دانلود و خرید کتاب آدمی روتگر برگمن ترجمه مزدا موحد
تصویر جلد کتاب آدمی

کتاب آدمی

نویسنده:روتگر برگمن
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۳.۵از ۷۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آدمی

کتاب آدمی؛ یک تاریخ نویدبخش اثری از روتخر برخمان با ترجمه مزدا موحد است. این کتاب که در سال ۲۰۲۰ نامزد دریافت عنوان بهترین کتاب تاریخی گودریدز اعلام شد درباره یک ایده رادیکال اما مهم و تکان دهنده صحبت می‌کند:‌ اغلب افراد باطن نیکی دارند. 

درباره کتاب آدمی

روتخر برخمان که پیش از این با نوشتن کتاب آرمان‌شهری برای واقع‌گراها و چگونه به آن برسیم؟ مشهور شده بود در کتاب آدمی ایده جدیدی را مطرح می‌کند. این ایده البته سال‌ها است که توسط افراد مختلف نفی می‌شود. ادیان و ایدئولوژی‌های مختلف نگاهی متفاوت دارند. رسانه‌ها در تلاش هستند تا چیزی را که دقیقا برعکس واقعیت است نشان بدهند و این موضوع جایی هم در تاریخ روایت‌های بشری ندارد. 

اما این ایده چیست؟ اغلب افراد، باطن نیکی دارند. او در کتاب آدمی به ما نشان می‌دهد که انسان به مهر و نیک‌خواهی تمایل دارد و این تمایل و باور می‌تواند یک تفکر نوین را شکل بدهد. این تمایل می‌تواند مبنایی برای تغییرات راستینی در جامعه باشد. برخمان با نگاهی به وقایع مختلفی که در جهان رخ داده است، پژوهش‌های متفاوت و ...، دیدگاهی متفاوت را بیان می‌کند و نگاه ما را به دنیای آینده تغییر می‌دهد. تغییری که می‌تواند بسیار روشن‌تر از تفکر و تصور ما باشد. 

کتاب آدمی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران کتاب‌های تاریخی و مطالعات جامعه‌شناسی را به خواندن کتاب آدمی دعوت می‌کنیم. 

درباره روتخر برخمان 

روتخر برخمان که با نام روتگر برگمن هم شناخته می‌شود، نویسنده و تاریخ‌نگار هلندی است. او در ۲۶ آوریل ۱۹۸۸ متولد شد. در دانشگاه اوترخت این کشور و یوسی ال ای امریکا تاریخ خوانده است. او تا به حال چهار کتاب با موضوعات تاریخ، فلسفه و اقتصاد نوشته است. مشهورترین اثر او کتاب آرمان‌شهری برای واقع‌گراها و چگونه به آن برسیم؟ است. این اثر به ‌بیست زبان ترجمه شده ‌است، و نسخه‌ هلندی آن پرفروش‌ترین کتاب این کشور شد.

روتخر برخمان در برنامه تد، سخنرانی با عنوان فقر فقدان شخصیت نیست انجام داد. این سخنرانی به عنوان یکی از ده سخنرانی برتر سال ۲۰۱۷ انتخاب شده‌است. نشریه گاردین نیز او را نابغه جوان هلندی با ایده‌های بدیع می‌داند. 

بخشی از کتاب آدمی

توفان کاترینا در ۲۹ اوت سال ۲۰۰۵ نیواورلئان را در نوردید. آب‌بندها و دیواره‌های محافظی که قرار بود از شهر حفاظت کنند تخریب شدند. بعد از توفان، هشتاد درصد از خانه‌های منطقه زیر سیلاب رفتند و حداقل ۱۸۳۶ نفر جان خود را از دست دادند. این یکی از مخرب‌ترین بلایای طبیعی تاریخ ایالات متحد بود.

در سراسر آن هفته، روزنامه‌ها پر بود از روایت‌های تجاوز و تیراندازی در سراسر نیواورلئان. گزارش‌های وحشتناکی از دار و دسته‌های سرگردان، غارت و تک‌تیراندازی که هلیکوپترهای نجات را نشانه می‌گرفت داده می‌شد. داخل استادیوم سرپوشیده سوپردوم که نقش بزرگ‌ترین پناهگاه شهر را داشت، حدود ۲۵۰۰۰ نفر در هم می‌لولیدند و برق و آب نداشتند. خبرنگاران گزارش دادند که گلوی دو نوزاد را بریده و کودک هفت ساله‌ای را بعد از تجاوز کشته بودند. 

