دانلود و خرید کتاب صوتی گتسبی بزرگ
معرفی کتاب صوتی گتسبی بزرگ
کتاب صوتی گتسبی بزرگ نوشتهٔ اسکات فیتز جرالد و ترجمهٔ معصومه عسکری است. علی عمرانی گویندگی این رمان مشهور صوتی را انجام داده و استودیو نوار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی گتسبی بزرگ
گتسبی بزرگ اثر جاویدان اسکات فیتز جرالد و بهنقل از تایمز، یکی از شاخصترین آثار ادبی آمریکا است که جزو ۱۰۰ کتاب برتر جهان قرار دارد. در این رمان، قصهٔ زندگی مرسوم و جاری انسانی، روایت میشود، اما این رمان درسهای انسانی عمیقی بههمراه دارد که ربطی به زمان و مکان ندارد و هر کس در هر شرایطی میتواند از آن عبرت بگیرد. اسکات فیتز جرالد در کتاب صوتی گتسبی بزرگ خاطرهای جاویدان از هوس، هرزگی و تباهی و بیقیدی را که همه و همه در ثروت نهفته است، روایت میکند. این داستان در نیویورک و در لانگ آیلند و زمانی اتفاق میافتد که فیتزجرالد آن را عصر موسیقی جاز مینامد؛ در سال ۱۹۲۲ که ایالات متحده دورانی از رشد اقتصادی را پس از جنگ جهانی اول میگذرانید. در این دوره بر تعداد میلیونرهای ایالات متحده افزوده شد و «گتسبی» یک از این میلیونرها بود.
«نیک کراوی» از اهالی غرب میانه که به سواحل شرقی آمریکا کوچ کرده است، همسایهٔ گتسبی میشود. گتسبی بزرگ و ثروتمند است و بهخاطر مهمانیهای باشکوهش معروف شده است. در میان مردم شایعاتی دربارهٔ شیوهٔ پولدارشدن او وجود دارد، اما کسی نمیداند ثروت او از کجا آمده است. نیک ابتدا از این همه مهمانی پر زرقوبرق همسایهاش دل خوشی ندارد، اما کمکم خودش به یکی از مهمانان تبدیل میشود و میتواند به گتسبی نزدیک شود و پی به راز میهمانیهای هر شنبهٔ او ببرد. گتسبی بزرگ عاشق است و این میهمانیها را به شوق این برگزار میکند که معشوق شبی پا به خانهاش بگذارد. نیک زن موردعلاقهٔ گتسبی را میشناسد؛ پس شروع به تحقیق و پرسوجو دربارهٔ گذشتهٔ این مرد میکند.
در سال ۲۰۱۳ از روی این اثر فیلمی بهکارگردانی باز لورمن و با بازی لئوناردو دیکاپریو ساخته شد که توانست جایزهٔ اسکار بهترین طراحیصحنه و لباس را به دست آورد.
شنیدن کتاب صوتی گتسبی بزرگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره اسکات فیتز جرالد
فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد متولد ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ و درگذشته ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰، رماننویس، مقالهنویس و داستاننویس آمریکایی بود. رمانهای او با زرقوبرق بسیار نمایندهٔ عصر جاز است. او در طول زندگی خود ۴ رمان، ۴ مجموعه داستان و ۱۶۴ داستان کوتاه منتشر کرد. اگرچه فیتزجرالد در دههٔ ۱۹۲۰ به موفقیت و ثروت عمومی موقت دست یافت، تنها پس از مرگش موردتحسین منتقدان قرار گرفت و اکنون بهطور گسترده بهعنوان یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی قرن بیستم شناخته میشود.
اسکات فیتز جرالد که در خانوادهای متوسط در سنت پل در مینهسوتا متولد شد، عمدتاً در ایالت نیویورک بزرگ شد. او در دانشگاه پرینستون تحصیل کرد و آنجا با منتقد ادبی آینده «ادموند ویلسون» دوست شد. بهدلیل یک رابطهٔ عاشقانهٔ ناموفق در سال ۱۹۱۷، ترک تحصیل کرد تا در طول جنگ جهانی اول به ارتش ایالات متحده بپیوندد. زمانی که در آلاباما مستقر بود، با «زلدا سایره»، اولین بازیگر جنوبی ملاقات کرد. اگرچه او در ابتدا پیشنهاد ازدواج فیتزجرالد را بهدلیل نداشتن چشمانداز مالی رد کرد، زلدا پس از انتشار کتاب موفق تجاری «این سوی بهشت» (۱۹۲۰) با او موافقت کرد.
