نظرات کاربران درباره کتاب پستچی
۳٫۹
(۵۲)
farez
سالها پیش که سرکار خانم یثربی شروع کردند به نشر داستانشون در اینستاگرام و...، نسخه ی جمع آوری شده ای از نوشته ها توسط تیم طاقچه تهیه شد و با کسب اجازه از نویسنده بصورت رایگان عرضه شد. زیر اون نسخه ی پاک شده، شاید دو هزار نظر و کامنت بود که کاملا نشون میداد چقدر این نوشته ها تاثیر گذار بودند و چون روایت کاملا واقعی ای از زندگی یک شخصی بود که دیده میشه و وجود داره، جذابیتش دوچندان شده بود. اون سالها بعلت دافعه ی وحشتناکی که برنامه هایی چون اینستاگرام و... برام داشتند، نمیتونستم دنبال کنم پستچی رو ولی دورادور میشنیدم که تنها رقیب ساعت نشر این داستان، ماهواره ست....و اینقدر برام عجیب بود که مگه چقدر میتونه جذاب باشه....تا اینکه چاپ شد و خریدمش....
خوندنش، تجربه ی غریبی بود. آشنا...عین حسی که هنگام خوندن اینک شوکران شهید مدق داشتم. فضایی شفاف، بدور از اتفاقات و حواشی.... انگار آمده که فقط بودن و دویدن و نرسیدنش رو روایت کنه. نیومده بگه چطور روزها گذشتن....و یا اتفاقات دیگه ی زندگی چطور در جریان بودند....اومده تا با زبانی ساده و معصومانه یک داستان عاشقانه ی فوق العاده تعریف کنه....انگار بخواد بگه اینگونه تجربه کردم که هیچ چیزی ارزشمند تر و مهم تر از عشق نیست. حتی اینکه من الان کی هستم، چطور به اینجا رسیدم....و چه سختی های دیگه ای زندگیم رو به چالش کشید.
این کتاب میتونست یک رمان فوق العاده بشه،رنگ و لعاب بدن بهش و کلی جزییات اضافه کنند....اما همونطور که گفتم قرار بوده بعد از سالها فقدان، روایت کنه چیزیو که ارزش حرف زدن داشته باشه. چیزی که خواننده بعد از تجربه کردنش، بدونه جایی هست که سرنوشت اینقدر بی رحمه. و شاید جای دیگری باشه که برای نرسیده ها و نبودن ها، پاسخ آرامش بخشی وجود داشته باشه...چیزی که فی الواقع تنها نقطه ی تسکین این زندگیه. بقول میلان کوندرا: زندگی جای دیگریست..... برای علی، برای چیستا یثربی و برای خیلی های دیگه....
نقطه قوت کتاب، اینه که روایتگر ماجرا، خود نویسنده ست. اگر قرار بود صرفا داستان رو روایت کنه و هرررر نویسنده ای اون رو بنویسه، تا این حد مورد اقبال عموم واقع نمیشد.
کتاب رو بعنوان تجربه های اول کتابخوانی به دوستی معرفی کردم، ازش خواستم نظرش رو بگه و گفت هر چیزی در دل داشته رو گفته....بدون کم و کاست... و حقیقتا این همون نقطه عطفیه که ازش صحبت کردم، روایت گری ای بغایت ادبی و بی تکلف که به زبان حال دل مردم نزدیکِ نزدیکه. شبیه ترین اثری که میتونم به این کتاب معرفی کنم اینجا، فیلم 96 هست. همینقدر تراژدیک و نزدیک به حقیقت.
کتاب برای من فضایی حزن انگیز داشت، گاهی دلتنگ اون میشم و باز میخونمش....انگار بخوام روی زخمی که نداشتم نمک بپاشم! اما این فطرت انسانه....پس مهم نیست عاشق شده باشین یا نه....مهم اینه که از خوندنش لذت میبرین چون زبان فطرت شماست.... پس پیشنهادش میکنم.
تازه وارد
بسیار بسیار کتاب زیبایی بود،به طور کامل اون رو تصویر سازی کردم و لذت بردم.به شما هم پیشنهاد میکنم
کاربر ۲۹۵۸۰۹۳
یک عاشقانهی واقعی. یک لحظه هم نتونستم کتاب رو پایین بذارم و موقع خوندنش بارها قلبم فشرده شد. واقعا لذت بردم.
AmA
عشقشون منا کشت چقدر قشنگ بود واقعا قلبم درد اومد براشون، ولی خیلی سوال برام پیش اومد آخرش
یاسمن مهری
من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم خیلی کتاب قشنگیه و روایتش واقعا دوست داشتنیه
کاربر 7238691
داستان یک عشق نوجوانی که تا میانسالی هم ادامه پیدا میکنه.دوتا عاشق که داستانشون شبیه فیلمهای هندی پیش میره. یک اتفاق که مدام تکرار میشه تا مانع رسیدن اونها به هم بشه. رفتار اطرافیان این دو نفر هم کاملا تخیلی و غیرواقعیه. کتاب در حد رمانهای اینترنتی کاملا بچه گانه بود. بنظرم اتلاف وقت بود
maryam.m
سلام آخر داستان نویسنده به درخواست حاج علی جواب بله رو داد بعد شما میفرمایید که هنوز ازدواج نکردن 🤔
برام جالب شد دوست دارم واقعیت رو بدونم ولی بین مصاحبه هاشون یه صحبتهایی کردن که نشون میده باهم زندگی میکنند!!
کاربر 3303713
شما میدونستید این داستان واقعیت زندگی خودشه؟وتا الان هم با هم عقد نکردند حاج علی شده سردار این کشور وهیچ وقت ازدواج نکرده ولی باهم در ارتباط هستند
Farnaz
کتابی که فقط و فقط با تبلیغات نویسنده و تاکیدش بر واقعی بودن قصه خیلی مطرح شد. روال داستان بسیار غیر قابل باور و شخصیت مرد قصه کاملا برآمده از فیلم های ژانر جبهه و جنگ دهه شصته. یک عشق تین ایجری فاقد جذابیت. اصلا توصیه نمیکنم.
کاربر ۵۸۹۱۸۸
قلم خانم یثربی آدم را مبهوت خودش میکند ... نوشته هایش از قلبش بر خواسته و به قلب ما می نشیند ...
لعل
نام خانم یثربی برای من پروازی به سمت دوران کودکی بود و نوستالژی مجله دوست داشتنی کیهان بچهها ،وقتی روی این کتاب اسم خانم یثربی رو دیدم روحم به دوران کودکی پرواز کرد و وقتی دیدم زندگی شخصی خودشون رو روایت کردند ،خیلی بیشتر مشتاق خواندن این کتاب شدم.
کتاب در عین سادگی متن بیان میشه و سرشار از التهاب عشق.
این که تو این کتاب نویسنده توانسته یک بعد از زندگیش رو به صورت خیلی پر رنگ بیان کنه و به مخاطب حس التهاب و دوری و انتظار عشقش رو بیان کنه.
این که در عین این همه انتظار و تعلیق ،نویسنده در ابعاد دیگر زندگیش موفق بوده و در عین حال باز هم نتوانسته از این عشق خودش رو رها کنه خیلی جالب بود برام .
همراهی پدر نویسنده با این فراز و نشیب های عشقی هم خیلی برام عجیب بود.
احوالات مادرشون عجیب تر.
و در کل احساس میکنم سرکار خانم یثربی زندگی بسیار بسیار خاصی داشتند و دارند.
مبینا نصرتی
هیچ جای این کتاب قابل باور نبود نه سیر غیر منطقی اتفاقات که منو یاد رمان های ۹۸ ایا مینداخت نه تصمیم های مسخره شخصیت ها. مخصوصا شخصیت علی که نه قهرمان بود نه چیزی فقط و فقط یه آدم ترسو بود که حاضر نبود به عشقش متعهد شه. چیستا حتی بیشتر به پاش وایساد. واقعا وقتی بعد از خوندنش فهمیدم بر اساس واقعیته خیلی شوکه شدم که چطور ممکنه واقعا. از اول تا اخر کتاب یه عشق نوجوونی و هورمونی بود که متاسفانه با گذر زمان ادامه پیدا کرد و شخصیت ها وقتی حقیقت رو فهمیدن که دیگه خیلی دیر بود.