رئیس پلیس گفت که کار شهر دارد به آشوب می‌کشد و فرماندار ایالت لوئیزیانا نیز از همین می‌ترسید. او گفت: «چیزی که بیشتر از هر چیز دیگر مرا عصبانی می‌کند این است که این نوع فجایع باعث می‌شود بدترین خصوصیات افراد نمایان شود.»

این نتیجه‌گیری همه‌جا پخش شد. مورخ نامی، تیموتی گارتون اَش در روزنامه گاردین چیزی را بیان کرد که در فکر همه بود: «نیازهای بنیادین حیات متمدن و سازمان‌یافته یعنی غذا، مسکن، آب آشامیدنی و حداقل‌های امنیت فردی را حذف کنید، به چند ساعت نمی‌کشد که به اوضاع هابزی طبیعی برمی‌گردیم، نبرد همه با همه. (...) اندک‌شمارند آنهایی که موقتاً فرشته می‌شوند، اکثریت به خوی میمونی باز می‌گردند.»

دوباره ظاهر شده بود، با تمام ابهتش: نظریه لفافه. نیواورلئان به زعم گارتون اَش سوراخی ریز باز کرده است در «پوسته نازکی که بر روی گدازه پرآشوب طبیعت کشیده‌ایم؛ پوسته نازکی که سرشت بشر را هم شامل می‌شود.»

چند ماه باید می‌گذشت و خبرنگاران می‌رفتند و سیلاب فرومی‌نشست و سرمقاله‌نویسان سراغ اعلام نظر بعدی می‌رفتند و آن‌گاه بود که محققان چیزی را که واقعاً در نیواورلئان افتاد، برملا کردند.

صدایی که شبیه نفیر گلوله بود در واقع صدای سوپاپ اطمینان یک مخزن گاز بود که عمل کرده بود. شش نفر در سوپردوم مرده بودند: چهار نفر قربانی علل طبیعی، یکی از زیاده‌روی در مصرف مواد و یکی به دلیل خودکشی. رئیس پلیس مجبور شد قبول کند که نمی‌تواند حتی یک مورد تجاوز یا قتل را که رسماً گزارش شده باشد ذکر کند. حقیقت دارد که تاراج کرده بودند ولی بیشترش کار دسته‌هایی بود که برای بقا دور هم جمع شده و حتی در برخی موارد همدست پلیس شده بودند.

HESAM ASHOORI
۱۴۰۰/۰۱/۱۶

خدا نکنه این افراد کتاب معرفی کنند : مجتبی شکوری علی بندری قیمت نسخه ی الکترونیک سه برابر میشه

Mehrab
۱۳۹۹/۱۱/۱۲

کتاب آدمی گذشته از موضوع بسیار جذابش که به تعبیری باورهای رایجمون رو در هم میشکنه، مثل یک داستان معمایی هیجان انگیز در طول خوندن ذهن رو به اطراف و اکناف میکشونه. هر بار که فکر میکنید یکی از ادعاهای

- بیشتر
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۱۰/۰۱

روتخر برخمان در کتابش بارها و بارها به خوبی‌های انسان در یک شرایط فاجعه‌آمیز اشاره می‌کند. او چندین بار از جنگ جهانی صحبت می‌کند و سپس از سربازها و یا همدلی مردم عادی یاد می‌کند که چقدر در باطن خوب

- بیشتر
Saeid_esl
۱۴۰۰/۰۱/۰۴

سلام خدمت دوستان این کتاب رو به شدت پیشنهاد میکنم.چون برای من این کتاب از اون دسته از کتاب هایی هست که دید انسان رو عوض میکنه یا اینطور بگم دید میده به آدم.پنجره ای رو به شناخت انسان به عنوان

- بیشتر
شیما.بیات
۱۴۰۱/۰۳/۲۹

لطفا به بی نهایت اضافه کنید

فاروق
۱۴۰۱/۰۳/۱۰

قیمت کتاب همینجور داره میزاد!

محسن
۱۴۰۱/۰۷/۱۲

روتخر برخمان (روتگر برگمن) تاریخ‌دان و نویسندهٔ هلندی است. برخمان در این کتاب با مرور تاریخ و بررسی تحقیق‌های علمی انجام شده تلاش می‌کند نشان دهد که بیشتر انسان‌ها سرشت نیکی دارند. نویسنده با آوردن مثال‌های تاریخی و شواهد علمی

- بیشتر
Maryam
۱۴۰۰/۰۷/۰۵

سلام رفقا:) اینم کتاب امروز البته نصفش رو خوندم واقعا عالی بود:) در واقع کتابی خیلی هیجان انگیز بود و خیلی قشنگ بود و این کتابو بهتون توصیه میکنم بخونید

زری
۱۴۰۰/۰۵/۲۱

در این زمانه که بی اعتمادی به یکدیگر رواج داره و در کشوری زندگی میکنیم که در حال تقسیم بندی خودی و غیر خودی هستین حتی در نزدیکترین افراد خانواده و دوستان خواندن این کتاب را پیشنهاد میکنم

alone
۱۴۰۲/۰۴/۲۴

خیلی ارزانه، لطفا کمی گران ترش کنید. با تشکر.