رمان دوم او، «زیبا و لعنتی» (۱۹۲۲)، او را بیشتر بهسمت نخبگان فرهنگی سوق داد. او برای حفظ سبک زندگی مرفه خود، داستانهای متعددی برای مجلات معروف نوشت. در این دوره، فیتزجرالد در اروپا رفتوآمد کرد و در آنجا با نویسندگان مدرنیست و هنرمندان جامعهٔ مهاجران «نسل گمشده» از جمله ارنست همینگوی دوست شد. سومین رمان او با نام «گتسبی بزرگ» (۱۹۲۵) بهطورکلی نقدهای مثبتی دریافت کرد، اما یک شکست تجاری بود و در سال اول کمتر از ۲۳۰۰۰ نسخه فروخت. گتسبی بزرگ، با وجود اولین نمایش ضعیف خود، بعدها توسط برخی از منتقدان ادبی بهعنوان «رمان بزرگ آمریکایی» ستایش شده است. فیتزجرالد بهدنبال بدترشدن سلامت روان همسرش و قرارگرفتن او در یک مؤسسهٔ روانی برای اسکیزوفرنی، آخرین رمان خود را به نام «لطیف شب است» (۱۹۳۴) به پایان رساند.
فیتزجرالد که بهدلیل کاهش محبوبیت آثارش در بحبوحهٔ رکود بزرگ، از نظر مالی با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکرد، به هالیوود نقلمکان کرد و آنجا بهعنوان فیلمنامهنویس شروع به کار کرد. زمانی که در هالیوود زندگی میکرد، با «شیلا گراهام» زندگی مشترک داشت. در سال ۱۹۴۰ در ۴۴سالگی بر اثر حملهٔ قلبی درگذشت. دوستش ادموند ویلسون رمان ناتمام پنجم را به نام «آخرین سرمایهدار» (۱۹۴۱) پس از مرگ اسکات فیتز جرالد تکمیل و منتشر کرد.
بخشی از کتاب صوتی گتسبی بزرگ
«همیشه آن محل به طرزی مبهم آدم را مضطرب میکرد، حتی زیر نور خیرهی کننده بعدازظهر. وقتی برگشتم به پشت سرم نگاهی انداختم دیدم که چشمهای غولپیکر دکتر تی. جی. اکلبرگ همچنان از فراز کپههای خاکستر همه چیز را زیر نظر داشت، اما یک لحظه بعد متوجه شدم که چشمهای دیگری هم کمتر از دوازده قدم آن طرفتر دارد ما را ورانداز میکند. پردهی یکی از پنجرههای بالای گاراژ کنار رفته بود و چشمهای مرتل ویلسون روی ماشین متمرکز شده بود.»
زمان
۵ ساعت و ۵۵ دقیقه
حجم
۲۴۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۵ ساعت و ۵۵ دقیقه
حجم
۲۴۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
آینده طربناکی که سال به سال خودش را از ما دور و دورتر میکند آینده از چنگ ما گریخته ، اما مهم نیست ، فردا تندتر میرویم دستهایمان را بیشتر دراز میکنیم تا سرانجام در یک صبح زیبا ، همچنان میکوبیم ،
خوانش استاد عمرانی و تغییر لحن ایشان روی کاراکترها بسیار جذاب و عالی بود. رمان درخصوص رویای آمریکایی هستش و مواردی رو در رابطه با این موضوع بیان می کنه. شاید برای زمانه خودش از جذابیت بیشتری برخوردار بوده باشه.
به شدت جذاب و دوست داشتنی. از اون کتابایی که بعد از خوندنش دوست داری چند نفرو گیر بیاری راجع بهش حرف بزنی یا داستانو واسهشون تعریف کنی.
یک داستان پر کشش اما با پایانی تلخ مثل دیگر داستانهای رمانتیک و درام دوران خودش ، عشق هایی ممنوع و پیچیده و قربانیان این عشق ها .
گویندگی عالی ولی از نظر محتوا به نظر من معمولی بود