کتاب از آن سوها
معرفی کتاب از آن سوها
کتاب از آن سوها نوشته جی. پی. واسوانی است. کتاب از آن سوها را انتشارت کلک آزادگان با ترجمه فریبا مقدم منتشر کرده است و به شما کمک میکند زندگی شادتر و بهتری داشته باشید.
درباره کتاب از آن سوها
جی. پی. واسوانی در این کتاب با شرح داستانهایی حقیقی از زندگی مردم که در سراسر جهان رخ دادهاند، حضور خدا را در پس رویدادهای ناگوار زندگی برای خواننده روشن میکند. حکایتهای واسوانی به زلالی و روانی رویدادهای زندگی است، زیرا نشانههای هستی، برخلاف ظاهر پیچیده، بسیار گویا و رسا هستند. نویسنده در از آن سوها نظر به تلخیها و باختهای زندگی دارد. انسان در سراسر زندگی خود بارها با شکست، ناکامی و از دست دادن رو به رو میشود. واسوانی با بیان شیوا، گرم و دلنشین خود در قالب داستانهایی کوتاه، میکوشد آن روی سکهٔ ناکامی را به خواننده نشان دهد که در پس هر شکست، موهبت و بردی نهفته است و اگر انسان با گوش جان به شنیدن نوای هستی بپردازد، به آن هدیهٔ نهفته دست مییابد و رخدادهای ناگوار را با شکیبایی از سر میگذراند.
این کتاب از رنجی که در طول زندگی انسانها به طور مداوم در چهرههای مختلف برایشان پدیدار میشود، سخن میگوید. رنجی که خود را در پی رویدادهای ناگوار مانند مرگ عزیزان، از دست دادنها، شکستها و باخت در عرصههای مختلف، به انسان نشان میدهد.
این کتاب میتواند راهگشای کسانی باشد که خود را در زندگی همواره بازنده میدانند و از رویارویی دوباره با زندگی میترسند. تعالیم این کتاب در قالب داستانهای حقیقی، قدرت آرامش و شادی بخشیدن را به افسردگان و دلمردگان دارد و میتواند راه برونرفت از رنج و اندوه برآمده از باخت و شکست را به خواننده بنمایاند. همچنین آنها که در سوگ از دست دادن عزیزی دل از زندگی بریده و گوشهگیری پیش گرفتهاند، با خواندن این کتاب میتوانند به نیرویی فراتر از این جهان تکیه کنند و به سرچشمهٔ امید دست یابند. این کتاب به خواننده میگوید که چگونه موهبت درد و رنج را بیابد و با چه نگرشی به باخت بپردازد تا حس متعالی همراهی با خدا، پیروزی در پس شکست و آرامش را تجربه کند.
خواندن کتاب از آن سوها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به یک زندگی شاد پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب از آن سوها
آنیتا۱ کوچولو در حال یادگیری نواختن هارمونیکا بود. او هر روز یک درس خاص را تکرار میکرد، به طوری که خسته شده بود و انگشتانش درد میکرد. به همین دلیل به استادش شکایت کرد. استاد گفت: «میدانم که این تمرینها انگشتان تو را به درد میآورد، اما آنها را تقویت هم میکند.» آنیتا در پاسخ، حکمتی عمیق را بر زبان آورد: «استاد، به نظر میرسد هر چیزی که تقویتکننده است، آسیبزننده هم هست.»
سی. اس. لوییس گفته است: «خداوند در اوقات خوش در وجدان ما زمزمه میکند، اما هنگام دردها و سختیها با صدای بلند سخن میگوید.»
یکی از شعرای عارف زادگاه من گفته است: «خداوند، آن کس را که دوست دارد در هم میشکند و خرد میکند. هر کس را که خداوند برگزیده است، باید با شادی تسلیم فرایند تطهیر شود. چنین فردی باید آماده باشد که از آتش رنجها و سختیها بگذرد و مانند طلا ذوب گردد، تا تصفیه شده و تطهیر شود. او باید برای عشق خدا مشتاق برخورد با مشقات زندگی و محنتهای آن باشد و با بیاحترامیها و ناملایمات رو به رو شود.
آهنگری را میشناختم که با وجود رنجهای متعدد و بیماریاش عمیقاً به خدا عشق میورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: «تو چگونه میتوانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت میکند، دوست داشته باشی؟»
آهنگر سر به زیر آورد و گفت: «وقتی که میخواهم وسیلهای آهنی بسازم، یک تکه آهن را در کوره قرار میدهم. سپس آن را روی سندان میگذارم و میکوبم تا به شکل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، میدانم که وسیلهٔ مفیدی خواهد بود، اگر نه آن را کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم، که خدایا! مرا در کورههای رنج قرار ده، اما مرا کنار نگذار!»
حجم
۷۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۷۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه