دانلود و خرید کتاب صوتی وصیتها
معرفی کتاب صوتی وصیتها
کتاب صوتی وصیت ها نوشته مارگارت اتوود است. مارگارت اتوود با رمان مشهور سرگذشت ندیمه به شهرتی جهانی رسیده است. این کتاب ادامه رمان سرگذشت ندیمه است.
درباره کتاب وصیتها
مارگارت اتوود که با کتاب سرگذشت ندیمه جایزه ارتور سیکلارک را گرفته است. این بار اثری دیگر خلق کرده است. سرگذشت ندیمه داستان زنانی بود که در حکومتی مردسالار و شبه کمونیستی مجبورند زیر فشار و استبداد، زورگوییهای حکومتی ترسناک و بیرحم را تحمل کنند و وظیفهشان تنها به دنیا آوردن فرزندان بیشتر برای حکومت است.
وصیتها مثل «سرگذشت ندیمه» در فضایی آخرالزمانی رخ میدهد. دنیایی که در آن زنها به شکل اغراقشدهای تحت ظلم مردها قرار دارند و شرایطی را تجربه میکنند که اگرچه واقعی نیست، اما غیرمستقیم به نقد جامعه مردسالار جهانی میپردازد. داستانی فوقالعاده جذاب و تاثیرگذار که ماجراهایش پانزده سال بعد از رمان اول رخ میدهد. اتوود با رمان وصیتها جایزه گودریدز و جایزهی بوکر ۲۰۱۹ را از آن خود کرد.
در کتاب وصیتها۱۵ سال از حوادث کتاب قبلی گذشته است داستان چهار راوی دارد عمه لیدیا، مربی و ناظم اخلاق زنان گلیاد، اگنس و نیکول دو دختر جوان که در دوره حکومت گیلیاد بزرگ شدهاند و به دنبال افشای اسناد مربوط به آن دوره هستند و زنی که در زمان گیلیاد خدمتکار بوده است. این کتاب سعی دارد به سوالاتی که در کتاب سرگذشت ندیمه پیش آمده پاسخ منطقی دهد.
شنیدن کتاب وصیتها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستان و رمان به ویژه داستانهایی با موضوع زنان و حقوق زنان از این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب وصیتها
دختری هفت یا هشت ساله دست چپم را محکم گرفته و با چشمانی پر از اعتماد نگاهم میکند. دست راستم روی سر زنی است که در کنارم خم شده. موهایش پوشیده است. چشمهایش را رو به بالا چرخانده و با حالتی نگاه میکند که میتواند نشان ترس باشد یا قدرشناسی. او یکی از ندیمههای ماست. و پشت سرم یکی از دختران مرواریدم قرار دارد و آماده است تا کارش را به عنوان یک مبلغ مذهبی شروع کند. شوکرم از کمربندم آویزان است. این سلاح مرا به یاد ضعفهایم میاندازد: اگر آدم تأثیرگذارتری بودم به ابزارهای اینچنینی نیاز کمتری داشتم. لحن اقناعکنندهٔ صدایم باید کافی میبود.
میان این همه تندیس، داشتن یک تندیس موفقیت بزرگی نیست. ترجیحم این بود که اهمیت بیشتری به خودم میدادند. اما حداقل مجسمهام چهرهٔ معقولی دارد. میتوانست طور دیگری باشد، چون آن مجسمهساز پیر -مؤمنی واقعی تا روزی که بمیرد- تمایل داشت به تندیسهایش به عنوان نشانهای از تقدس، چشمهای برآمده پیشکش کند. بالاتنهٔ مجسمهٔ عمه هلنا شبیه سگ وحشی شده، مجسمهٔ عمه ویدالا شبیه کسی است که پرکاری تیروئید دارد و همینطور عمه الیزابت که ظاهرش طوری است که انگار آمادهٔ انفجار است.
موقع رونمایی از تندیس، مجسمهساز استرس داشت. آیا تصور او از من به اندازهٔ کافی متملقانه بود؟ باید آن را تأیید میکردم؟ آیا باید تأییدم را نشان میدادم؟ با این فکر در سرم بازی میکردم که موقع افتادن پرده، اَخمهایم را در هم بکشم، اما بعد فکر کردم بهتر است این کار را نکنم، من که آدم بدون رحم و شفقتی نیستم. برای همین گفتم: «خیلی واقعیه.»
زمان
۱۳ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۷۷۰٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۳ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۷۷۰٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این رمان در ادامه رمان سرگذشت ندیمه نوشته شده پس حتماً پیش از این باید یا سریالش رو تماشاکردهباشید یا خود رمان رو خوندهباشید. رمان واقعاً جذاب و مثل سایر آثار اتوود همراه با جزئیات جالب و غیرقابل انتظاره. اما!
همه چیز عالی