جملات زیبای کتاب صدای مردگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب صدای مردگان

بریده‌هایی از کتاب صدای مردگان

نویسنده:کاترین آردن
امتیاز
۴.۷از ۷۱ رأی
۴٫۷
(۷۱)
ناگهان، خاطره‌ای شفاف از صدای خشک و بی‌جان دختری در ذهن کوکو نقش بست که می‌گفت، دنبال استخون‌هام می‌گردم. با وجود گرمای آتشی که توی سالن غذاخوری روشن بود، ناگهان سردش شد. کوکو با خودش گفت، ای کاش آقای ولاند به آنجا نیامده بود. نگاهی به پنجره انداخت. برف از قبل هم تندتر و شدیدتر می‌بارید. سوزیِ سوبارو کاملاً زیر برف مدفون شده بود. آقای ولاند با لحنی اطمینان‌بخش به خانم ویلسون گفت: «اصلاً نگران نباشین، خانم. یه داستان اشباح خوب، حسابی به کاروبار آدم رونق می‌ده؛ چه حقیقت داشته باشه، چه نداشته باشه.» درست در همان لحظه، تمام چراغ‌های سالن غذاخوری سوسو زدند. کوکو سرش را بلند کرد. تکه‌هیزمی توی شومینه در بارشی از جرقه‌های آتش فروریخت و یک نفر دور از دید آن‌ها سوت زد. اُلی پرسید: «اون دیگه چی بود؟ فکر می‌کردم فقط ما اینجاییم.» خانم ویلسون قاطعانه گفت: «اوه! ژنراتورها دوباره قاتی کردن. اون هم صدای زنگ ساعت من بود... رأس هر ساعت صدای پرنده می‌ده، قشنگ نیست؟» به نظر کوکو اصلاً هم قشنگ نبود. زنگ ساعت درست شبیه صدای دختر کوچولویی بود که توی راهروها سوت می‌زد. اُلی، برایان و کوکو همگی نگاهی با هم ردوبدل کردند و کوکو بازتاب همان فکر را توی صورت آن‌ها هم دید.
F.Shetabivash
اگه داری کار خطرناکی می‌کنی، نباید به آینده فکر کنی. باید فقط به الان فکر کنی. و اگه فقط به الان فکر کنی، دیگه نمی‌ترسی.
Hlia
وقتی می‌ترسی، معنی‌ش اینه که داری به آینده فکر می‌کنی. به چیزی فکر می‌کنی که ممکنه اتفاق بیفته. اگه داری کار خطرناکی می‌کنی، نباید به آینده فکر کنی. باید فقط به الان فکر کنی. و اگه فقط به الان فکر کنی، دیگه نمی‌ترسی.
Amaya:) ~
از کتاب خواندن هم به‌اندازهٔ گُل زدن خوشش می‌آمد
🕊️📚kerm ketab
«ماوراءالطبیعه خیلی با شیرینی کرهٔ بادام‌زمینی جور درمی‌آد!»
ساجده عباسی
وقتی می‌ترسی، معنی‌ش اینه که داری به آینده فکر می‌کنی. به چیزی فکر می‌کنی که ممکنه اتفاق بیفته. اگه داری کار خطرناکی می‌کنی، نباید به آینده فکر کنی. باید فقط به الان فکر کنی. و اگه فقط به الان فکر کنی، دیگه نمی‌ترسی.
🕊️📚kerm ketab
کتاب نوشتن کار یک نفر نیست؛ واقعاً نیست. درست است، فقط یک نفر کلمات را تایپ می‌کند. اما چیزی که شما موقع خواندن یک کتاب نمی‌بینید، تمام آدم‌هایی هستند که مشاوره داده‌اند، حمایت کرده‌اند، باور کرده‌اند و نقد کرده‌اند.
🕊️📚kerm ketab
خودت باید تصمیم بگیری به چی اعتقاد داری، اُلی گوگولی. این هم یه قسمتی از بزرگ شدنه.
ساجده عباسی
قوهٔ تخیل آدم خیلی نیرومنده
مینا"
سکوت یک‌جور عجیبی از هر صدایی بدتر بود
مینا"
«چهرهٔ آدم به چه دردی می‌خوره؟ به درد دروغ گفتن و گمراه کردن.»
zohreh
«مردهایی خردمندتر و بزرگ‌تر از تو سعی کردن به قول تو به هوش من غلبه کنن. ولی الان همه‌شون مُرده‌ن.» کوکو با سردی تمام گفت: «خُب، چه حیف که مُرده‌ن. ولی من یه دخترم و شرط می‌بندم که توی شطرنج شکستت می‌دم.»
