دانلود و خرید کتاب صوتی صد سال تنهایی
معرفی کتاب صوتی صد سال تنهایی
کتاب صوتی صد سال تنهایی نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز و ترجمهٔ اسماعیل قهرمانی پور است. رضا عمرانی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و استودیو نوار این رمان مشهور در سبک رئالیسم جادویی را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی صد سال تنهایی
کتاب صوتی صد سال تنهایی که از صحنهٔ اعدام سرهنگ «آئورلیانو بوئندیا» آغاز میشود، رمانی مشهور است که در سبک «رئالیسم جادویی» نوشته شده است. در این رمان آئورلیانو مقابل جوخهٔ اعدام ایستاده و خاطرات گذشتهاش را مرور میکند؛ از زمان سرپاشدن دهکدهٔ «ماکوندو»؛ یعنی زمانی که جهان چنان تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند. گابریل گارسیا مارکز در کتاب صوتی صد سال تنهایی، داستان ۶ نسل از خانوادهٔ بوئندیا را روایت میکند که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشوند. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا، فرزند دوم «اورسولا» و «خوزه آرکادیو بوئندیا» است که اولین فرزندی است که در ماکوندو به دنیا میآید. او فاقد هرگونه احساس عشق، نفرت، ترس، تنهایی و امید است. آئورلیانو از کودکی تحتتأثیر برادر بزرگتر خود «خوزه آرکادیو» قرار دارد و در اوج داستان توسط برادرش که در نقطهٔ مقابل دیدگاه سیاسی او قرار دارد و بهنوعی نمایندهٔ تمامنمای دشمنان او نیز به شمار میآید، از اعدام نجات پیدا میکند. او بارها از مرگ میگریزد؛ نه جوخهٔ اعدام و نه زخم و سم و خودکشی نمیتواند او را به دام مرگ بکشاند. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا نماد شخصیت کسی است که باید زنده بماند و عذاب بکشد تا پلی میان سنت و مدرنیته در شهر خیالی ماکوندو باشد.
بسیاری از صاحبنظران، تولد و بالندگی سبک ادبی رئالیسم جادویی را با این رمان میدانند. از نکات جالب درمورد این رمان صوتی این است که انگار تنهایی یک نوع اجبار برای شخصیتهای این کتاب است؛ حتی اورسولا که منطقیترین شخصیت این داستان است و بهنوعی مدیریت خانواده را بر عهده دارد، در اواخر داستان نابینا میشود و به غار تنهایی فرو میرود. این کتاب شخصیتهایش را طوری به تصویر میکشد که انگار هیچ احساسی مانند ترس و عشق یا نفرت ندارند. داستان از زبان سوم شخص گفته میشود؛ داستانی که در آن همهٔ فضاها و شخصیتها واقعی هستند، اما ماجرای داستان مطابق روابطی که در دنیای ما شناخته شده است، پیش نمیرود. مارکز در این کتاب از کولیها مینویسد و کارهای آنها باعث جادوییشدن فضای رمان میشود؛ همچنین در این کتاب وضعیت جغرافیایی و آدابورسوم بومیهای آمریکای لاتین را به نمایش میگذارد؛ انگار مارکز در این رمان قصد دارد همهٔ ویژگی مردمانش را به نمایش بگذارد.
شنیدن کتاب صوتی صد سال تنهایی با صدای رضا عمرانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب صوتی صد سال تنهایی با صدای رضا عمرانی را به دوستداران ادبیات داستانی کلمبیا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۲۸ در کلمبیا به دنیا آمد. او داستاننویس و رماننویسی است که به حرفۀ روزنامهنگاری نیز مشغول بود. مارکز خبرنگار و منتقد فیلم نیز بود و نمایشنامه و فیلمنامه هم مینوشت. برخی گابریل گارسیا مارکز را محبوبترین و شاید بهترین نویسنده در اسپانیا، پس از سروانتس میدانند. این نقلقولی از «کارلوس فوئنتس» (نویسنده) است.
مارکز در کودکی، پیوسته در معرض افکار، باورها و قصههای خیالی و خرافاتی مردم اطرافش بود؛ بهطوریکه تفکیک خیال و واقعیت از یکدیگر برایش سخت و دشوار شده بود. این نویسندۀ مشهور در دوران جوانی در رشتۀ حقوق تحصیل میکرد، اما آن را رها کرد و به نوشتن روی آورد. گابریل گارسیا مارکز نخستین داستان خود را در سال ۱۹۴۶ در یک روزنامه به چاپ رساند. این داستان «سومین استعفا» نام داشت. درونمایههای تاریخی که حاصل و نشاندهندۀ شناخت گابریل گارسیا مارکز از کشورش است، در آثار او هویداست. سبک نگارشی مارکز را رئالیسم جادویی میدانند. این سبک، در بستری واقعگرایانه، حاملِ رخدادهایی غیرواقعی است. برخی از آثار او عبارتند از: صد سال تنهایی، عشق سالهای وبا، شرح وقایع پیشگوییهای مرگ، تشکیلات سری شیلی، ژنرال در دخمهٔ پر پیچوخم، مهاجر غریبه، عشق و مصیبتهای دیگر، حقیقت ماجراجوییهای من، کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد، اسیر ساعت شیطانی، یک روز پس از شنبه، تدفین مادربزرگ و... .
