دانلود و خرید کتاب گتسبی بزرگ اسکات فیتز جرالد ترجمه معصومه عسکری

معرفی کتاب گتسبی بزرگ

«گتسبی بزرگ» نوشته اف. اسکات فیتز جرالد، نویسنده نام‌دار آمریکایی است که در سال ۱۸۹۶ متولد شد. در پرینستون تحصیل کرد و در سال ۱۹۱۷ به ارتش پیوست. اولین رمان او «این سوی بهشت» در سال ۱۹۲۰ چاپ شد. نقدهای توفنده‌ای به آن شد و موفقیت اقتصادی برای او به ارمغان آورد. او «زیبا رویان و لعنت شدگان»، «گتسبی بزرگ» و «شب دلاویز است» را به همراه چندین جلد داستان کوتاه منتشر کرد. فیتس جرالد در سن ۴۴ سالگی در سال ۱۹۴۰ درگذشت و آخرین رمانش نیمه‌کاره ماند. ریموند چاندلر درباره‌ی فیتس جرالد چنین گفته: «او یکی از نایاب‌ترین ظرفیت‌های موجود در کل ادبیات بود. فریبندگی متنش فقط یک اتفاق در زیبا نویسی و یا ساده نویسی نبود، بلکه نوعی تخیل ملایم، کنترل شده و بی‌نظیر بود، چیزی شبیه آنچه که شما از یک قطعه موسیقی خوب دریافت می‌کنید». رمان گتسبی بزرگ اثری فاخر از ادبیات کلاسیک امریکاست. تجدید چاپ‌های مکرر این کتاب در سراسر دنیا و قرار گرفتن آن در لیست صد کتاب برتر جهان گواه این ادعاست. به نقل از تایمز؛ «این اثر یکی از شاخص‌ترین اثرات ادبیات امریکاست، خاطره‌ای جاویدان از هوس، هرزگی و تباهی و بی‌قیدی که همه و همه در ثروت نهفته است». گتسبی قهرمان کتاب، مردیست خود ساخته و بزرگ که چون هر انسان دیگری مجموعه‌ای از خوبی‌ها و بدی هاست، اما خوبی‌های او بر بدی‌هایش رجحان دارد و بزرگترین اشتباه او لجاجت و پافشاری بر روی یک آرزوی محال از دست رفته است. گاه باید با دنیا و ناملایمات و نا خراشیدگی‌های آن سازگار شد و دنیا را دور زد! کاری که گتسبی نکرد و خواست از نزدیکترین راه به مقصدش برسد و حریف دنیا نشد و زمین خورد. این رمان چون هر رمان دیگری داستان زندگیست، همان زندگی مرسوم و جاری انسانی اما به نظر می‌رسد درس‌های انسانی عمیقی می‌آموزد که ربطی به زمان و مکان ندارد و هر کسی در هر شرایطی می‌تواند از آن بیاموزد و درس بگیرد و اصلا راز جاودانگی و شهرت این اثر چیزی جز این آموزندگی نیست.
معرفی نویسنده
عکس اسکات  فیتز جرالد
اسکات فیتز جرالد

فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد یا همان اف اسکات فیتزجرالد که همه او را با لقب «رویاپرداز بزرگ آمریکایی» نیز می‌شناسند، متولد ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ در سنت‌پاول، مینه‌سوتا است. این نویسنده آمریکایی عمر کوتاهی داشت و در ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰ در سن ۴۴ سالگی، در لس‌آنجلسِ کالیفرنیا درگذشت.

i._.shayan
۱۳۹۹/۰۶/۲۵

این چند وقت تصمیم گرفتم چندتا از شاهکارای معروفو بخونم و ببینم چطورن، گتسبی بزرگ اولین کتاب بود که شروع کردم! --- یک تراژدی به معنای واقعی کلمه می شه گفت که داستان نقدی بود بر رویای آمریکایی و وضعیت آمریکا و نیویورک

- بیشتر
nematinho
۱۳۹۷/۰۳/۲۸

دوستان عزیز چند تا نکته خواستم بگم برای دوستانی که می‌خوان این کتاب «شاهکار» خریداری کنن: این کتاب فیلمش هم ساخته شده با بازی لئوناردو دی‌کاپریو در نقش گتسبی که بسیار عالی بود. شخصیت گتسبی رو خیلی دوست داشتم واقعا باهاش ارتباط

- بیشتر
Mohammad
۱۴۰۱/۰۴/۲۱

(۴-۲۵-[۶۶]) یکی از نقاط قوت این کتاب فضاسازی و داستان پردازیشه، بخش های نخست تا حدودی خسته کننده ست؛ ولی از یه جایی به بعد داستان بهتر و جذاب تر میشه و پایان تراژیک و خیلی خوبی هم داره؛ با برنامه

- بیشتر
farzane
۱۳۹۷/۰۷/۲۵

چه قدر یه رمان میتونه عالی باشه؟ انقدر

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۳۹۸/۱۲/۰۱

کتاب قرن کتاب «گتسبی بزرگ» یکی از بزرگ‌ترین و ماندگارترین و همچنین پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکاست، که تاکنون بیش از بیست و پنچ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. این کتاب اولین بار در سال 1925 منتشر شد. فتیتزجرالد در

- بیشتر
زهرا
۱۳۹۷/۰۷/۲۵

ترجمه عالی بود. درمقایسه با ترجمه ی کریم امامی من این ترجمه رو بیشتر پسندیدم.

Dare Pit
۱۳۹۹/۰۱/۱۲

کتابی بسیار زیبا که آدمی رو به فکر وا میداره. برداشتم ازین کتاب این بود که" اگر چیزی از دست رفت باید رهایش کرد وگرنه میتواند منجر به از بین رفتن خود آدمی شود" شاید غمی مبهم هم سینه سوز فقرای بی

- بیشتر
MTA
۱۴۰۰/۰۱/۲۸

چقدر یه رمان می‌تونه خوب باشه؟ به معنای واقعی کلمه بی‌نظیر بود. یکی از بهترین کتاب‌هایی که تا حالا خوندم. شاید داستان در نگاه اول یک داستان سطحی و تا حدی شبیه سریال های ترکیه‌ای به نظر برسه ولی وقتی

- بیشتر
Nika
۱۴۰۰/۰۴/۰۶

این کتاب واقعا شاهکار هستش .... اما متاسفانه به نظرم ترجمه کمی سنگین بود و اینکه متن هم خیلی روان نبود .

ƒaɾʑaŋҽɧ
۱۳۹۷/۰۴/۱۶

چند سال پیش فیلمشو دیده بودم که بنظرم قشنگ بود.البته ریتم داستان آروم پیش میره ولی آخرش غیر قابل پیشبینی تموم میشه.کتابش رو هم دیروز خوندم.با اینکه فیلمشو قبلا دیده بودم ولی برام کسل کننده نبود.هرچند آروم پیش رفتن داستان،اوایلش

