دانلود و خرید کتاب تعالی اگو ژان پل سارتر ترجمه عادل مشایخی
تصویر جلد کتاب تعالی اگو

کتاب تعالی اگو

معرفی کتاب تعالی اگو

چاپ سوم کتاب تعالی اگو نوشتهٔ ژان پل سارتر و ترجمهٔ عادل مشایخی است. انتشارات ناهید این کتاب تحلیلی را منتشر کرده است.

درباره کتاب تعالی اگو

چاپ سوم کتاب تعالی اگو (به‌انضمام مقدمهٔ «هستی و نیستی») حاوی تحلیلی به قلم ژان پل سارتر است دررابطه‌با اگزیستانسیالیسم و پدیده‌شناسی و آگاهی. این کتاب دو بخش اصلی دارد؛ «من و خویشتن» و «تقویم اگو». نویسنده در پایانْ نتیجه‌گیری کرده است. این کتاب فلسفی نخستین‌بار در سال ۱۹۳۶ میلادی به چاپ رسید. این اثر را نقطهٔ تحولی در رشد و شکل‌گیری تفکرات و فلسفهٔ سارتر در نظر گرفته‌اند. تفکرات این نویسنده و فیلسوف فرانسوی پیش از نوشتن این اثر، با پدیده‌شناسانی همچون ادموند هوسرل و مارتین هایدگر بسیار هم‌سو بود، اما او در کتاب «تعالی اگو»، به نظریهٔ هوسرل دررابطه‌با «خویشتنِ متعالی» حمله کرده است. این تفاوت فکری با هوسرل به‌نوبهٔ خود باعث شد سارتر از پدیده‌شناسی مرسوم فاصله گیرد و به خلق دکترینِ به‌کاررفته در شاهکار خود (کتاب «هستی و نیستی») نزدیک‌تر شود؛ کتابی که چند سال پس از نگارشِ «تعالی اگو» و در هنگام اسیربودن سارتر در زندان‌های جنگی کامل شد.

خواندن کتاب تعالی اگو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران علم فلسفه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ژان پل سارتر

ژان پل سارتر در سال ۱۹۸۰ به دنیا آمد. او فیلسوف، فعال اجتماعی و نویسنده‌ای فرانسوی و نیز همسر «سیمون دوبوار» بود. سارتر به آزادی بنیادی انسان و اینکه «انسان، محکوم به آزادی است» باور داشت. به‌طور کلی، ۲ دوره در زندگی حرفه‌ای سارتر وجود دارد؛ نخستین دوره، دورهٔ پس از نوشتن اثر معروفش «هستی و نیستی» و دومین دوره، پس از نگارش رمان «تهوع» است. در دومین دورهٔ حرفه‌ای زندگی‌اش، سارتر به‌عنوان روشن‌فکری فعال از نظر سیاسی شناخته شد. او از طرفداران کمونیسم بود؛ هرچند هرگز به‌طور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد. سارتر بیشتر عمرش را صرف تطبیق ایده‌های اگزیستانسیالیستی‌اش کرد. او معتقد بود که انسان باید خودش سرنوشتش را تعیین کند؛ همچنین مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی - اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند.

سارتر، در سال ۱۹۶۴، جایزهٔ ادبی نوبل را برنده شد، ولی از پذیرفتن این جایزه پرهیز و خودداری کرد. او در نامه‌ای که به آکادمی نوبل نوشت، توضیح داد که نمی‌تواند جایزه را بپذیرد و نمی‌خواهد که هرگز نامش در فهرست دریافت‌کنندگان آن جایزه قرار گیرد. این فیلسوف فرانسوی، به‌عنوان یک نویسنده نمی‌خواست نامش با سازمانی مرتبط گردد. بعضی از فیلسوفان معتقد هستند که سارتر در کارهایش مفاهیم متناقضی را در کنار هم قرار داده است. او از سال ۱۹۷۳ به بعد، تقریباً تمامی قدرت بینایی خود را از دست داد و دیگر قادر به نوشتن نبود؛ بااین‌همه کوشید با انجام مصاحبه‌ها، دیدارها و حضور در مراسم‌ها کماکان چهره‌ای فعال و اجتماعی از خود نشان دهد. او در جایی از مبارزۀ مردم ایران علیه محمدرضاشاه پهلوی و آزادی زندانیان سیاسی و همچنین مبارزۀ مردم شیلی علیه دیکتاتوری آگوستو پینوشه طرفداری کرد.

بخشی از آثار مهم سارتر عبارتند از: رمان «تهوع» (یا «غثیان»)، «زنده باد چگوارا»، «دیوار» (مجموعه داستان)، «هستی و نیستی» (رساله فلسفی)، «خروج ممنوع» (نمایشنامه)، «مرده‌های بی‌کفن‌و‌دفن» (نمایشنامه)، «روسپی بزرگوار» (نمایشنامه)، «دست‌های آلوده» (نمایشنامه)، «گوشه‌نشینان آلتونا» (نمایشنامه)، «مگس ها» (نمایشنامه)، «راه‌های آزادی»، «نقد عقل دیالکتیکی» (رسالهٔ فلسفی)، «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» (رسالهٔ فلسفی)، «ادبیات چیست؟» (رسالهٔ ادبی - فلسفی)، «اندیشه‌هایی دربارهٔ مسئلهٔ یهود» (رساله)، «چرخ‌دنده» (فیلم‌نامه) و کتاب «واژه‌ها». ژان پل سارتر در سال ۱۹۰۵ درگذشت.

بخشی از کتاب تعالی اگو

«حالت بر آگاهی تأملی پدیدار می‌شود. حالت برای آگاهی تأملی ظهور می‌کند و ابژهٔ شهودی انضمامی می‌شود. اگر از پی‌یر نفرت داشته باشم، نفرتم از پی‌یر حالتی است که می‌توانم با تأمل فراچنگ آورم. این حالت مقابلِ نگاهِ آگاهی تأملی حاضر است، واقعی است. آیا باید از این‌جا نتیجه گرفت که درون‌ماندگار و یقینی‌ست؟ مسلماً نه. نباید تأمل را قدرتی اسرارآمیز و مصون از خطا تلقی کنیم و در این پندار باشیم که هرآن‌چه تأمل به آن دست می‌یابد به این دلیل که با تأمل به‌دست آمده غیرقابل تردید است. تأمل بنابر قانون و بنابر واقع محدودیت‌هایی دارد. آگاهی‌ای است که آگاهی‌ای دیگر را [به‌منزلهٔ ابژه] مقابل خود می‌نهد. هرآن‌چه دربارهٔ این آگاهی تصدیق می‌کند یقینی و تام است. اما اگر از طریقِ این آگاهی موردِ تأمل ابژه‌های دیگری بر آن پدیدار شوند، هیچ دلیلی وجود ندارد که این ابژه‌ها در ویژگی‌های آگاهی تأملی شریک باشند. یک آگاهی تأملی از نفرت را در نظر بگیریم۹۱ پی‌یر را می‌بینم و با دیدن‌اش انزجار و عصبانیت شدیداً زیروروی‌ام می‌کند (از همین حالا روی سطحِ تأملی‌ام): این «زیروروشدنْ» آگاهی است. نمی‌توانم در اشتباه باشم وقتی می‌گویم: الآن انزجار شدیدی نسبت به پی‌یر احساس می‌کنم. ولی آیا این تجربهٔ انزجار خودِ نفرت است؟ مسلماً نه. انزجار خود را به‌منزلهٔ نفرت نشان نمی‌دهد. درواقع، مدتهاست که من از پی‌یر نفرت دارم و فکر می‌کنم همیشه از او نفرت خواهم داشت. بنابراین، یک آگاهی لحظه‌ای انزجار نمی‌تواند همان نفرتِ من باشد. اگر نفرت را به آن‌چه انزجار هست، یعنی به امری لحظه‌ای محدود می‌کردم، دیگر نمی‌توانستم از نفرت سخن بگویم، بلکه می‌گفتم: «الآن از پی‌یر بیزارم»، و این حرف به آینده دلالت نمی‌کرد. و دقیقاً به سبب همین احتراز از فرافکندن احساس خود به آینده، دیگر نفرت نداشتم.

حال نکته این است که نفرتم همزمان با تجربه‌ام از انزجار بر من پدیدار می‌شود. اما از طریقِ این تجربه پدیدار می‌شود. دقیقاً به‌منزلهٔ امری که محدود به این تجربه نیست، داده می‌شود. نفرت در و با هر احساس دلخوری، انزجار و عصبانیت داده می‌شود، اما هیچ‌یک از آن‌ها نیست؛ با ثبات‌اش، از هریک از این‌ها فراتر می‌رود. این نفرت تصدیق می‌کند که دیروز نیز وقتی با غیظی شدید به پی‌یر اندیشیدم، پدیدار شده است و فردا نیز پدیدار خواهد شد. البته خودش نیز تمایزی میان هستی و ظهور برقرار می‌کند، زیرا خود را به‌منزلهٔ امری می‌دهد که هستی‌اش را حتا وقتی که غرقِ دلمشغولی‌های دیگرام و هیچ آگاهی‌ای پدیدارش نمی‌کند، ادامه می‌دهد. به‌نظر می‌رسد که همین اندازه برای تصدیق این‌که نفرت درون‌ماندگارِ آگاهی نیست، کافی‌ست. نفرت از وجودِ لحظه‌ای آگاهی فراتر می‌رود و تابعِ قانونِ مطلق آگاهی نیست، قانونی که برحسبِ آن هیچ تمایزِ ممکنی میان نمود و بود وجود ندارد. پس نفرت ابژه‌ای متعال است. هر «زیسته» آن را در کلیت‌اش آشکار می‌کند اما در عین حال فقط نیمرخی از آن است. یک طرح (یک "Abschattung"). نفرت تضمینی برای شماری نامتناهی از آگاهی‌های عصبانی یا منزجر، در گذشته و در آینده است. نفرت وحدتِ متعال این آگاهی‌های نامتناهی‌ست. همچنین گفتنِ «نفرت دارم» یا «دوست دارم» به وقتِ آگاهی منفردِ انزجار یا [تجربهٔ] جذب‌شدن، گونه‌ای گذار به بی‌نهایت است نسبتاً مشابهِ همان گذار به بی‌نهایتی که به هنگام ادراک یک دوات یا آبی کاغذِ جوهرخشک‌کن انجام می‌دهیم.»

معرفی نویسنده
عکس ژان پل سارتر
ژان پل سارتر
فرانسوی | تولد ۱۹۰۵ - درگذشت ۱۹۸۰

در ۲۱ ژوئن سال ۱۹۰۵ در پاریس به دنیا آمد. حاصل ازدواج و رابطه یک افسر نیروی دریایی فرانسه با زنی از طبقه ممتاز؛ اما ژان پل سارتر فرصت چندانی برای درک حضور پدر نداشت. سوغات پدر در یکی از سفرهایش به هند و چین، تب بود. تبی عجیب که دست آخر باعث مرگ او شد تا پسرک عزیزدردانه پانزده‌ماهه بماند و مادری که بعد از این اتفاق تصمیم به ترک پاریس گرفت.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

حجم

۱۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان