دانلود و خرید کتاب کالیبان و ساحره سیلویا فدریچی ترجمه مهدی صابری
تصویر جلد کتاب کالیبان و ساحره

کتاب کالیبان و ساحره

انتشارات:نشر چرخ
امتیاز:
۴.۴از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کالیبان و ساحره

کتاب کالیبان و ساحره نوشته سیلویا فدریچی و ترجمه مهدی صابری، یک پژوهش فمنیستی درباره زنان، بدن و انباشت بدوی و همچنین نظام سرمایه داری است.

درباره کتاب کالیبان و ساحره

سیلویا فدریچی در کتاب کالیبان و ساحره به پژوهشی پیرامون گذار به سرمایه‌داری می‌پردازد. او در تلاش است تا با بررسی زمینه‌ها و فرایندهایی که شکل‌گیری نظام سرمایه‌داری را موجب شدند به این پرسش بپردازد: این مناسبات اجتماعی که ایدئولوژی حاکم آن را طبیعی می‌داند؛ تا چه حد طبیعی است؟ آیا می‌توان درپای ان را در تاریخ دنبال کرد؟ یا که تمامشان برساخته روندهای مشخص مادی هستند؟

البته او همیشه از منتقدان مباحث مربوط به گذار به سرمایه داری است و برای این انتقاد دو دلیل دارد. اول آنکه این تحولات بسیار خون‌بارتر از آنند که بتوان به سادگی لفظ گذار را برایشان استفاده کرد و دلیل دیگر این است که تمرکز این مباحث عموما پیرامون کارگر آزاد مزدبگیر است و بنابراین کار غیر مزدی زنان، به نوعی استثمار آنان است. چرا که اگر معتقد باشیم نیروی کار اصلی‌ترین عامل در تولید ثروت سرمایه‌داری است، نادیده گرفتن بازتولید نیروی کار بخش مهمی از سازوکارهای استثمار را پنهان می‌کند.

کتاب کالیبان و ساحره را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

فعالان حوزه حقوق زنان و علاقه‌مندان به مطالعات اجتماعی را به خواندن کتاب کالیبان و ساحره دعوت می‌کنیم. 

درباره سیلویا فدریچی

سیلویا فدريچی در سال ۱۹۴۲ متولد شد. او دانشمند و فعال حقوق زنان ایتالیایی آمریکایی است. او در رشته فلسفه تحصیل کرده است و عضو هیات علمی دانشگاه هافسترا است. از میان فعالیت‌های او می‌توان به بنیان‌گذاری تعاونی بین‌المللی فمینیستی در سال ۱۹۷۲، کمیته آزادی آکادمیک در افریقا در سال ۱۹۹۰ و انجمن فلسفه رادیکال در سال ۱۹۹۵ اشاره کرد. او همچنین از سازمان‌دهندگان اصلی کارزار بین‌المللی مزد برای کار خانگی  در دهه ۱۹۷۰ است.

بخشی از کتاب کالیبان و ساحره

دولت و نیز مردان، بدن زنان را تصاحب کرده و آن را واداشته‌اند همچون وسیله‌ای برای بازتولید و انباشت کار کارکرد داشته باشد. از این‌رو، اهمیتی که بدن در تمامی سویه‌های خود ــ مادری، وضع‌حمل، امور جنسی ــ در نظریه فمینیستی و تاریخ زنان کسب کرده فراموش نشده است. کالیبان و ساحره این بینش فمینیستی را نیز تأیید می‌کند که بدن را با سپهر خصوصی یکی نمی‌داند و در این راستا، از «سیاست بدن» سخن می‌گوید. به‌علاوه، کتاب پیشِ رو شرح می‌دهد که چگونه بدن می‌تواند برای زنان سرچشمه هویت و همزمان زندان باشد، و چرا این امر به باور فمینیست‌ها بسیار مهم، و همزمان ارزش‌گذاری آن بسیار مسئله‌ساز است.

بنابراین عجیب نیست که خشونت و برده‌سازی با ابعاد عظیم در دستور کار قرار دارد، همان‌طور که در دوران «گذار» قرار داشت، با این تفاوت که فاتحان امروز مأموران بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول هستند، که همچنان درباره ارزش یک پنی پول برای همان مردمی موعظه می‌کنند که قدرت‌های مسلط جهانی برای سده‌ها از آنان سرقت کرده‌اند و به بینوایی کشانده‌اند. بار دیگر، بخش بزرگی از خشونتِ اعمال‌شده مستقیماً زنان را هدف می‌گیرد، چرا که در عصر کامپیوتر، فتح بدن زنانه هنوز پیش‌شرط انباشت کار و ثروت است، همان‌طور که سرمایه‌گذاری‌های رسمی در توسعه تکنولوژی‌های تولیدمثلی نشان می‌دهد. تکنولوژی‌هایی که بیش از هر زمان دیگر زنان را به زهدان تقلیل می‌دهد.

همچنین «زنانه‌سازی فقر» که با گسترش جهانی‌سازی همراه شده اهمیت تازه‌ای می‌یابد، اگر به خاطر بیاوریم که این نخستین تأثیر رشد سرمایه‌داری بر زندگی زنان بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
فوکو نشان داده است، ماشین‌انگاری بدن تنها شامل سرکوب امیال، عواطف یا شکل‌هایی از رفتار نبود که باید ریشه‌کن می‌شدند. ماشین‌انگاری علاوه‌برآن شامل رشد استعدادهای جدیدی در فرد بود که در ارتباط با خود بدن، همچون دیگری به نظر می‌رسید و به عامل تغییر آن بدل می‌شد. به بیان دیگر، محصول این بیگانگی از بدن تحول هویت فردی بود، که به صراحت «دگربود» بدن، و در تضادی پایدار با آن، به نظر می‌رسید.
کاربر ۱۲۰۰۸۲۰
در سپتامبر ۱۵۶۵، در آنتورپ، «درحالی‌که در خیابان‌ها فقرا بر اثر گرسنگی جان می‌دادند»، یک انبار زیر بار غلاتی که در آن نگه‌داری می‌شد فروریخت. (هکت فیشر ، ۱۹۹۶: ۸۸)
آرام
اما شباهت بنیادین میان این پدیده و پیامدهای اجتماعی مرحلهٔ جدید جهانی‌سازی که شاهد آن هستیم، خلاف آن را می‌گوید. بینواسازی، شورش، و افزایش «جرم و جنایت» عناصر ساختاری انباشت سرمایه‌داری هستند چراکه سرمایه‌داری باید نیروی کار را از وسایل تولیدش محروم کند تا بتواند سلطه‌اش را تحمیل کند.
آرام
جرم‌انگاری تن‌فروشی، که زن را مجازات می‌کرد اما به‌ندرت با مشتری مرد او کاری داشت، قدرت مردان را افزایش داد. اکنون دیگر هر مردی می‌توانست به‌سادگی با اعلام این‌که زنی تن‌فروش است، یا تسلیم امیال جنسی او شده، زن را نابود کند. زنان مجبور می‌شدند به مردان التماس کنند که «شرافت‌شان را از آنان نگیرند» (تنها دارایی‌ای که برای‌شان مانده بود)،
آرام
سرف‌های زن کمتر به خویشاوندان مردشان وابسته بودند، و از لحاظ جسمی، اجتماعی، و روانی، تمایز کمتری با آن‌ها داشتند، و کمتر از زنان «آزاد» در جامعهٔ سرمایه‌داری تابع نیازهای مردان بودند. وابستگی زنان به مردان درون اجتماع فرودستان به این علت محدود می‌شد که اقتدار اربابان بر اقتدار شوهران و پدران می‌چربید. اربابانی که ادعای مالکیت بر جان و مال سرف‌ها داشتند، و می‌کوشیدند هر جنبه از زندگی آنان، از کار تا ازدواج و رفتار جنسی، را کنترل کنند.
آرام
در روستای فئودالی هیچ تفکیک اجتماعی میان تولید کالا و بازتولید نیروی کار وجود نداشت؛ تمام کارها به معاش خانواده کمک می‌کرد. زنان، علاوه‌بر بزرگ کردن فرزندان، پخت‌وپز، شست‌وشو، نخ‌ریسی و مراقبت از باغچهٔ سبزیجات، در مزرعه نیز کار می‌کردند؛ فعالیت خانگی آن‌ها کم‌ارزش تلقی نمی‌شد و متضمن مناسبات اجتماعی متفاوت با مناسبات مردان نبود، آن‌طور که بعدها در اقتصاد پولی رخ داد که کار خانگی دیگر کار واقعی قلمداد نمی‌شد.
آرام
در انگلستانِ سدهٔ سیزدهم، هم در زمین‌های عادی و هم در زمین‌های متعلق به کلیسا، دهقانان مرد به‌کرات به واسطهٔ این ادعا که نه سرف بلکه انسانی آزادند جریمه می‌شدند، چالشی که می‌توانست به دعاوی تلخی بینجامد که حتا گاه منجر به دادخواهی از دادگاه سلطنتی می‌شد.
آرام
برخی بدعت‌گذاران ارزشی عرفانی به عمل جنسی می‌دادند، حتا آن را همچون آیینی مقدس می‌پنداشتند، و چنین موعظه می‌کردند که انجام عمل جنسی، نه پرهیز از آن، بهترین راه برای دست‌یابی به بی‌گناهی است.
آرام
طرف‌داران دولچینو سه سال در برابر جهادگران و محاصره‌ای که اسقف علیه آنان راه انداخته بود مقاومت کردند ــ با زنانی که با لباس مردانه شانه‌به‌شانهٔ مردان می‌جنگیدند. در پایان، آن‌ها تنها به علت گرسنگی و برتری چشم‌گیر نیروهای کلیسا شکست خوردند. (لیا، ۱۹۶۱: ۶۲۰ ـ ۶۱۵؛ هیلتون، ۱۹۷۳: ۱۰۸) روزی که سربازان اسقف بالاخره بر آنان چیره شدند، «بیش از هزاران بدعت‌گذار در آتش، یا در رودخانه، یا با شمشیر، به وحشیانه‌ترین شکل ممکن کشته شدند.» مارگریتا، همدم دولچینو در مقابل چشمانش آرام‌آرام سوزانده شد چرا که از شکستن سوگند سر باز زد. خود او را به جاده‌های کوهستانی بردند و مثله کردند تا برای مردم محلی مایهٔ عبرت شود. (لیا، ۱۹۶۱: ۶۲۰)
آرام
«... هر انسانی باید به اندازهٔ هر کس دیگر دارایی داشته باشد، و ما هیچ نداریم که بگوییم از آنِ ماست. اربابان بزرگ مالک تمام اموال‌اند و جماعت فقیر چیزی جز رنج و فلاکت ندارند...»
آرام

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۳۱ صفحه

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۳۱ صفحه

قیمت:
۹۶,۰۰۰
۴۸,۰۰۰
۵۰%
تومان