کتاب دور ماه
معرفی کتاب دور ماه
کتاب دور ماه داستانی علمی تخیلی و جذاب نوشته پدر داستان علمی تخیلی جهان ژول ورن است که با ترجمه محمد نجابتی منتشر شده است. در این کتاب داستان سفر به کره ماه و قدم گذاشتن بر روی خاک ماه را میخوانید.
این کتاب اولین بار در سال ۱۸۷۰ در انتشارات پیر-ژول اتزل منتشر شد و حدود صد سال بعد از خیالهای پیشرو ژول ورن انسان توانست در ماه قدم بزند.
درباره کتاب دور ماه
مردی فرانسوی، یک پاریسیِ خیالپرور، جاهطلب و بیتوجه به مادیات میخواهد وارد لوله توپ شود و مانند گلوله و برای شناختن ماه به قمر زمین سفر کند. او میشل آردان نام دارد و به آمریکا آمده و بهگرمی از او استقبال شده است. آردان ابتدا باربیکین را با دشمن قسمخوردهاش، کاپیتان نیکول، آشتی میدهد و به نشانهٔ آشتی تصمیم میگیرد آنها را همراه خود سوار گلوله کند تاب ه ماه بروند.
در سیام نوامبر، رأس ساعت مقرر، در میان ازدحام حیرتانگیز تماشاچیان، گلوله به فضا فرستاده شد و برای اولین بار سه انسان کرهٔ خاکی را ترک کردند و با ایمان به اینکه به مقصد خواهند رسید، به سوی فضای بین سیارات پرتاب شدند. با این حال اتفاقی پیشبینینشده رخ داد، انفجار شلیک بلافاصله بر جوّ زمین اثر گذاشت و آن را بر هم زد و حجم زیادی مِه و بخار به وجود آورد. آیا مسافران فضا زنده ماندهاند؟ چه سرنوشتی در انتظار آنها است.
خواندن کتاب دور ماه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
درباره ژول ورن
ژول ورن در سال ۱۸۲۸ در شهر نانت به دنیا آمد و در ۱۹۰۵ درگذشت. او یک رماننویس مشهور است. ژول ورن ۸۰ رمان (یا داستان بلند) نوشته است. او همچنین تعداد زیادی کتاب عامهفهم مانند جغرافیای مصور فرانسه و مستعمراتش (۱۸۶۸)، تاریخ سفرهای بزرگ و جهانگردان بزرگ (۱۸۷۸)، کریستف کلمب (۱۸۸۳) را نوشت و حدود پانزده نمایش را بهتنهایی یا با همکاری دیگران، به روی صحنه برد. او نوشتن را با نگارش شعر و نمایشنامه آغاز کرد.
ژول ورن در ۱۸۴۴، در دبیرستان نانت ثبتنام کرد و در آنجا علوم بلاغت و فلسفه آموخت. پس از گرفتن دیپلم، در رشتۀ حقوق مشغول به تحصیل شد.
او را میتوان صنعتگری اعجابانگیز در خلق داستانهای خیالی، افسونگری با جذابیتهای بیپایان و تا حدی مانند پیشگویی که قادر است عجیبترین اختراعات علمی نیمقرن بعد (یا حتی یک قرن بعد) را پیشبینی کند، دانست. او، انسان عصر خود بود؛ کسی که به اکتشافات علمی آن دوره علاقهمند بود و با دقت و وسواس آنها را دنبال میکرد.
شهرت این نویسنده، به بیش از یک قرن میرسد؛ یعنی از سالهای ۱۸۶۳- ۱۸۶۵ که اولین رمانهای مهمش به چاپ رسیدند:
پنج هفته در بالن
سفر به مرکز زمین
از زمین تا ماه
بعضی دیگر از آثار ژول ورن را در فهرست زیر بخوانید:
فرزندان ناخدا گرانت (۱۸۶۷)
بیستهزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۶۹)
دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳)
جزیرۀ اسرارآمیز (۱۸۷۴)
میشل استروگف (۱۸۷۶)
هندوهای سیاه (۱۸۷۷)
ناخدای پانزدهساله (۱۸۷۸)
مصایب یک چینی در چین (۱۸۷۹)
پانصدمیلیون بگوم (۱۸۷۹)
اشعۀ سبز (۱۸۸۲)
کرابان لجباز (۱۸۸۳)،
مجمعالجزایر در آتش (۱۸۸۴)،
ماتیاس سندورف (۱۸۸۵)،
ربور فاتح (۱۸۸۶)،
دو سال تعطیلات (۱۸۸۸)،
کاخ کارپاتها (۱۸۹۲)،
جزیرۀ پروانهدار (۱۸۹۵)،
در برابر پرچم (۱۸۹۶)،
اورنوک باشکوه (۱۸۹۸)،
یک درام در لیونی (۱۹۰۴)
استاد جهان (۱۹۰۴)
ژول ورن با کشتیهای خود به سفر میرفت. او در سالهای موفقیت و سلامتی مینویسد: «زندگیام کامل است، هیچ جایی برای ملال و اندوه نیست. تقریباً همان چیزی است که میخواهم.» اما در سالهای ۱۸۸۶-۱۸۸۷، پس از یک اتفاق ناگوار که چیز زیادی از آن نمیدانیم، او کشتی تفریحی خود را میفروشد و از زندگی آزاد و پُرسفر خود دست میکشد. پس از این، او وقت خود را صرف امور شورای شهر میکند. او در مقام نمایندۀ شورا و نویسنده از خود راضی است.