مرد پیری به نوهٔ خود می‌گوید: «درونم غوغایی است. نبردی هولناک است میان دو گرگ. یکی شرور است ـ‌عصبانی، طمع‌کار، حسود، خودبین و بزدل. دیگری نیک است ـ‌صلح‌جو، مهرورز، فروتن، دست‌ودل‌باز، شریف و طرف اعتماد. این دو گرگ درون تو نیز در نبردند. و درون هر فرد دیگر.» پسرک بعد از لحظه‌ای می‌پرسد: «کدام گرگ پیروز می‌شود؟» پیرمرد لبخند می‌زند. «همانی که به او غذا بدهی.»
rain_88
شکی نیست که غم و خشم وجود داشت؛ غم جانکاه از دست دادن عزیزان. اما بخش‌های روانی خالی بود. نه‌تنها این، بلکه سلامت روانی عمومی در واقع بهتر هم شده بود. اعتیاد به الکل کم شد. تعداد خودکشی‌ها کمتر از زمان صلح بود. بعد از جنگ، بریتانیایی‌های زیادی دلشان برای ایام بلیتز تنگ شده بود، ایامی که همه به هم کمک می‌کردند، عقاید سیاسی کسی برای دیگران اهمیت نداشت و به اینکه فقیری یا ثروتمند اهمیتی نمی‌داد
mghf
بعدها مورخی بریتانیایی چنین نوشت: «جامعهٔ بریتانیا از بسیاری لحاظ با بلیتز تقویت شد. اثرش بر هیتلر سرخوردگی بود.»(۱۲) نظریاتی که گوستاو لوبون، روان‌شناس مشهور رفتار توده‌ای ارائه کرد، وقتی آزموده شدند با واقعیت تفاوتی اساسی داشت. بحران باعث بروز بدترین صفات افراد نشد، بهترین صفات آنها را رو آورد. حتی شاید بتوان گفت که اهالی بریتانیا در پلکان تمدن چند پله بالا رفتند
mghf
«اگر به انسان نشان دهید چیست، بهتر می‌شود.»
active no.1
مشخص بود که هیتلر حساب یک‌چیز را نکرده است: شخصیت ذاتی انگلیسی. نشان ندادن احساسات. طنز شیطنت‌آمیزی که می‌شد در علامتی دید که مغازه‌داران جلوی دکان تخریب‌شدهٔ خود نصب می‌کردند: بازتر از همیشه. یا صاحب نوشگاهی که در میان خرابی‌ها تبلیغ می‌کرد که: پنجره نداریم ولی روحیهٔ ما عالی است. بیایید و امتحان کنید.
mghf
مثل اسامه بن لادن که می‌دانیم کرم کتاب بود
محسن
مردم‌سالاری‌های سراسر جهان مبتلا به حداقل هفت بلا هستند: فرسایش احزاب؛ شهروندانی که دیگر به هم اعتماد ندارند؛ اقلیت‌هایی که بیرون مانده‌اند؛ رأی‌دهندگانی که منفعل شده‌اند؛ سیاست‌پیشگانی که فاسد از آب درمی‌آیند؛ ثروتمندانی که مالیات نمی‌دهند؛ و این آگاهی رو به رشد که مردم‌سالاری مدرن ما سرشار از نابرابری است.
hhvحسین
«زندگی به من چیزهای زیادی یاد داده است، از جمله این درس که باید همواره در مردم دنبال چیزهای خوب و مثبت بگردید.»
rain_88
«استخوان شکسته بهتر از روحیهٔ شکسته است.»
محسن
باور به سرشت گناهکار خود به شکل غریبی تسلی‌بخش است. نوعی بخشش اعطا می‌کند. چون اگر اغلب آدمیان بد باشند، پس درگیری و مقاومت به دردسرش نمی‌ارزد. باور به سرشت گناه‌آلودهٔ بشریت توضیحی شسته‌رُفته نیز برای وجود شر در خود دارد. وقتی با نفرت یا خودخواهی مواجه شوی می‌توانی به خودت بگویی: «خب دیگه، طبیعت انسان همینه.» اما اگر باور داشته باشی که مردم اساساً نیک هستند، باید بپرسی که اصلاً چرا شر وجود دارد. این تداعی می‌کند که درگیری و مقاومت به دردسرش می‌ارزد و باعث می‌شود موظف به عمل باشید.
