کتاب قتل زیر ۶۰ ثانیه
معرفی کتاب قتل زیر ۶۰ ثانیه
کتاب قتل زیر ۶۰ ثانیه اثری از مرجان بیرانوند است که داستان یک قتل و انگیزههای پشت آن را روایت میکند.
درباره کتاب قتل زیر ۶۰ ثانیه
پشت هر قتل، کینهای، نفرتی و خشمی نهفته است که تنها خون میتواند آن را فروبنشاند؛ قتل زنجیرهای اما در پس خود خشمی بزرگتر و کینهای کهنهتر دارد...
آئین نواب، زندگی عادی را به عنوان یک سرگرد دایره جنایی سپری میکند و هر روزش را در پی پیدا کردن قاتلی که در گوشهای از شهر دست به جنایت زده، به شب میرساند. تا این که در یک شب بهاری، شوخی در قالب قتل، با پلیسها شروع میشود!
قاتل زنجیرهای ماجرایی را با عنوان پلیسکشیها، شروع میکند که سرگرد آئین نواب به همراه همکارانش به جست و جوی علت آن و پیدا کردن قاتل میپردازند. در این میان، جنایتهای ریز و درشت دیگری اتفاق میافتند که سرگرد نواب و زندگی شخصی او را هم به چالش میکشند! آیا آیین آمادگی مواجهه با حقایق این معما و تنیده شدن آن با زندگی خودش را دارد؟ آیا واقعا میخواهد بداند که قاتل کیست؟
خواندن کتاب قتل زیر ۶۰ ثانیه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران داستانهای جنایی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب قتل زیر ۶۰ ثانیه
کلید را در قفل چرخاند و گیر در را با لگدی برطرف کرد تا در باز شود. پردهی برزنتی و زمخت را کنار زد و وارد حیاط کوچک و به هم ریختهی خانه شد. نگاهش را به اطراف داد و گلدان شکستهای که وسط حیاط بود را با پا به گوشهای پرت کرد و زیر لب ناسزایی گفت. همیشه از این زبالهدانی متنفر بود. جایی که آرزوهایش را به باد داده، جایی که برایش مثل جهنم بود. نگاه گرفت از گلدانها و حوض شکسته و بیاستفادهی گوشهی حیاط و به طرف پلههای زیرزمین راهی شد. جایی که خانهاش محسوب میشد، همان وسط جهنم! در آلومینیومی که توریاش هم از هر دو طرف پاره شده بود را با دستش هل داد و داخل رفت. دیگر مثل قبلترها چینی به بینیاش نمیداد و از این بود حالش بهم نمیخورد. کفشهای پاشنه بلند و سرخ رنگش را به گوشهای پرت کرد و روی طاقچهی بلندِ زیر پنجرهها نشست. انگشتهای پایش را در هوا تکان داد تا خستگی چند ساعت ماندن در آن کفشها را از آنها دور کند. نگاهش دودهای پخش شده در اتاق را دنبال کرد و به اویی رسید که هم چنان مشغول عیش و نوشش بود.
دیگر از دیدنش در آن وضعیت قلبش نمیگرفت و اشک در چشمانش حلقه نمیزد. دود بیشتر و بیشتر در فضا پخش میشد و هوا را دم کردهتر میکرد ولی اینها هم دیگر اهمیتی نداشت! شال سرخ رنگش را هم از سر کشید و به گوشهای از آن دخمهی تنگ و تاریک پرت کرد. آدامس دهانش را جوید و جوید و در انتها بادکنکی شد و روی صورتش چسبید. آدامس را با زبان جمع کرد و دوباره مشغول جویدنش شد. سرش را به عقب برد و به سقف تیره و سیاه رنگ خیره شد. مثل سقف آرزوهایش شده بود. خراب و رو به ریزش، زهرخندی زد....
حجم
۶٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۷۳ صفحه
حجم
۶٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۷۳ صفحه
نظرات کاربران
رمان قتل زیر ۶۰ ثانیه نوشته ی خانم بیرانوند عزیز روایت زندگی سرگرد آئین نواب است؛ سرگردی جدی و زبر دست که میان حجم انبوهی از جرم و جنایت خودش را سرگرم کار و پرونده هایش کرده است. نثر داستان
کتاب چاپی اش خیلی ارزونتر در میاد که،چرا انقد بی انصاف...🙄
با تبریک به خانم بیرانوند، خسته نباشید یکی از بهترین داستان های جنایی بود که خواندم ، خصوصا" اینکه نویسنده ایرانی است. واقعا" چیزی از کتاب های خارجی کم نداشت. منتظر کتاب های دیگری از شما هستم. اگر مثل من به این سری
یکی از بهترین کتابهای نشر آئیسا. پر از معما و تعلیق و کشش.
یه داستان درست و حسابی جنایی ایرانی. چیزی که کم پیدا میشه
خوب بود من دوست داشتم
کتابش خیلی خوبه.واقعابه خوندنش می ارزه
یه رمان جنایی خیلی قوی که خوندنشو به کسانی که رمان جنایی و پر هیجان دوست دارند پیشنهاد میکنم. قلم قوی نویسنده جوری صحنه های قتل و معما و توضیح داده که آدم خودشو اونجا تصور میکنه. عالی بود
عالییی😍
یه رمانن جنایی،پلیسی جذاب😍از خوندنش پشیمون نمیشید