مینا"
کوکو با صدایی بچگانه گفت: «پس این‌ها ردپای کیه؟» کوکو به راهروی پشت سرش چشم دوخت و او هم چیزی را دید که کوکو دیده بود... ردیفی از ردپاهای خیس تعقیبشان کرده بود.
امیرحسین
نفس بکش. نفس کشیدن کاریه که الان داری انجامش می‌دی. پس نفس بکش. فقط به اون فکر کن، نه به چیز دیگه‌ای.
کاربر ۱۵۸۲۹۰۵
«من به خاطرات اعتقاد دارم. به این اعتقاد دارم که وقتی یکی رو دوست داری، اون رو اون‌قدر خوب به یاد می‌آری که یه‌جورهایی شبیه یه شبح می‌شه. اون‌قدر زیاد یادشون می‌افتی که حس می‌کنی توی اتاق بغلی‌ان، یا همین نزدیکی‌ها و هر لحظه ممکنه بیان تو. ولی نه به اون اشباحی که آقای ولاند داره دنبالشون می‌گرده
ساجده عباسی
«چهرهٔ آدم به چه دردی می‌خوره؟ به درد دروغ گفتن و گمراه کردن.
ساجده عباسی
من به خاطرات اعتقاد دارم. به این اعتقاد دارم که وقتی یکی رو دوست داری، اون رو اون‌قدر خوب به یاد می‌آری که یه‌جورهایی شبیه یه شبح می‌شه. اون‌قدر زیاد یادشون می‌افتی که حس می‌کنی توی اتاق بغلی‌ان، یا همین نزدیکی‌ها و هر لحظه ممکنه بیان تو.
zohreh
وقتی می‌ترسی، معنی‌ش اینه که داری به آینده فکر می‌کنی. به چیزی فکر می‌کنی که ممکنه اتفاق بیفته. اگه داری کار خطرناکی می‌کنی، نباید به آینده فکر کنی. باید فقط به الان فکر کنی. و اگه فقط به الان فکر کنی، دیگه نمی‌ترسی.
zohreh
کتاب نوشتن کار یک نفر نیست؛ واقعاً نیست. درست است، فقط یک نفر کلمات را تایپ می‌کند. اما چیزی که شما موقع خواندن یک کتاب نمی‌بینید، تمام آدم‌هایی هستند که مشاوره داده‌اند، حمایت کرده‌اند، باور کرده‌اند و نقد کرده‌اند.
zohreh
الیویا، وقتی می‌ترسی، معنی‌ش اینه که داری به آینده فکر می‌کنی. به چیزی فکر می‌کنی که ممکنه اتفاق بیفته. اگه داری کار خطرناکی می‌کنی، نباید به آینده فکر کنی. باید فقط به الان فکر کنی. و اگه فقط به الان فکر کنی، دیگه نمی‌ترسی.
haniyh
مُرده‌ها از اینجا رفتن. اون‌ها ما رو ترک کردن و فقط همون بخشی ازشون به جا مونده که ما تا ابد پیش خودمون نگهش می‌داریم.»
《HASTI》
سردش شده بود، خسته و تنها بود... و در اوج درماندگی و وحشت.
=o
وقتی می‌ترسی، معنی‌ش اینه که داری به آینده فکر می‌کنی. به چیزی فکر می‌کنی که ممکنه اتفاق بیفته. اگه داری کار خطرناکی می‌کنی، نباید به آینده فکر کنی. باید فقط به الان فکر کنی. و اگه فقط به الان فکر کنی، دیگه نمی‌ترسی.
کاربر ۱۵۸۲۹۰۵
چیزی که توی هر دو طرف آینه وجود داشته باشه، درش رو باز می‌کنه.
haniyh
وقتی می‌ترسی، معنی‌ش اینه که داری به آینده فکر می‌کنی. به چیزی فکر می‌کنی که ممکنه اتفاق بیفته. اگه داری کار خطرناکی می‌کنی، نباید به آینده فکر کنی. باید فقط به الان فکر کنی. و اگه فقط به الان فکر کنی، دیگه نمی‌ترسی.
《HASTI》
اُلی کوچولو گفته بود، ولی من نمی‌دونم چه‌جوری باید فقط به الان فکر کنم. مادرش گفته بود، نفس بکش. نفس کشیدن کاریه که الان داری انجامش می‌دی. پس نفس بکش. فقط به اون فکر کن، نه به چیز دیگه‌ای.
《HASTI》
برایان آهسته سوت زد و گفت: «تو برنده می‌شی، کوکو. درست مثل هری پاتر.»
《HASTI》

حجم

۱۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان