دانلود و خرید کتاب صوتی پاییز ۳۲
معرفی کتاب صوتی پاییز ۳۲
کتاب صوتی پاییز ۳۲ مجموعه داستانی از رضا جولایی، نویسنده معاصر ایرانی است. ریگ جن، فصل بادهای یخزده، پاییز ۳۲، همهٔ جهانهای ممکن، سحرگاه بیست و هشتم، هجوم، شامگاه برفی و سبزپری، زردپری نام داستانهای این مجموعهاند. این کتاب با صدای احترام برومند در اختیار مخاطب قرار گرفته است.
درباره کتاب صوتی پاییز ۳۲
داستانهای پاییز ۳۲ در سالهای پس از جنگ جهانی دوم تا کودتای ۲۸ مرداد اتفاق میافتند. جولایی در این کتاب داستان آدمهایی را تعریف میکند که گمنام و زخمخوردهاند. او در این داستانها ناگفتههایی از زندگی مردم عادی را روایت میکند. ناگفتههایی که در تاریخ به فراموشی سپردهشده و به حاشیه رانده شدهاند و او رسالت هنرمند را بیرون کشیدن و نمایان کردن این ناگفتهها میداند. آدمهای داستانهای جولایی درگیر تقدیر و سیاست هستند و هر چه میکوشند سرنوشت خود را به دست بگیرند و به زندگی عادی برگردند انگار یک نفر دوباره به حاشیه هلشان میدهد و نادیدهشان میگیرد.
شنیدن کتاب صوتی پاییز ۳۲ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستانهای کوتاه ایرانی به ویژه داستانهایی با حال و هوای تهران قدیم را به خواندن این مجموعه دعوت میکنیم. کسانی که میخواهند داستان و یا نمایشنامهای با حال و هوای ایران دهه ۳۰ بنویسند میتوانند از شنیدن این کتاب کمک بگیرند.
درباره رضا جولایی
رضا جولایی کارش را از ۱۳۶۲ و با انتشار حکایت سلسله پشت کمانان آغاز کرده و در طول این سالها در فضای ادبیات داستانی حضور داشته است. تاریخ عنصر مشترک همه داستانهای رضا جولایی است که آنها را به هم مرتبط میکند.
جامه به خوناب، شب ظلمانی یلدا، حدیث دردکشان، تالار طربخانه، جاودانگان، نسترنهای صورتی، بارانهای سبز و سیماب و کیمیای جان از دیگر آثار جولایی هستند.
جملاتی از کتاب پاییز ۳۲
سبزپری، زردپری
ساعت یازده و نیمِ شب بود که به آن شهر کوچک رسیدیم. مقصد من آنجا نبود، اما بارش برفِ سنگین ما را متوقف کرد. اتوبوس از نوع لاریهای زمان جنگ بود. جلوتر از آن نمیتوانست برود. تا آنجا را هم بهزحمت آمده بود. هنگام غروب، سر پیچ گردنهای لیز خورد و بعد از چندبار چرخیدن به چپوراست، که جیغ مسافران را درآورد، لبِ سراشیبیِ تندی از حرکت ایستاد. قسم میخورم که فرشتهها آن را متوقف کردند وگرنه بیشک به درهای که تهِ آن دیده نمیشد سقوط میکردیم. تلاشهای راننده و شاگردش برای به حرکت درآوردن مجدد اتوبوس به جایی نرسید بلکه آن را بیشتر متمایل به شیبِ دره کرد. برف شدیدی میبارید. هیچ خودروِ دیگری از راه نرسید. روستایی هم در آن نزدیکی نبود. دو ساعتی در سرمای اتوبوسِ بخارگرفته منتظر ماندیم. راننده و شاگرد او حاضر نبودند برای آوردن کمک راهی شوند ــ داستانهای زیادی از هجوم گرگها شنیده بودند ــ و دیگران را هم به طور مؤکد از این کار نهی کردند. میگفتند امکان ندارد کسی پای پیاده راهی شود و به گلهای گرگ برنخورد.
تا زمانی که هوا به طور کامل تاریک نشده بود مسافران که اکثراً دهاتیهایی بودند با بقچه و بندیل، به غرولند زیرلبی اکتفا میکردند؛ بعضی هم برای کارهای ضروری بیرون میرفتند و شتابزده، درحالیکه برف بر سرورویشان نشسته بود، بازمیگشتند. چند نفری بقچههای خود را باز کردند و چند لقمه نان و شیره یا چیزی مثل این در دهان بچههایشان گذاشتند.
هوا که تاریک شد، سرما هم شدیدتر شد. راننده ناچار اتوبوس را روشن کرد اما بخاریِ آن نفس نداشت. بیتابیِ بچههای کوچکتر آغاز شد و بعد نگرانیِ بزرگترها. اگر ناچار میشدند شب را در این اتوبوس بگذرانند چه؟ تازه متوجه شده بودم ــ و به کسی هم چیزی نگفتم ــ که در نقطهای از کوهستان بودیم که خطر ریزش بهمن وجود داشت. سرما آزارنده شده بود.
حوالی هشت شب، یکی از مسافران متوجه نوری در دوردستها شد که لحظهای در پشت تپههای روبهرو درخشیده و ناپدید شده بود. دیگران چیزی ندیده بودند اما هیجانی در جماعت نیمهیخزده پدیدار شد. همه نیمخیز شده بودند و با عجله بخار شیشهها را پاک میکردند اما چیزی نمیدیدند.
زمان
۸ ساعت و ۳۷ دقیقه
حجم
۴۷۳٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۸ ساعت و ۳۷ دقیقه
حجم
۴۷۳٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
با عرض ارادت به خانوم برومند که دوست دار صداشون هستم. کتابی که راوی اش مرد است رو باید مرد بخواند و ترجیحا خود نویسنده اگر در قید حیات است بخواند خیلی بهتر است. حس و حال اصلی داستان رو
کتاب به نسبت خوبی بود. مجموعه داستانی بود که هر کدام به نحوی پایان خوبی داشتند. از نظر گویندگی هم صدای گرم خانم برومند ادم رو به یاد قصه خواندن مادرها میانداخت. هر چند هیجانها یا لحنها آنچنان خوب ادا نشدند ولی در
من بعد از شنیدن دو رمان خوب آقای جولایی، از شنیدن این داستان های کوتاه هم لذت بردم؛ طبع آزمایی در فرمی متفاوت و فضایی نزدیک به سبک ساعدی شکل گرفت و تسلط جولایی به پرداخت فضای تاریخی در این
من قبلا کتاب شکوفه های عناب از اقای جولایی خوندم .این کتاب هم عالی بودددد. اگر علاقمند به داستان های تاریخی هستید حتما این کتاب بخونید . با اینکه داستان ها تاریخیه ولی اقای جولایی دیدشون و داستان پردازیشون جور دیگری هست
متاسفانه هیچوقت نتونستم با قلم جناب جولایی ارتباط برقرار کنم