گابریل گارسیا مارکز در سال ۲۰۱۴ در مکزیکوسیتی درگذشت.
بخشی از کتاب صوتی صد سال تنهایی
«هنوز دوماه از وصلت این زوج نگذشته بود که ازدواجشان در معرض جدایی قرار گرفت. جریان از این قرار بود؛ آئورلیانو سگوندو برای این که کدورت حاصله در قلب و روح رفیقهاش، پتراکوتس را برطرف نماید او را بهصورت ملکهی زیبایی ماداگاسکار ملبس کرده و با وی عکس انداخت، اما وقتی این خبر به گوش فرناندا رسید و آن عکس را دید، بدون هیچگونه خداحافظی لوازم عروسیاش را جمع کرد، جامهدانهایش را بست و از آنجا رفت؛ اما آئورلیانو سگوندو زود متوجه امر شد و بهسرعت جنبید و در میانهی جادهی تالاب خود را به او رساند و پس از کلی التماس و قسم و آیه موفق شد او را از خر شیطان پایین آورده و به خانه برگرداند. بعد از آن فوراً رفیقهاش را گم و گور کرده و از جلوی چشم او دور نمود.
پتراکوتس هم که از قدرت و خلاقیت خود خبر داشت و میدانست، او بود که از آئورلیانو سگوندو یک مرد ساخته است، هیچ دل نگرانی از خود بروز نداد. او را که یک پسربچهای بیش نبود و در اثر مطالعهی نوشتههای ملکیادس سرش بوی قورمهسبزی میداد، از اطاق عهد بوق ملکیادس بیرون کشیده و با واقعیتهای زمانه آشنا کرد و به دنیای واقعی رهنمون ساخت. طبیعت هم یاری نمود و باعث شد تا او هم خودش را جمع و جور کرده و دست از آن افکار قدیمی و انزواطلبیهایش بردارد و وارد جامعه بشود و بازهم خود او بود که آئورلیانو سگوندو را به قالب یک شخصیت کاملاً متفاوت درآورد، شخصیتی با روحیه، آمادهی پیشرفت. قلب و روحی باز و آمادهی پذیرش و در واقع او بود که در وی روحیهی یک زندگی بانشاط، دست و دلبازی در راهاندازی مهمانیها و جشن و سرورها را دمید و او به طور کامل زیر و رو نونوار کرده و از او همان مردی را ساخت که هنگام بلوغ در رؤیایش میدید. بعد از این جریانات بود که او ازدواج کرد، همانطور که هر مردی بالاخره روزی ازدواج میکند، اما جرئت نکرد این خبر را به گوش رفیقهاش، پتراکوتس برساند.»
زمان
۲۱ ساعت و ۵۶ دقیقه
حجم
۹۱۷٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۱ ساعت و ۵۶ دقیقه
حجم
۹۱۷٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
پونزده سال پیش این کتاب رو تا صفحه ۱۰۰ خوندم و رهاش کردم. بعدش هم تا پونزده سال به همه میگفتم با این که میگن صد سال تنهایی شاهکاره مشکلی ندارم ولی این کتاب مورد علاقه من نیست و قرار
کتاب با گویندگی عالی آقای رضا عمرانی عالی بود
من فقط چون همه میگفتن که یه شاهکاره خواندم به هر حال خواندنش از نخوندش بهتره فقط بهتون بگم که شخصیت های این رمان بسیار زیاده واسمها هم همه مثل هم هستند پس با دقت گوش کنید
به زور تونستم تا فصل ۱۰ گوش بدم و اگه صدای آقای عمرانی نبود خیلی زودتر رهاش میکردم. تو داستانش چیز خاصی نداشت و روابطی که وجود داشت برای من خیلی زننده بود و نتونستم ادامه بدم.
همه چیز عااالی بود واقعا از کسانی که زحمت این کارو کشیدن از صمیم قلب مچکرم دست مریزاد پاینده و سلامت باشید🌸💕 🌸
بنظر من که خیلی حوصله سربره. به زور تا اخرش رو میخوام گوش بدم . کلا قصه اش هیجان خاصی نداره چون هر ماجرایی به صورت خیلی پراکنده مطرح میشد و این بنظرم در طول رمان ، خسته کننده و