دانلود کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس با صدای اشکان عقیلی‌پور + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس

دانلود و خرید کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس

نویسنده:ازهر جرجیس
انتشارات:رادیو گوشه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس

کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس نوشتهٔ ازهر جرجیس و ترجمهٔ محمد حزبایی زاده است. اشکان عقیلی پور گویندگی این رمان صوتی عراقی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس

به یک باور، تاریخ خاورمیانه نشان داده است که عقلانیت، رادیکال‌ترین رفتار انسانی است. می‌دانیم که هزاران سال کشتار و نسل‌کشی، راه‌انداختن جوی و رود خون، تجاوز و تعدی و حمله‌های انتحاریْ کار هر روزهٔ عدهٔ بسیاری در این جغرافیا بوده و هست. در میان این بلبشو و میل جنون‌آمیز به کشتن به نام خدا، انگار خرد ناب ادبیات نفس‌به‌نفس احساسات عمیق انسان هنرمند که نگاه و منظرش به قلبی است که در سینه می‌تپد، تنها نجات‌دهنده است کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس، یکی از همان نمونه‌های حی و حاضری است که می‌توان به آن رجوع کرد. برای فهم و شناخت هر آنچه در این خاورمیانه بر ما گذشته و می‌گذرد و آنچه می‌شد و می‌شود که به آن دست یازیم.

ازهر جرجیس، نویسندهٔ عراقی این کتاب صوتی است. او در این رمان درخشان، از زیستن در سرزمینش تا رفتن به سویی دیگر و در نهایت ماندن در بی‌وطنی نوشته و در روایتی سرشار از خیال و سیالیت، ریشه‌های این حجم از نزاع بر سر قوم و نژاد و مذهب را آشکار کرده است. خواب در باغ گیلاس نه‌فقط قصهٔ مهاجرت از شرق به غرب و روایت رؤیاهای ازدست‌شده و جنگ بر سر خدایی است که کمی با خدای دیگری متفاوت است؛ حاوی نقب‌زدن به ریشه‌های فکری و روانی حاصل از فرهنگ، جغرافیا و تاریخ مردمان در این سو و آن‌سوی آب‌ها هم هست.

شنیدن کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر عراق و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی خواب در باغ گیلاس

«اگر اشتباه پستچی نبود، این اتفاق نمی‌افتاد. آن روز سرمای بیرون گزنده بود و برف بی‌وقفه و با دست و دلبازی می‌آمد تا راه‌ها را بپوشاند و سنگفرش‌ها را مدفون کند. صندوق‌های پست هم زیر لایه‌ای از برف رفته بودند و پلاک نام‌ صاحبانشان پنهان شده بود. مثل همیشه پالتوی پشمی بلندی پوشیدم و سرم را با کلاه گوشی پوشاندم، بعد چکمه‌‌ای با پوشش داخلی پشمی پا کردم و زدم بیرون تا نگاهی به صندوق پست بیندازم. دستم را تو دادم و دیدم مجله‌ای در آن جا خوش کرده است. لای آن کارت دعوتی چپانده بودند. عجیب و غریب بود. من مشترک پروپاقرص نشریات نبودم. کارم را که در دفتر ترجمه شروع کردم، چون آن‌جا نشریات صبح را رایگان تهیه می‌کردند و روی میزهای کافه تریا می‌چیدند، اشتراکم را قطع کردم. پس این دعوت از کجا آمد؟ وقتی داشتم با کارت ور می‌رفتم، فکر کردم: دعوت عمومی بود و بدون ذکر نام. از طرف روزنامه پرتیراژ داگ‌پستن بود برای حضور در جشن پنجاهمین سال انتشار. دو به شک شدم شاید برای همسایه‌ام باشد، دکتر بازنشسته مورتن سولهایم. این مرد از مشترکان پر‌و‌پاقرص این روزنامه بود. در خانه‌اش را زدم، اما در را باز نکرد. با او تماس گرفتم مبادا برایش مشکلی پیش آمده باشد، آخر عادت نداشت تا دیروقت بخوابد. پیام‌گیر تلفن جواب داد، به آنتالیا سفر کرده است و تا سه ماه دیگر برنمی‌گردد. کار هر زمستانش بود، در جستجوی گرما به شهرهای آفتابی سفر می‌کرد. با روزنامه که دعوتنامه را فرستاده بود، تماس گرفتم. ماجرا را برایشان تعریف کردم و برایم مسجل شد که شکم بجا بوده و دعوتنامه واقعاً برای همسایه‌ام مورتن سولهایم فرستاده شده و رسیدنش به دست من فقط حاصل خبط پستچی بوده است. سردبیر در نهایت لطف همان موقع به جای او عذرخواهی کرد و پیشنهاد داد که با قطعه کیکی جبران می‌کند اگر دعوتش را بپذیرم و به جشن بروم. با کمال میل پذیرفتم، آخر چه کسی دعوت بانویی چنین بامرام را رد می‌کند؟ شب بعد شیک‌و‌پیک آن‌جا بودم.»

Sogol
۱۴۰۲/۰۸/۰۲

مرسی از نشر ثالت که این سال‌ها از ادبیات عرب ترجمه هایی ارائه کرد. و مرسی از آقای عقیلی پور گرامی که با خوانش عالی شنیدن کتاب ها رو بسیار لذت‌بخش و پرکشش میکنه! اهمیت اصلی کتاب برای من مرور

- بیشتر

زمان

۷ ساعت و ۴۶ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۴۴٫۵ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۷ ساعت و ۴۶ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۴۴٫۵ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۶۵,۰۰۰
۶۶,۰۰۰
۶۰%
تومان