- بیشتر
آن وقت‌ها که خیلی جوان و خام بودم، پدرم مرا نصیحتی کرد که تا به امروز آویزه‌ی گوشم است؛ «هر وقت خواستی به کسی ایراد بگیری، حواست باشد که همه‌ی مردم دنیا به خوبی و برتری تو نیستند.»
Mohammad
«خوشحال شدم که بچه دختر است و آرزو کردم که یک دختر احمق بشود، این بهترین حالتی ست که یک دختر می‌تواند تو این دنیا داشته باشد، یک دختر کوچولوی خوشگل احمق!»
Aminam
سال‌ها پیش، آن وقت‌ها که خیلی جوان و خام بودم، پدرم مرا نصیحتی کرد که تا به امروز آویزه‌ی گوشم است؛ «هر وقت خواستی به کسی ایراد بگیری، حواست باشد که همه‌ی مردم دنیا به خوبی و برتری تو نیستند.»
matbuat
گفتم: «من سی سالم است، پنج سال بزرگتر از آنی هستم که به خودم دروغ بگویم و اسمش را بگذارم غرور!»
Mohammad
«یک چیز حقیقت داره و هیچی حقیقت نداره،» «غنی، غنی‌تر می‌شه و فقیر بچه‌دار می‌شه،» «در این بین... در این حین،»
AP
گتسبی به آن نور سبز ایمان داشت، به آینده‌ی طربناکی که سال به سال خودش را از ما عقب می‌کشاند. این آینده از ما فرار می‌کند، اما مهم نیست فردا ما تندتر می‌دویم، دست‌هایمان را بیشتر دراز می‌کنیم تا سرانجام... در یک صبح زیبا... و این چنین است که ما کشتی‌نشستگان برخلاف جریان آب پارو به سینه‌ی دریا می‌کوبیم و با این بی‌دقتی‌مان است که یک سر به سمت گذشته رانده می‌شویم!
سرگشته
«هر وقت خواستی به کسی ایراد بگیری، حواست باشد که همه‌ی مردم دنیا به خوبی و برتری تو نیستند.»
آناهیتا
سال‌ها پیش، آن وقت‌ها که خیلی جوان و خام بودم، پدرم مرا نصیحتی کرد که تا به امروز آویزه‌ی گوشم است؛ «هر وقت خواستی به کسی ایراد بگیری، حواست باشد که همه‌ی مردم دنیا به خوبی و برتری تو نیستند.»
A_
«من سی سالم است، پنج سال بزرگتر از آنی هستم که به خودم دروغ بگویم و اسمش را بگذارم غرور!»
fatima
خودداری از قضاوت کارهای دیگران، امیدی بیکران در پی دارد.
Anonymous
آن وقت‌ها که خیلی جوان و خام بودم، پدرم مرا نصیحتی کرد که تا به امروز آویزه‌ی گوشم است؛ «هر وقت خواستی به کسی ایراد بگیری، حواست باشد که همه‌ی مردم دنیا به خوبی و برتری تو نیستند.»
آلما
قوه‌ی درک خوبی‌ها در زمان تولد به صورت یکسان بین همه تقسیم نمی‌شود.
Anonymous
وامانده از آرزوهایم بودم و دقیقه به دقیقه بیشتر در این عشق فرو می‌رفتم و یک دفعه دیدم هیچ چیز دیگری جز این عشق برایم اهمیتی ندارد!
Fateme
. این مشروب نخوردن بین یک مشت آدم بدمست هم خودش امتیاز بزرگیست. می‌توانی زبانت را کنترل کنی و بیشتر از آن می‌توانی یک کمی هم اشتباه کنی، بقیه آن قدر کورند که اصلاً اشتباهت را نمی‌بینند!
AP
آدم‌ها مثل همیشه بودند یا حداقل آدم‌هایی از همان نوع بودند،
AP
دوست داشتم بالای خیابان پنجم قدم بزنم و از بین جمعیت، زنان عاشق‌پیشه را سوا کنم و لحظه‌ای تصور کنم که وارد زندگی آن‌ها شده‌ام و هیچ کس هم نفهمد و تقبیحم نکند.
آذیــن؛
گتسبی قهرمان کتاب، مردیست خود ساخته و بزرگ که چون هر انسان دیگری مجموعه‌ای از خوبی‌ها و بدی هاست، اما خوبی‌های او بر بدی‌هایش رجحان دارد و بزرگترین اشتباه او لجاجت و پافشاری بر روی یک آرزوی محال از دست رفته است. گاه باید با دنیا و ناملایمات و نا خراشیدگی‌های آن سازگار شد و دنیا را دور زد! کاری که گتسبی نکرد و خواست از نزدیکترین راه به مقصدش برسد و حریف دنیا نشد و زمین خورد.
آلما
رفتار و منش انسان گاه ممکن است در یک سنگ سخت و یا در گل و باتلاق خیس بنا شود (افراط و تفریط).
Anonymous
«باید یاد بگیریم گه دوستی‌مان را تا وقتی طرف زنده‌ست نشان بدهیم، نه وقتی گه مرده.
Nika
نمی‌توانید گذشته را تکرار کنید.» ناباورانه فریاد زد: «نمی‌شود گذشته را تکرار کرد؟ چرا؟ البته که می‌شود!» چنان وحشیانه به اطرافش نظر انداخت که انگار گذشته در جایی بین سایه‌های خانه‌اش کمین کرده، در چنگ اوست. «من فقط می‌خواهم همه چیز را عین قبل سر جای خودش بچینم.»
Nika

حجم

۱۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان