کتاب به روایت ناصر تقوایی
معرفی کتاب به روایت ناصر تقوایی
کتاب به روایت ناصر تقوایی گردآوریشده توسط احمد طالبینژاد است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است. این کتابْ متنِ گفتوگوهای طالبینژاد با ناصر تقوایی است.
درباره کتاب به روایت ناصر تقوایی
ناصر تقوایی به گواهی کارنامهاش، هنرمندی کمکار اما نوجو، خلاق و تأثیرگذار بوده است. همهٔ هستی هنری او در چند فیلم کوتاه و نیمهبلند مستند، پنج فیلم سینمایی، دو فیلم کوتاه داستانی، یک مجموعهٔ سیزدهقسمتی و یک مجموعهٔ قصه خلاصه میشود. اما این هنرمند بیشترین تأثیر را بر نسل پس از خود داشته و در ارزیابی نهایی، کیفیت آثار او چنان غنی و قابل احترام است که کمیتِ بهظاهر ناچیزِ آن را بهشدت جبران میکند. تقوایی این شانس را داشته است تا در دامن پُرمهروخشونت جنوب رشد کند. جایی که باید آنجا را محل تلاقی دو شیوهٔ زندگی محسوب کرد. شیوهٔ نظمیافته و هدفمند غربی و شیوهٔ پُررمزوراز شرقی که از حضور روشن کارگزاران نفتی در منطقه ناشی میشود. کارگزارانی که در هر جا زندگی کنند، ملزومات مورد نیاز خود را هم به همراه میبرند. از سگ و گربه و ابزار مدرن زندگی گرفته تا امکانات تفریحی مدرن، مثل سینما. تقوایی و همنسلان او، به دلیل این شانس تاریخی، از کودکی در معرض سینما و فرهنگ غربی قرار داشتهاند. اما رگوریشهٔ اینجایی او و بسیاری از هنرمندان جنوبی باعث شده تا مسحور و مرعوب وجه رویایی و فریبندهٔ غرب نشوند. از آنها نظم و ذکاوت را بیاموزند و با نگاه خود به پیرامونشان بنگرند. کودکی و نوجوانی تقوایی در چنین حالوهوایی میگذرد و شخصیت هنریاش در آن شرایط شکل میگیرد اما قوام آن به مرحلهٔ دیگری از شانس تاریخی بستگی پیدا میکند.
هر چه ساخته، حتی اگر مثل «ای ایران» فیلم ناموفقی باشد، اثر ارزشمندی به مجموعه آثار هنری و فرهنگی ایران میافزاید. هنوز هم به رغم پارهای مشکلات، برخی از آثارش از جمله فیلم کوتاه رهایی یا مستندهای باد جن و اربعین، چشموچراغ محافل آکادمیک و روشنفکری به حساب میآیند.
در این گفتوگوی طولانی که ابتدا قرار بود بحثی مجمل دربارهٔ بحران سینمای ایران باشد ــ اما آمادگی تقوایی و اصرار نگارنده باعث شد تا جهت دیگری پیدا کند ــ تحولات سینما و ادبیات معاصر ایران، با نگاهی تحلیلی بیان میشود. او از خود و دیگران سخن گفته و هر جا به نام کسی اشاره کرده یا دربارهٔ کارش حرف زده، دلیلی بهجز احترام قلبی تقوایی به آن شخص ندارد. و از هر چه سخن نگفته، یعنی اهمیتی برای آن قائل نبوده است. او نیز معتقد است که همهٔ سینمای ایران را نمیتوان یککاسه کرد. بخش عمدهای از محصولات این سینما، شایستهٔ تحلیل نیستند و تنها در روایتهای وقایعنگارانه باید به آنها اشاره شود.
کتاب به روایت ناصر تقوایی شامل دو بخش است. در بخش نخست، تحولات سینمای ایران به ویژه کارنامهٔ تقوایی براساس سیر تاریخی تحلیل میشود و بخش دوم که زیرِ عنوان کلیات آمده، بیانگر دیدگاه تقوایی دربارهٔ مسائل و مشکلات کلی سینمای ایران است.
خواندن کتاب به روایت ناصر تقوایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
ناصر تقوایی حق بزرگی به گردن سینمای نوپای ایران دارد و آشنایی نسل جوان با دیدگاههای وی، در غنابخشیدن به دانش و بینش آنان، کمکرسان خواهد بود.
بخشی از کتاب به روایت ناصر تقوایی
«- آرامش در حضور دیگران، اولین و به اعتقاد من بهترین فیلم سینمایی شماست که با سرمایهٔ تلویزیون هم ساخته شده است و مثل اغلب آثار کوتاهتان، در زمان خودش هم اجازهٔ نمایش نگرفت. دربارهٔ سیر تکوینی این اثر بگویید.
من در آن زمان با تلویزیون همکاری میکردم اما فیلم محصول تلویزیون نبود. ما گروه کوچکی بودیم که یک تعاونی تولید فیلم تأسیس کردیم. هر کدام مبلغ اندکی سرمایه گذاشتیم که پس از یک سال شد سی و چند هزار تومان. من هم تقاضای یک فصل مرخصی بدون حقوق به تلویزیون دادم. اما مخالفت شد. رفتم پیش قطبی گفت به چه منظور مرخصی سهماهه میخواهی؟ گفتم میخواهم فیلم بسازم و امکانات ما هم این است. گفت ما هم شریک میشویم. آمدم با دوستان مشورت کردم و چون بیپول بودیم، آنها هم پذیرفتند و با تلویزیون پنجاهپنجاه شریک شدیم. داستانی هم که انتخاب کرده بودیم، سهقاپ بود که ذکریا هاشمی یکی از شرکای تعاونی نوشته بود. درست است که قصه مایهٔ جاهلی داشت ولی در نظر داشته باشید که هنوز فیلم قیصر ساخته نشده بود و سینمای ما گرفتار موج جاهلی نبود. من قصه را خیلی دوست داشتم اما به دو علت نتوانستم این فیلم را بسازم. اول اینکه هاشمی خودش دوست داشت آن را بسازد و دوم اینکه قطبی مخالف این کار بود و میگفت باید به عنوان اولین فیلم سینمایی تلویزیون، موضوع فرهنگیتری را انتخاب کنم. من سناریو آرامش... را در یک هفته نوشتم. به دلیل اعتمادی که ساعدی به من داشت، هیچ دخالتی در فیلمنامه نکرد. در حالیکه قصه مال او بود و یکی از قصههای خوبش هم به حساب میآمد.
- خیلی دربارهٔ این فیلم و اینکه نمونهٔ موفق اقتباس از ادبیات معاصر است، صحبت شده. خود ساعدی در این مورد نظرش چه بود؟
فیلم را دوست داشت. اما همیشه متأسف بود که چرا فیلم در زمان خودش اکران نشد.»
حجم
۵۲۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۱۹ صفحه
حجم
۵۲۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۱۹ صفحه