کتاب جان و جانان
معرفی کتاب جان و جانان
کتاب جان و جانان نوشته گری زوکا است که با ترجمه فرناز فرود منتشر شده است. گری زوکاو در این نوشته با شرح ماجراهای زندگی خود و کسانی که در دورههای آموزشی او شرکت داشتهاند، در قالب داستانگویی و پرسش و پاسخ به انتقال تجارب انسانی میپردازد.
درباره کتاب جان و جانان
جان و جانان از تجربهٔ دشوار کهنهسربازی میگوید که در عرصهٔ خونبار پیکار با زندگی، ستیزهجو و سینهخیز رزمیده و به نهایت درماندگی و سرخوردگی رسیده است. از این نقطهٔ به ظاهر پایانی، زندگی نوینی برای گری زوکاو آغاز میشود که لبریز از پذیرش و نرمش است.
حکایتهای این کتاب با وجود سادگی و روانی، تکاندهنده و شگفتآور هستند و چون از دل زندگی آدمها برخاستهاند؛ چنان قدرتی دارند که به آسانی بر دل تأثیر بگذارند و در آن جاری شوند. صداقت گفتار و جانبدار نبودن در گردش قلم راوی چشمگیر است؛ از صحنههای مرگبار جنگ ویتنام و خشونت و غرور حضور در خاکی تصرفشده تا خستگی و دلزدگی مفرط پرستاری از یک مادر بیمار با وجود پیوندهای محکم عاطفی، همگی گواه صداقت و بیطرفی برخاسته از روشنبینی هستند.
فصل یکم کتاب با عنوان «آموزههای جان» را میتوان از سویی یک زندگینامهٔ خودنوشت به شمار آورد، زیرا زوکاو با شهامتی درخور تحسین از دوران ستیز بیامان خود با وضعیت موجود، رزمیدن تا پای جان به عنوان یک سرباز آمریکایی در جنگ ویتنام و فخرفروشی به توان جسمانی و لباس نظامی سخن میگوید.
فصل دوم کتاب با عنوان «پرسشهای جان» به طرح سؤالها و جوابهایی میپردازد که جانهایی بیقرار و رهسپار مانند نگارندهٔ این نوشتار و دیگر انسانهای بیشمار را پیوسته پرسنده و پویا نگه میدارد. نویسنده در پاسخ به این پرسشها به نرمی و مهربانی آمیخته با استواری یک استاد، آموزههای خود را در گوش خوانندگان میخواند و بر صفحۀ دل آنها مینگارد. با این وجود، زوکاو با خرد یک فرزانه هیچ اصراری بر اثبات دلایل و یگانه بودن راه خود ندارد.
خواندن کتاب جان و جانان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که در زندگی به دنبال پاسخی برای سوالهایشان هستند پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب جان و جانان
وقتی که در شهر زندگی میکردم، هیچ نمیدانستم نقطهٔ اعتدالین چیست. این یک واژهٔ اخترشناسیست و زمانی را مشخص میکند که خورشید از خط استوا میگذرد و موجب برابری طول شب و روز در همهٔ نقاط جهان میشود. در ماه دسامبر، خورشید در آسمان از همیشه پایینتر و شبها از همیشه بلندتر است. این حالت، اعتدالین زمستان نامیده میشود. در ماه ژوئن برعکس این وضعیت رخ میدهد؛ خورشید در آسمان از همیشه بالاتر و روزها از همیشه بلندتر است. این حالت، اعتدالین تابستان نامیده میشود. اما این مطالبی را که در بارهٔ اعتدالین گفتم، با مطالعهٔ اخترشناسی نیاموختهام.
چهل و پنج ساله بودم که به مزرعهٔ دورافتادهای در میان جنگلهای کاج و صنوبر شمال کالیفرنیا نقل مکان کردم. تنها زندگی میکردم و نزدیکترین شهر حدود سی کیلومتر از محل سکونت من فاصله داشت. آن مزرعه، نه دارای برق بود و نه تلفن. هنگامی که از سفرهای نادر خود بازمیگشتم، از اتومبیل بیرون میآمدم و چند دقیقه بیحرکت میایستادم؛ به صداهای شب و جویباری که از پشت خانه میگذشت، گوش میدادم. هنگامی که به سوی خانه راه میافتادم، صدای چکمهام بر چوبفرش زمین آن قدر بلند به گوشم میرسید که شگفتزده میشدم.
زمستان فرارسید، سپس بهار، تابستان و باز هم پاییز در پی هم آمدند. برای نخستین بار یک چرخهٔ کامل را با طبیعت به سر بردم. دیدم که چگونه خورشید از سوی شمال به جنوب حرکت کرد و سپس بازگشت و چگونه از پایین آسمان به بالا و سپس دوباره پایین رفت. من علفها را در سبزهزارها دیدم که از سبز به قهوهای تغییر رنگ دادند و سپس زیر برف ناپدید شدند. دیدم که جویبار یخ زد، یخ آن آب شد و دوباره زیر جست و خیز پروانهها جاری گشت.
از همه مهمتر، احساس کردم که فصلها درون من میآیند و میروند. این گونه بود که در بارهٔ اعتدالین فهمیدم. اعتدالین در فاصلهٔ میان آن زمان که هنگام تابستان خورشید در بالاترین وضعیت و هنگام زمستان در پایینترین وضعیت قرار دارد، واقع است. آن گاه روزها نه بسیار بلند و نه بسیار کوتاه هستند. اعتدالین به زبان من و شما، بهار و پاییز نام دارد.
حجم
۱۷۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۱۷۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
نظرات کاربران
واقعا جامع و فوق العادهست. همین صفحات اول عاشقش شدم. ممنونم از خانم فرود به خاطر این ترجمهی زیبا. 🌈🌸