سرانجام ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵، در خانهاش در آمیئن، پس از گذراندن یک زندگی پرفرازونشیب، چشم از جهان فرو میبندد.
بخشی از کتاب دور ماه
وقتی زنگ ساعت ده نواخته شد، میشل آردان، باربیکین و نیکول به دوستان پرتعدادشان که روی زمین میماندند بدرود گفتند. دو سگی را که برای سازگار کردن گونهٔ سگسانان با آب و هوای ماه در نظر گرفته بودند، پیشتر داخل گلوله برده بودند. سه مسافر نزدیک دهانهٔ لولهٔ غولپیکر چدنی رفتند و جرثقیلی متحرک آنها را تا کلاهک مخروطیشکلِ گلوله پایین برد.
آنجا، یک ورودی در نظر گرفته شده بود که مسافران از طریق آن میتوانستند وارد واگن آلومینیومی شوند. سپس بالابر جرثقیل را کنار بردند و بلافاصله آخرین داربستها را از اطراف کلمبیاد جمعآوری کردند.
نیکول پس از آنکه با همسفرانش وارد گلوله شد، با صفحهای مستحکم که از داخل با پیچهایی قدرتمند چفت میشد ورودی را بست. پشتِ شیشههای عدسیمانندِ پنجرهها نیز صفحههای دیگری محکم نصب شدند. بدین ترتیب مسافران در آن زندان فلزیِ بدونِ منفذ محصور شدند و در تاریکی عمیقی فرورفتند.
میشل آردان گفت: «همراهان عزیز، از این پس اینجا را مثل خانهٔ خودتان بدانید. من در خانهداری مهارت دارم. باید از منزل جدیدمان به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم، طوری که در آن راحت باشیم. اول از همه باید کاری کنیم که داخلش را واضح ببینیم. خدای نکرده گاز را که برای موشکورها اختراع نکردهاند!»
پسرکِ بیخیال با گفتن این حرفها کبریتی را به زیرهٔ چکمهاش کشید و روشن کرد. سپس کبریت را به شمعک مخزن که با هیدروکربن پرفشار پر شده بود نزدیک کرد. هیدروکربنِ داخل مخزن برای روشنایی و گرمایش گلوله طی صدوچهلوچهار ساعت یعنی شش روز و شش شب کافی بود.
گاز شعلهور شد و گلوله را روشن کرد. داخل گلوله اتاق باصفایی به نظر میرسید با دیوارهایی عایقپوش، نیمکتهایی که دورتادورش قرار داشتند و سقف گِردی که شبیه گنبد بود.
اشیای داخل گلوله عبارت بودند از اسلحه و ابزار و وسایل آشپزی که در انحنای عایق دیوارها محکم شده بودند و بایست در برابر ضربهٔ ابتدای حرکت ایستادگی میکردند و از جایشان تکان نمیخوردند. آنها هر کار احتیاطآمیزی که از دستشان برمیآمد انجام داده بودند تا این عملیات جسورانه با موفقیت همراه شود.
میشل آردان همهچیز را بررسی و رضایت کامل از جا و مکانش را اعلام کرد.
گفت: «برای خودش زندانی است اما زندانی که سفر میکند و میشود از پنجرهاش بیرون را دید. حاضرم صد سال اینجا را کرایه کنم! میخندی باربیکین؟ در سرت چه میگذرد؟ حتماً با خودت میگویی این زندان ممکن است گور ما هم باشد؟ حتی اگر اینطور هم باشد، حاضر نیستم جایم را با محمّد [ص] که در فضا شناور است اما از جایش تکان نمیخورد عوض کنم.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه