کتاب می خواهم فیلم نامه بنویسم؛ یک روش علمی
معرفی کتاب می خواهم فیلم نامه بنویسم؛ یک روش علمی
احمد طالبی نژاد در کتابش، می خواهم فیلم نامه بنویسم، یک روش علمی برای نگارش فیلمنامه را آموزش میدهد.
درباره کتاب می خواهم فیلم نامه بنویسم، یک روش علمی
احمد طالبینژاد در این کتاب به شما آموزش میدهد که چگونه یک طرح و ایده را به یک فیلمنامه تبدیل کنید. او در این اثر از تجربه شخصی خود در نگارش یک فیلمنامه و چالشهایی که درگیر آن بوده نوشته و به صورت مرحله به مرحله شما را نیز با روند کار فیلمنامه اش همراه میکند تا ضمن این که کار او را دنبال میکنید؛ در یک کارگاه اموزشی نیز شرکت کرده باشید.
خواندن کتاب می خواهم فیلم نامه بنویسم، یک روش علمی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر شما نیز به سینما و به ویژه فیلمنامهنویسی علاقهمندید و میخواهید نوشتن فیلمنامه خود را شروع کنید.از خواندن این کتاب غافل نشوید.
بخشی از کتاب می خواهم فیلم نامه بنویسم، یک روش علمی
یکی از بهترین راه ها برای معرفی شخصیت زبان (دیالوگ) است. هر انسانی، بسته به این که در کدام جغرافیای طبیعی، اقلیمی و فرهنگی و چه پایگاه اجتماعی و طبقاتی ای زاده شده و رشد کرده، زبان ویژه ای دارد و منظور از زبان البته نوع گویش، لحن و واژگانی است که آدم ها در مراودات کلامی شان به کار می برند. بنابراین کلام هر کس تا حدودی معرف هویت و شخصیت او نیز هست. همین است که گفته اند «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.» باز هم خاطره: در زمان دانشجویی دوستی داشتیم که از اهالی اطراف شیراز بود و البته آدمی به شدت ظاهر پسند. همیشه کت شلوار اتو زده و کفش واکس خورده می پوشید و موهایش را هم روغن می زد، ولی لهجه ی غلیظی داشت که به قول خودش مایه ی خجالتش بود و ما البته او را به دلیل همین لهجه ی شیرین بیشتر دوست می داشتیم. خودش با شرمساری می گفت «عامو جون کت و شلبار رو برت می کنی، کپشو رو هم واسک می زنی، کرباتو رو هم آویزون می کنی گردنت، همچین که دهنو رو وا می کنی، همه می فهمن دهاتی هسی.» منظور از این مثال آن بود که بدانیم کلام در معرفی شخصیت چه نقش مهمی دارد. همین است که برخی معتقدند مهم ترین بخش فیلم نامه نویسی دیالوگ نویسی است. این پدر و پسر باید با چه واژگانی با هم و با دیگران سخن بگویند؟
آیا یک استاد دانشگاه و یک رفتگر از واژگانی مشترک استفاده می کنند؟ هم بله، هم خیر. از آن جا که هر دو انسان اند و نیازهای مشترکی دارند، برای بیان خواسته های شان اغلب شبیه به هم حرف می زنند. مثلاًًً وقتی برای خرید نان به نانوایی مراجعه می کنند، باید خیلی روشن و واضح از نانوا چند قرص نان طلب کنند. ساده ترینش این است که بگویند «دوتا نون.» این جا فرقی میان این دو نیست. اما استاد دانشگاه ممکن است بگوید «آقا لطفاً دوتا نون به من بدید.» در حالی که رفتگر که حتماً نانوا را می شناسد ممکن است بگوید «حسن آقا قربون دستت، دوتا خاش خاشی.» یعنی هر دو خواسته شان را با زبان و واژگان مخصوص به خود بیان کرده اند و به هدف شان رسیده اند. بنا براین وقتی داریم شخصیتی را بنا می کنیم، باید طرز حرف زدن و واژگانی را انتخاب کنیم که با فرهنگ و حرفه شان سنخیت داشته باشد. پرسش این است که آیا استثنا وجود ندارد؟ پاسخ این است که حتماً وجود دارد. ممکن است ما شخصیتی استثنایی خلق کنیم که با بقیه ی همسلکانش فرق داشته باشد. ولی این استثنا را باید بباورانیم. در دوران نوجوانی تابستان ها برای کار در مغازه ی لبنیاتی دایی ام به تهران می آمدم. قصاب محل که احمد آقا نام داشت، سوار بر یک اتومبیل بی ام دبلیوی آخرین مدل به سر کار می آمد. کت شلوار شیکی می پوشید و کراوات هم می زد. اگر کسی شغل او را نمی دانست با دیدنش فکر می کرد مهندس یا پزشک است. وارد مغازه اش می شد، کتش را درمی آورد و روپوش سفید تروتمیزی می پوشید و مشغول کار می شد. در ظاهر اصلاً شبیه دیگر همکارانش نبود. یعنی با تیپ قصاب ها به لحاظ ظاهر تفاوت داشت. وقتی حرف می زد با بقیه ی قصاب ها تفاوتی داشت و واژگانش بوی چربی و دنبه و استخوان نمی داد. حالا اگر بخواهیم احمد آقا را وارد فیلم نامه کنیم، همه غافل گیر خواهند شد. این چه جور قصابی است؟ به استاد دانشگاه بیشتر شبیه است و از این جور قضاوت ها. پس باید ویژگی های منحصر به فرد او را که از شخصیت واقعی اش سرچشمه می گیرد، توجیه کنیم و بباورانیم. از طرف دیگر فیلم ساز روشنفکر و درس خوانده ای را می شناسم که آثارش سرشار از فرهیختگی و اندیشه است اما حرف که می زند تفاوت چندانی با لمپن ها ندارد. منظور؟ منظور این که نباید فکر کنیم وقتی مثلاًًً شخصیت مان یک استاد دانشگاه است، حرف هایش باید مملو از واژه ها و جملات روشنفکرانه باشد. این بستگی دارد به تصمیم ما که چگونه معرفی اش کنیم. می توانیم یک روستایی خلق کنیم که مثل یک عارف سخن بگوید، یا برعکس. این بستگی به هویتی دارد که ما برایش تدارک می بینیم. پدر مورد نظر من چگونه سخن می گوید؟ دوست دارم او که تحصیل کرده ی رشته ی ادبیات دراماتیک است، زبانی پاکیزه و جملاتش روشن و سروته داشته باشد. غلط حرف نزند و مثلاًًً نگوید «من مدارکام رو آماده کردم و وسایلامو برداشتم.» چون مدارک و وسایل خودشان جمع هستند و جمع را نباید دوباره جمع بست. این تصمیم من است. حالا این که او شیرین زبان است یا تلخ زبان، اهل شوخی و طنز و مطایبه هست یا نه، بستگی دارد به کارکردی که شخصیتش در طول فیلم نامه خواهد داشت. در مورد پسر و دیگر شخصیت هایی هم که بعدها سروکله شان پیدا می شود همین شیوه در پیش گرفته خواهد شد. آن چه گفتم از این جهت اهمیت دارد که زبان مردم ما امروز به شدت التقاطی و درهم وبرهم است. واژگان جعلی و بی هویت بر فرهنگ زبانیِ اغلب مردم به ویژه جوانان غالب شده و سلامت زبان فارسی در معرض خطر است. واژه هایی همچون خفن، تیریپ، سه سوت، پایه ای، خالی بندی و... مثل نقل ونبات بر زبان ها جاری است. تکلیف ما به عنوان نویسنده چیست؟ آیا باید هنگام خلق شخصیت قید این واژه ها را بزنیم و واژگانی پاک و منزه بر زبان ها جاری کنیم؟ من ترجیح می دهم در این فیلم نامه این کار را بکنم ولی می دانم که غلط است. چون آدم ها را از قالب واقعی شان خارج می کنم و در قالب ساختگی مورد نظرم قرار می دهم. شما مختارید. اگر مثلاًًً شخصیت تان جوانی امروزی و لمپن مسلک است، بهتر این است که اجازه بدهید مثل خودش یا بهتر بگویم خودشان حرف بزنند. البته دشوار است. چون ممکن است از آن شخصیت خیلی فاصله داشته باشید و زبانش برای تان ملموس نباشد. پس بهتر است ابتدا به تحقیق پناه ببرید.
حجم
۱۳۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۵ صفحه
حجم
۱۳۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۵ صفحه
نظرات کاربران
بر خلاف اسم کتاب، هیچ چیز علمی درباره فیلمنامه نوشتن وجود نداره و اگر داره لااقل در این کتاب نیست. به عنوان تحصیل کرده سینما توصیه میکنم اگر به دنبال روش هایی برای فیلم نامه نوشتن اصولی هستین کتاب سید
برای کسی مثل من که تازه داره شروع به نوشتن میکنه خوندن این کتاب مفیده اما معجزه نیست ، به هرحال یه نویسنده باید زیاد بخونه و برای من هم این یکی از چندین کتابیه که کمک کننده است. با توجه
بنظر من که خوب بود.
بخش زیادی از کتاب فیلمنامه خود طالبی و نمایشنامه پسرشه. بقیه فصلها هم بیشتر شبیه افکار درونی نویسنده هنگام خلق اثره و کمک زیادی به خواننده نمیکنه. از نظر من بیشتر شبیه کتابسازیه و فرصتی برای چاپ فیلمنامه خود نویسنده. به نظرم
نثر روان و جذابی داشت. هم آموزنده بود هم کاربردی من که خیلی لذت بردم.
سلام ؛ این کتاب یک نوع فیلمنامه خوب نوشتن رو توضیح میده.