌‌کند. با ملاقات منشی، کلاریس از حصار زندگی خود بیرون می‌‌آید و بغض فروخفته‌‌ی یک زن خانه‌‌دار در حصار روزمرگی‌‌ها، می‌‌شکند.

کتاب صوتی چراغ‌ ها را من خاموش می‌ کنم درباره‌‌ی تنهایی و روزمرگی کسانی است که زندگی‌‌شان کم‌‌کم و بدون این‌‌که خود متوجه شوند به سمت یکنواختی می‌‌رود. اوج کار زویا پیرزاد این است که زن را شخصیت اصلی رمان خود انتخاب کرده است و همین مورد موجب خواندنی‌‌تر شدن رمان شده است. سعی پیرزاد در این است که در نهایت به این برسد که زندگی با چنین روندی محتوم به حواشی منفی و رفتار فرسایشی است. در این مسیر تمامی نگفتن‌‌ها، درخودماندن‌‌ها و درخودرفتن‌‌ها موجب فرسایش روح و روان زن می‌‌شود.

شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌‌کنیم؟

به تمامی دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران، خاصه علاقه‌‌مندان روایت‌‌های زنانه پیشنهاد می‌‌کنیم که کتاب صوتی چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم را با صدای شبنم مقدمی –بازیگر مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون- و آهنگسازی اختصاصی مهدی زارع بشنوند.

چرا باید کتاب صوتی چراغ ها را من خاموش می کنم را بشنویم؟

به دلیل شخصیت‌‌پردازی ظریف، اوج و فرودهای درونی یک زن خانه‌‌دار، روایت یک عشق نافرجام و سادگی بیانی این رمان، باید آن را شنید.

درباره‌ زویا پیرزاد

زویا پیرزاد، نویسنده و داستان‌‌نویس معاصر در سال ۱۳۳۱ شمسی از پدری روس‌‌تبار و مادری ارمنی‌‌تبار در آبادان به دنیا آمد. او سال‌‌های مدرسه را در آبادان گذراند و بعدها به تهران رفت و در این شهر ازدواج کرد. پیرزاد نویسندگی را با نوشتن سه مجموعه داستان آغاز کرد.

اولین مجموعه داستان او تحت عنوان «مثل همه‌‌ی عصرها» در سال ۱۳۷۰ منتشر شد. این مجموعه داستان، شامل هجده داستان کوتاه است که قهرمانان این داستان‌‌ها، همگی زنان بدون آرزو، وسوسه، شهرت و یا هر نوع اعتراض و حتی غم یا شادی بزرگ هستند.

دومین مجموعه داستان پیرزاد با نام «طعم گس خرمالو» در سال ۱۳۷۶ انتشار یافت. این مجموعه داستان بیش‌‌تر به زندگی‌‌های خانوادگی و روابط زن و شوهر می‌‌پردازد. تفاوت مجموعه داستان اول و دوم در نوع نگاه به زنان است. در مجموعه داستان «طعم گس خرمالو» زنان از انفعال خارج شده و فعال‌‌تر هستند.

در نهایت سومین مجموعه داستانش به نام «یک روز مانده به عید پاک» در سال ۱۳۷۷ منتشر شد. این مجموعه متشکل از سه داستان کوتاه به نام‌‌های «هسته‌‌های آلبالو»، «گوش‌‌ماهی‌‌ها» و «بنفشه‌‌های سفید» است که در پیوند با یکدیگر قرار دارند.

ناگفته نماند که این سه مجموعه داستان به دلیل نثر متفاوت مورد استقبال خوانندگان قرار گرفتند و بعدتر در کتابی تحت عنوان «سه کتاب» توسط نشر مرکز به چاپ رسیدند.

«چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم» چهارمین اثر پیرزاد و نخستین رمان او به حساب می‌‌آید. او بعدتر و در سال ۱۳۸۳، رمان «عادت می‌‌کنیم» را به چاپ رساند. «عادت می‌‌کنیم» داستان زندگی زنی مطلقه به نام آرزو است که با دخترش زندگی می‌‌کند. آرزو با این‌‌که به تنهایی از عهده‌‌ی اداره و مخارج زندگی برمی‌‌آید اما به دلیل اختلاف فکری با دختر و مادرش از یک سو و تکیه‌‌گاه نداشتن از سوی دیگر، آسیب روحی می‌‌ببیند. آرزو پس از آشنایی با مردی به نام سهراب زرجو، علی‌‌رغم مخالفت‌‌های اطرافیانش با او ازدواج می‌‌کند.

نقد کوتاهی بر کتاب

نظر نادر بکتاش منتقد مجله بخارا در سال ۱۳۸۱، درباره‌‌ی کتاب چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم این بود که این رمان فاقد آن ادا و اطوارهای تکنیکی و تعلقات ایدئولوژیکی است که رمان‌‌نویسی فارسی را دارد تباه می‌‌کند. رمان‌‌نویسی در ایران اگر بخواهد از صورت یک شیء لوکس مقدس متعلق به یک الیت محدود خارج شود، بدون این‌‌که به ابتذال و سطحی‌‌گرایی بیفتد، نیاز به چنین رمان‌‌ها و نویسندگانی دارد.

ابراهیم سلیمی کوچی و سمانه شفیعی در نقدشان به این اثر که در سال ۱۳۹۳ منتشر می‌‌شود عنوان می‌‌کنند که پیرزاد در این اثر، تصویر کلیشه‌‌ای زنان را در آثار کلاسیک که به صورت فرشته یا هیولا ظاهر می‌‌شوند، درهم می‌‌شکند و تصویر واقع‌‌گرایانه‌‌ای از زنان معمولی و در عین حال، آرمان‌‌خواه جامعه به دست می‌‌دهد.

ناهید اُجاکیانس در سال ۱۳۸۲، علاوه بر تمجید از رمان، آن را اثری جذاب و بسیار موفق در به تصویر کشیدن هزارتوی دنیای ذهنی و درونی زنانه توصیف کرده است.

فرشید نجار همایونفر هم در مطلبی که در سال ۱۳۹۳ منتشر می‌‌گردد رمان چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم را نمونه‌‌ی بارز ادبیات زنانه می‌‌داند که به هیچ عنوان داعیه‌‌ی فمنیستی بودن ندارد و تلاش دارد تا تصویر زنانی از جامعه که توجهی به هویت جنسی آنان نمی‌‌شود را ارائه دهد.

اقتباس در سینما، تئاتر و تلویزیون

هرچند که به‌‌طور مستقیم از کتاب چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم در فضای هنرهای نمایشی و سینمای ایران، اقتباسی صورت نگرفته است اما فیلم «به همین سادگی» محصول سال ۱۳۸۶، به کارگردانی و تهیه‌‌کنندگی سیدرضا میرکریمی، نویسندگی سیدرضا میرکریمی و شادمهر راستین و بازیگری هنگامه قاضیانی با تأثیرپذیری از این رمان، ساخته شده است.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی چراغ ها را من خاموش می کنم

رمان چراغ‌‌ها را من خاموش می‌‌کنم موفق به دریافت جایزه‌‌های زیادی شده است که از جمله‌‌ی آن‌‌ها می‌‌توان به بهترین رمان سال مهرگان ادب (۱۳۸۱)، برنده‌‌ی جایزه بیستمین دوره‌‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی به عنوان بهترین رمان (۱۳۸۱)، بهترین دومین دوره‌‌ی جایزه رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری (۱۳۸۱) و لوح تقدیر نخستین دوره‌‌ی جایزه‌‌ی ادبی یلدا (۱۳۸۱) اشاره کرد.