rain_88
اگر فیلمی دربارهٔ مردی که زنی را می‌دزدد پنج سال به شوفاژ زنجیر می‌کند -اتفاقی که شاید فقط یک‌بار در تاریخ اتفاق افتاده باشد- بسازید، می‌گویند تحلیلی با واقع‌گرایی کوبنده از جامعه است. اگر من فیلمی مثل در واقع عشق بسازم که دربارهٔ عاشق شدن افراد است، و همین امروز هم در بریتانیا یک میلیون نفر عاشق می‌شوند، آن را نمایش احساساتی دنیایی غیرواقعی خواهند خواند.» ریچارد کورتیس
hamex
روسو باور داشت که «تمدن» نه‌تنها نجات ما نیست، همان چیزی است که ما را به نابودی می‌کشد.
amir mojiry
اخبار برای سلامت فکری خطرناک است.
zohreh
طفلک سرشت بشر، چه جنایات وحشتناکی به بهانهٔ تو مرتکب شده‌اند!
rain_88
حداقل سه‌چهارم جمعیت جهان تا سال ۱۸۰۰ در بردگی اربابی ثروتمند زندگی می‌کردند.
لیلی مهدوی
اولین گروه داوطلب را پشت فرمان یک میتسوبیشی یا فورد پینتوی درب و داغان گذاشتند و آنها را به سوی یک خط عابر پیاده فرستادند که فرد پیاده تازه داشت پیاده‌رو را ترک می‌کرد. همهٔ رانندگان طبق قانون توقف کردند. اما در بخش دوم، داوطلبان فرصت راندن بنزهایی شیک و پیک یافتند. این دفعه، ۴۵ درصد برای پیاده توقف نکردند. در واقع هرچه اتومبیل گران‌تر بود، راننده هم رفتار بی‌ادبانه‌تری داشت.
محسن
ما همان چیزی هستیم که به آن باور داریم.
محسن
در این عصر دیجیتال، اخباری که به ما می‌رسد مدام افراطی‌تر می‌شود. قدیم‌ها، خبرنگاران چیز چندانی از فردفرد خواننده‌های نوشته‌های خود نمی‌دانستند. برای توده‌ها می‌نوشتند. اما افراد پشت فیسبوک و تویتر و گوگل شما را به‌خوبی می‌شناسند. می‌دانند چه چیزهایی شما را مبهوت و وحشت‌زده و چه چیزهایی توجهتان را جلب می‌کند. می‌دانند چگونه باید شما را متوجه خودشان کنند و نگاه دارند تا بتوانند جلویتان سودآورترین سهمیهٔ آگهی‌های شخصی‌شده را بگذارند.
mghf
در این عصر دیجیتال، اخباری که به ما می‌رسد مدام افراطی‌تر می‌شود. قدیم‌ها، خبرنگاران چیز چندانی از فردفرد خواننده‌های نوشته‌های خود نمی‌دانستند. برای توده‌ها می‌نوشتند. اما افراد پشت فیسبوک و تویتر و گوگل شما را به‌خوبی می‌شناسند. می‌دانند چه چیزهایی شما را مبهوت و وحشت‌زده و چه چیزهایی توجهتان را جلب می‌کند. می‌دانند چگونه باید شما را متوجه خودشان کنند و نگاه دارند تا بتوانند جلویتان سودآورترین سهمیهٔ آگهی‌های شخصی‌شده را بگذارند.
احسان رضاپور
طرفدار ژانر خودیاری نیستم. اگر از من بپرسید می‌گویم در دورانی زندگی می‌کنیم که بیشتر از لزوم به درون خود می‌نگریم و کمتر از لزوم به محیط بیرون. جهانِ بهتر با من آغاز نمی‌شود، با همهٔ ما آغاز می‌شود، و وظیفهٔ اصلی ما ساختن نهادهای متفاوت است. صد اندرز دیگر برای صعود از نردبان شغلی یا تجسم مسیر خود به سوی ثروت ما را به جایی نخواهد رساند.
محسن

حجم

۸۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۹۵ صفحه

حجم

۸۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۹۵ صفحه

قیمت:
۲۵۷,۰۰۰
۱۷۹,۹۰۰
۳۰%
تومان