قلم نویسنده و توصیفات احساسی خوبن و یک ستاره فقط به خاطر همینه. البته بازم اوایل کتاب خیلی خوب جلو میره ولی اخراش مخصوصا یک صفحه اخر واقعا گنگه. انقدر اتفاق میوفته و همون اتفاق ها هم درست توضیح داده نشدن که خواننده کاملا گیج میشه. به نظرم نویسنده میتونست این کتاب رو با اسم شخصیت های واقعی منتشر نکنه تا بتونه بیشتر به جزییات بپردازه؛ چون سر همین کتاب هم برای خودش و دخترش مشکلاتی به وجود اومده. اگه از اول کتاب رو بر اساس زندگی خودشون معرفی نمیکردن خیلی آزادانه تر میتونست پیش بره و اثر بهتری می شد.
M.M
ریتم داستان تند بود در حدی که یه جاهایی خوب پزداخته نمیشد اما در کل جذاب بود
در آغوش کتاب👩🦯
خانم چیستا ممنونم. من عشق را در این کتاب دیدم. خیلی خوبه کع به سرانجام رسید.
پری
اولین کتابی بود از ایشون خوندم داستان واقعی عاشق شدن دختر ۱۴ ساله، بیشتر یاد رمان های عاشقانه دوران نوجوانی افتادم. برای همون سنین جذاب میتونه باشه.
عسگری
عشق پاک یک دختر چهارده ساله توصیه می کنم حتما بخوانید به نظرم با خووندنش زندگی ارزشمند می شه
*sara*
قلم چیستا یثربی کلا عالیه، کاملا ساده و روان مینویسه، روانشناسا ست اکثر کاراش.
درباره پستچی هم بگم که همون موقع که بصورت پاورقی ایسنتاگرام منتشر میشد من دنبال کردم و بعدم نسخه چاپیش رو خریدم. واقعا عالیه کتاب و داستانش. اینکه بعضی از دوستان جبهه گرفتن که اتفاقات و تصمیمای شخصیتا غیرمنطقیه باید بگم برای ما غیرمنطقیه. اون موقع واقعا اینجوری بوده...متاسفانه. قلبم درد گرفت کلی ازدست علی حرص خوردم ولی خب واقعیت داشت همش.
خانم یثربی به جایی وصل نیست اتفاقا کلی هم سر انتشار این کتاب براشون مشکل بوجود اومد چطور میگید این کتاب بخاطر تبلیغات نویسنده دیده شد!!!!
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
این که نویسنده با جسارت وروان بخشی اززندگی خصوصی خودرا به تصویر کشیده قابل تحسین وتوجه است،ریتم داستان خوب بود ولی درآخر شتابزدگی حس می شد
emeli
جز بهترین کتابهایی که خوندم
نگار
چقدر خوب نوشته شده بودد و چقدر من همزمان با باران ، اشکام بارید :)) و نتونستم کنارش بزارم و یکباره تموم شد... امیدوارم جلد دومش رو به زودی بخونم.
پرستو
یکسره عشق بود.
بارها از ته قلبم گریه کردم.
دلم میخواست به تموم آدمها نشونش بدم.
Reza Soroush
اگر به خوندن رمان های عاشقانه علاقه دارید و خوندن راجع به فضای ایران بعد از انقلاب براتون جالبه میتونید پستچی رو توی یه بعد از ظهر شهریوری در عرض ۲ـ۳ ساعت بخونید.
نور
کسی خبر داره آخر سر اینا باهم ازدواج کردن یانه؟
zahra ezazi
خیلی عاشقانه واقعی فراتر از تصور و زیبایی بود دوست داشتم جای قهرمان داستان می بودم در صفحه ۸ کتاب با خودم گفتم ای کاش این کتاب ۱۴۳صفحه نبود و از این کتابهای ۶۰۰ صفحه ای بود حتما بخوانید و لذت ببرید
حوری
فقط میتونم بگم رمان نفس گیری بود یکی قلبم رو توی دستش گرفته بود و میفشرد( در عین سادگی و بی اتفاقی) از سه نصفه شب تا هفت صبح یک نفس خوندمش
نمی تونستم زمینش بذارمش تا بفهمم اخر چی میشه
تبریک میگم به خانم یثربی به خاطر صبوریشون و وفاداریشون به عشق
حجم
۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
حجم
۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۲,۰۰۰۷۰%
تومان