معرفی نویسنده
عکس زویا پیرزاد
زویا پیرزاد
ایرانی

زویا پیرزاد، نویسنده و داستان‌نویس معاصر ایرانی، در سال ۱۳۳۱ از مادری ارمنی و پدری روس‌تبار در شهر آبادان به دنیا آمد و دوران تحصیل را نیز در همان شهر گذراند. وی بعدها در پی مهاجرت به تهران، در این شهر ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب دو فرزند به نام‌های ساشا و شروین شد. پیرزاد فعالیت‌های ادبی خود را با ترجمه آغاز نمود که از جمله‌ی آثار او در این دوره می‌‌توان به ترجمه‌ی کتاب‌های «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوییس کارول و «آوای جهیدن غوک» (مجموعه‌ای از هایکوهای شاعران آسیایی) اشاره کرد.

ماری کوری
۱۴۰۰/۰۴/۰۳

داستان در مورد زندگی روزانه زنی است که در میان انبوه کارهای خانه خودش را فراموش کرده و دوباره تلاش میکند احساسات خود را بشناسد مقداری اطلاعات در مورد زندگی هموطنان ارمنی می دهد و مهمتر از همه غصه ای

- بیشتر
alibaghbanbashi
۱۴۰۰/۰۵/۰۳

کتاب خوبی بود . و با شروع داستان من هم انگار درون داستان رفتم و این نشان میداد که نثر ساده وشیوا و شیرینی داره. داستان در مورد یک زن ارمنی است که کل داستان از دید ایشان روایت میشود. داستان

- بیشتر
mina
۱۴۰۰/۰۴/۰۶

چقدر چسبید!سادگی و روزمرگیه یک زن ،با بیانی دلنشین و پُر کشش ،من ازش لذت بردم ،داستان تمام زنهای سرزمینم ممکنه به همین شکل باشه ،دلگیر شدنهای بی دلیل و خستگیهایِ گاه و بیگاه ،شادیهای بی دلیل و امیدهای مخصوص

- بیشتر
Kaf. 30n
۱۴۰۱/۰۱/۱۰

با کلاریس به گل‌نخودی‌ها آب دادم، سر دوقلو ها فریاد زدم ، از دست مادر حرص خوردم. در آغوش آرتوش گریه کردم ،کیک درست کردم،لبخند زدم ،عاشق شدم و به خودم گفتم خر...

کاربر ۲۱۷۰۷۴۹
۱۴۰۰/۰۳/۲۶

خیلی قشنگه مخصوصن با صدای شبنم مقدمی

shana
۱۴۰۰/۰۴/۱۸

فضای داستان خیلی به دل من نشست و مکالمه ها و شخصیت های داستان رو دوست داشتم. البته قلم خانم پیرزاد از نظرم کمی مانند یه روز ابری ولی زیباست. من این کتاب رو پیشنهاد میکنم به کسانی که مشتاق

- بیشتر
farez
۱۴۰۰/۰۸/۲۹

چراغها را من خاموش میکنم اثری متفاوت و در عین حال واقعی و بی تعارف از زندگی خیلی از زنان امروز جامعه ی ماست، اگر فیلم به همین سادگی اثر رضا میرکریمی رو دیده باشید، رویکردتون نسبت به این اثر

- بیشتر
ونوس
۱۴۰۰/۰۵/۱۲

عالی بود باید ابادان زندگی کرده باشی تا ثانیه ب ثانیه صدای شبنم مقدمی رو زندگی کنی

سالومه
۱۴۰۰/۰۴/۱۷

داستان عجیبی نداشت و زندگی روزمره بود. ولی به من خیلی چسبید. یه حقیقتهایی توش بود که شاید ساده باشه ولی توی زندگی همه خانومها فکر کنم پیش میاد. صدای خانم مقدمی هم که عالی بود. کلا لذت برم

لیلا فراهانی
۱۴۰۱/۰۳/۳۱

من که این روزمرگی و روان بودن داستان دوست داشتم...مخصوصا اینکه خیلی هاش تجربه کردم

زمان

۹ ساعت و ۱۲ دقیقه

حجم

۵۰۷٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۹ ساعت و ۱۲ دقیقه

حجم

۵۰۷٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۷۶,۰۰۰
۱۰۵,۶۰۰
۴۰%
تومان