دانلود و خرید کتاب صوتی حتی وقتی می خندیم
معرفی کتاب صوتی حتی وقتی می خندیم
کتاب صوتی حتی وقتی می خندیم نوشتهٔ فریبا وفی است. متین بختی گویندگی این مجموعه داستان کوتاه صوتی را انجام داده و نوین کتاب گویا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی حتی وقتی می خندیم
کتاب صوتی حتی وقتی می خندیم حاوی دومین مجموعه داستان فریبا وفی و شامل ۲۲ داستان کوتاه است. نویسنده در این کتاب از مجموعهٔ اولش فاصله گرفته و به مضامین شخصیتر توجه کرده است. زبان او در این کتاب موجز و ساده توصیف شده است. او موشکافانه به درون شخصیتها میرود و احساسات سرکوبشده و گاه ناشناختهٔ آنها را نشان میدهد. محور همهٔ این داستانها زنان و مسائل آنها است؛ تنهایی، خیانت، ناامیدی، حسادت، فقر، مقایسه و اسارت زن در دنیای مردانه و اجتماع پیرامون آن. این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و ایرانی پر از لحظههای شادی پنهان، سرگشتگی و ترس و گمگشتگی است.
در داستانهای کتاب «حتی وقتی میخندیم» زنان را در طبقات اجتماعی - اقتصادی مختلف میبینیم و روزمرگیهایشان را درک میکنیم. فریبا وفی قابهای تصاویر زنانه را تا جایی نزدیک میبرد که با عمیقترین احساسات زنان مواجه میشویم. احساساتی که انگار قرار نبوده هیچگاه بر زبان آورده شوند و حالا بعد از سالها ما داریم آنها را از نزدیک تماشا میکنیم و صدایشان در گوشهایمان میپیچد. این کتاب بازتابی است از نوع نگرش زنان به زندگی؛ نگرش زنانهای که مسائل و حوادث را از خلال جزئیات روایت میکند و تا تمام جزئیات امور را به دست نگیرد، چیزی درون او در جوشش میماند تا زمانی که بتواند تکههای مختلف پازل را درست کنار یکدیگر بچیند. داستانهای کتاب صوتی حاضر با صدای متین بختی دنیای زنانهاش کاملتر، جاندارتر و شنیدنیتر شده است. نام برخی از این داستانها عبارت است از: «حتی وقتی میخندیم» (در این داستان، ۴ زن از خیانتهایشان میگویند.)، «راز»، «دو روز»، «باز هم بگو مادام»، «یک برادر» و «بیدغدغه».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
شنیدن کتاب صوتی حتی وقتی می خندیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره فریبا وفی
فریبا وفی، اول بهمن ۱۳۴۱ در تبریز به دنیا آمده است. رمانهای «پرندهٔ من» و «رؤیای تبت» از مشهورترین آثار او است که برندهٔ چند جایزهٔ معتبر ادبی در ایران شده است. درونمایهٔ مشترک آثار فریبا وفی پرداختن به زنان و زندگی زنان است. داستانهایی از فریبا وَفی به زبانهای روسی، سوئدی، عربی، ترکی، ژاپنی، انگلیسی و آلمانی ترجمه شده است. او اولین داستان جدی خود را با نام «راحت شدی پدر» در سال ۱۳۶۷ در مجلهٔ آدینه چاپ کرد. نخستین رمان او (پرندهٔ من) در سال ۱۳۸۱ منتشر شد و مورد استقبال منتقدان قرار گرفت. از کتابهای دیگر او میتوان به این فهرست اشاره کرد: «در عمق صحنه» (۱۳۷۵)، «حتی وقتی میخندیم» (۱۳۷۸)، «در راه ویلا» (۱۳۸۷)، «همهٔ افق» (۱۳۸۹)، «بیباد، بیپارو» (۱۳۹۵)، «ترلان» (۱۳۸۲)، «رازی در کوچهها» (۱۳۸۶)، «ماه کامل میشود» (۱۳۸۹)، «بعد از پایان» (۱۳۹۲) و «روز دیگر شورا» (۱۳۹۸).
بخشی از کتاب صوتی حتی وقتی می خندیم
«ما چهار زنیم. وقتی دور هم جمع میشویم میتوانیم بخندیم حتی اگر غمگین باشیم . ما رژ لب و پودر صورتمان را به یکدیگر تعارف میکنیم و در آیینه ی کوچکی که دست به دست میگردد به خودمان نگاه میکنیم. حرفهای ما از بچه هایمان شروع و به مردهایمان ختم میشود. همین است که صدایمان اول نرم و لطیف است و آرام آرام خشن و خشنتر میشود. ما با لذت زیاد از خیانتهایمان میگوییم. حالا ما یکدیگر را به خوبی میشناسیم و میدانیم که هرکدام چگونه خیانت میکنیم.
همينجاست که بايد مثل يک سرباز کارکشته شليک کنی ولی نه شليک تير که شليک خنده. بايـد بتوانی بخندی. خنـدهی بلند آدم بیغلوغش. بـايد آنقدر خوشدلانه بخندی که بهراحتی او را هم به خنده بياوری. بـايد به خودتان نگاه کنيد و بخنديد با صدای بلند. درسـت در اين لحظه است که خنده میتواند يک فشفشه باشد توی آسمان تاريک و فقط بعد از اين خنده است که... .»
زمان
۲ ساعت و ۶ دقیقه
حجم
۱۱۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۶ دقیقه
حجم
۱۱۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد