کتاب مجیستریوم؛ جلد سوم
معرفی کتاب مجیستریوم؛ جلد سوم
کتاب مجیستریوم؛ جلد سوم، کلید برنزی نام دارد. این کتاب اثر هالی بلک و کاساندرا کلر با ترجمه محیا کمالوند است. این داستان درباره پسری به نام کال است که در یک مدرسه آموزش جادوگری زیرزمینی پذیرفته میشود و ماجراهای بسیاری را پشت سر میگذارد.
کتاب مجیستریوم جوایز معتبر جهانی را از آن خود کرده و در فهرست کتابهای پرفروش هم قرار دارد. طبق قوانین بینالمللی، حق انحصاری انتشار این مجموعه،به زبان فارسی در سراسر دنیا متعلق به نشر پرتقال است.
این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره کتاب مجیستریوم؛ جلد سوم
همه بچههای دنیا دوست دارند در مدرسه جادوگری مجیستریوم پذیرفته شوند. حاضرند هرکاری انجام دهند تا در آزمون ورودی قبول شوند. البته همه به جز کال.
پدر کال که او هم یک جادوگر است، همیشه کال را از جادو ترسانده است و از او خواسته تا از جادو و جادوگری و هر چیزی که به آن مربوط است دوری کند، کال تمام تلاشش را هم میکند تا در مدرسه پذیرفته نشود. اما قبول میشود.
حالا او به مدرسه زیر زمینی مجیستریوم میرود و ماجراهای عجیبی را پشت سر میگذارد. کال، تامارا و ارون به امتحانات پایانترم نزدیک میشوند و سخت کار دارند اما این موضوع دغدغه اصلی آنها نیست. یکی از همکلاسیهایشان به قتل رسیده است و آنها به دنبال قاتل او هستند و باید او را پیدا کنن. بچه ها به این نتیجه رسیدند آنچه جادو را خوب یا بد معنا میکند کسی است که از آن استفاده میکند. جادو در دستان انسان بیرحم بسیار خطرناک است.
مجیستریوم، توانسته است نظر مثبت طرفداران هری پاتر را هم به خود جذب کند.
کتاب مجیستریوم؛ جلد سوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن کتابهای فانتزی لذت میبرید، خواندن کتاب مجیستریوم؛ جلد سوم را به شما پیشنهاد میکنیم.
درباره هالی بلک
هالی بلک ۱۰ نوامبر ۱۹۷۱ متولد شد. او در ژانر تخیلی و فانتزی مینویسد و یکی از کتابهایش در سال ۲۰۱۳ مدال افتخار نیوبری را به او هدیه کرد.
درباره کاساندرا کلر
جودت روملت که با نام هنری کاساندرا کلر شناخته میشود ۲۷ ژوئیه ۱۹۷۳ در تهران در یک خانواده آمریکایی متولد شد. او نویسنده کتابهای کودک و نوجوان در ژانر تخیلی و فانتزی است. دوران کودکی را در کشورهای مختلفی از جمله سوئیس، انگلیس و فرانسه گذراند.
او کتابهای مختلفی را نوشته است که از محبوبیت بالایی هم برخوردارند. از میان آنها میتوان به «سه گانه دراکو» بر اساس هری پاتر، و «خاطرات خیلی محرمانه» بر اساس ارباب حلقهها اشاره کرد.
بخشی از کتاب مجیستریوم؛ جلد سوم
آلاستِر، پدر کال، از توی خانه بیرون پرید و با عصبانیت، به اطراف نگاه کرد و گفت: «نرین بیخ گوش ماشین من! تازه تعمیرش کردهم.»
با وجود دادوبیدادهای آلاستر، کال احساس آرامش داشت. او کل تابستان را کمابیش با آرامش گذرانده بود؛ حتی دیگر میزان شرارت کارهایش را هم اندازه نمیگرفت. تاجاییکه مردم دنیا خبر داشتند، کنستانتین مِدِن یا همان دشمن مرگ، مُرده بود و آلاستر او را شکست داده بود، اما فقط آرون، تامارا، پدر کال و دشمنِ بهظاهر دوست آنها، جاسپِر دِوینتِر، حقیقت را میدانستند؛ اینکه کال همان کنستانتین مدن است که دوباره متولد شده! البته بدون هیچ حافظهای از او و خوشبختانه بدون میل شدید او برای انجام کارهای شرورانه.
از آنجایی هم که کل دنیا فکر میکردند کنستانتین مدن مُرده و دوستانش هم اهمیتی به حقیقت نمیدادند، کال از فشار زیاد خلاص شده بود. آرون بااینکه یک سازانا بود، میتوانست دوباره با کال ولگردی کند و خوش بگذراند. چیزی به زمان بازگشت آنها به مجیستریوم باقی نمانده بود. آنها بهزودی شاگرد سال برنزی میشدند؛ یعنی بالاخره زمان آن رسیده بود که طرز کار با یکعالمه جادوی باحال را یاد بگیرند. بهزودی به آنها وِرد و طلسم پرواز و نبرد را یاد میدادند.
اوضاع بهتر شده بود؛ همهچیز عالی بود.
روبات آرون هم با خاک یکسان شده بود و دود میکرد.
از نظر کال، دیگر بهتر از این نمیشد.
آلاستر گفت: «امیدوارم یادتون مونده باشه پسرها... امشب مهمونی کالجیومه. همونی که به افتخار ماها ترتیب دادهن.»
آرون و کال با وحشت به هم نگاه کردند. البته که یادشان رفته بود! اسکیتبازی، بستنی، فیلم دیدن و بازیهای رایانهای چنان هوش و حواسشان را برده بود که هر دو کاملاً فراموش کرده بودند شورای جادوگران به دلیل شکست دشمن مرگ بعد از سیزده سال جنگِ سرد، توی کالجیوم جشن پیروزی برپا کرده است.
شورا پنج نفر را انتخاب کرده بود تا از آنها تقدیر کند: کال، آرون، تامارا، جاسپر و آلاستر. کال خیلی تعجب کرد که آلاستر دعوت آنها را پذیرفت. تاجاییکه او بهخاطر داشت، آلاستر از جادو، مجیستریوم و هر چیزی که به جادوگران ربط داشت، متنفر بود. کال گمان میکرد دلیل موافقت آلاستر این است که میخواهد از نزدیک شاهد تشویق پسرش توسط اعضای شورا باشد. او میخواست با چشمهای خودش ببیند که همه پذیرفتهاند کال طرف خیر است؛ که یک قهرمان است.
کال که ناگهان مضطرب شده بود، آبدهانش را قورت داد و با اعتراض گفت: «من هیچی ندارم بپوشم!»
آرون هم با وحشت گفت: «منم ندارم!»
کال به او یادآوری کرد: «پس اونهمه لباس شیکوپیکی که پارسال تامارا و خانوادهش برات خریدن، چی شد؟»
حجم
۳۸۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۳۸۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب واقعااااا بی نظیره💓💓
یعنی عااااالیه واقعاً قل دوم هری پاتره😍 من جلد ۴ و ۵ رو جایی پیدا نکردم ولی امیدوارم زودتر بیاد😭 خیلی خوبه که کال احساسات قوی و محکمی داره😎💪
چرا جلد چهارم رو قرار نمیدین؟ مردیم از انتظار
خیلی کتاب خوبیه بسیار بسیار عالیه اگه میشه جلد 4 هم که تازگی اومده رو برامون توی طاقچه بزارین مرسی 🌺🌷🌼🌹✨🎉
اگه با من بود می گفتم جایزه نوبل بینالملل جشنواره کتاب را بدن به این کتاب 🤩🤩🤩🤩😍😍😍😘😘😘😘عالییه هیچ کتابی بهش نمی رسد پیشنهاد می دهم حتمااااااااا بخوانید پشیمان نمی شوید خیلی باحاله درباره پسری که چیزی هست که خودش نمی
کتاب در مورد دو پسر و یک دختر هست که در مدرسه جادوگری در یک گروه قرار میگیرند و برایشان اتفاقات خیلی عجیبی رخ میدهد شخصیت اصلی کالم هانت است که مادرش را از دست داده . داستان بسیار جذابی دارد
خواهش میکنم جلد چهارم مجیستریوم را بیارید🙏🙏🙏🙏
باید زمان جشن وشادی فرا رسیده باشد،زیرا دشمن مرگ مرده و یک سر بریده گواه سقوط مجستریوم،همگی قهرمانند. اما با قتل وحشیانه ی یکی از هم مدرسه ای های کال،بدترین کابوس های او به واقعیت تبدیل می شوند.در مدرسه ی
روند داستان بی نظیر بود واقعا ، منتظر جلد چهارم هستیم !.
حتی از جلد قبل هم بهتر بود ... این مجموعه واقعا فوق العاده است . 📚