بریدههایی از کتاب کالیبان و ساحره
۴٫۴
(۸)
فوکو نشان داده است، ماشینانگاری بدن تنها شامل سرکوب امیال، عواطف یا شکلهایی از رفتار نبود که باید ریشهکن میشدند. ماشینانگاری علاوهبرآن شامل رشد استعدادهای جدیدی در فرد بود که در ارتباط با خود بدن، همچون دیگری به نظر میرسید و به عامل تغییر آن بدل میشد. به بیان دیگر، محصول این بیگانگی از بدن تحول هویت فردی بود، که به صراحت «دگربود» بدن، و در تضادی پایدار با آن، به نظر میرسید.
کاربر ۱۲۰۰۸۲۰
در سپتامبر ۱۵۶۵، در آنتورپ، «درحالیکه در خیابانها فقرا بر اثر گرسنگی جان میدادند»، یک انبار زیر بار غلاتی که در آن نگهداری میشد فروریخت. (هکت فیشر ، ۱۹۹۶: ۸۸)
آرام
اما شباهت بنیادین میان این پدیده و پیامدهای اجتماعی مرحلهٔ جدید جهانیسازی که شاهد آن هستیم، خلاف آن را میگوید. بینواسازی، شورش، و افزایش «جرم و جنایت» عناصر ساختاری انباشت سرمایهداری هستند چراکه سرمایهداری باید نیروی کار را از وسایل تولیدش محروم کند تا بتواند سلطهاش را تحمیل کند.
آرام
جرمانگاری تنفروشی، که زن را مجازات میکرد اما بهندرت با مشتری مرد او کاری داشت، قدرت مردان را افزایش داد. اکنون دیگر هر مردی میتوانست بهسادگی با اعلام اینکه زنی تنفروش است، یا تسلیم امیال جنسی او شده، زن را نابود کند. زنان مجبور میشدند به مردان التماس کنند که «شرافتشان را از آنان نگیرند» (تنها داراییای که برایشان مانده بود)،
آرام
سرفهای زن کمتر به خویشاوندان مردشان وابسته بودند، و از لحاظ جسمی، اجتماعی، و روانی، تمایز کمتری با آنها داشتند، و کمتر از زنان «آزاد» در جامعهٔ سرمایهداری تابع نیازهای مردان بودند. وابستگی زنان به مردان درون اجتماع فرودستان به این علت محدود میشد که اقتدار اربابان بر اقتدار شوهران و پدران میچربید. اربابانی که ادعای مالکیت بر جان و مال سرفها داشتند، و میکوشیدند هر جنبه از زندگی آنان، از کار تا ازدواج و رفتار جنسی، را کنترل کنند.
آرام
در روستای فئودالی هیچ تفکیک اجتماعی میان تولید کالا و بازتولید نیروی کار وجود نداشت؛ تمام کارها به معاش خانواده کمک میکرد. زنان، علاوهبر بزرگ کردن فرزندان، پختوپز، شستوشو، نخریسی و مراقبت از باغچهٔ سبزیجات، در مزرعه نیز کار میکردند؛ فعالیت خانگی آنها کمارزش تلقی نمیشد و متضمن مناسبات اجتماعی متفاوت با مناسبات مردان نبود، آنطور که بعدها در اقتصاد پولی رخ داد که کار خانگی دیگر کار واقعی قلمداد نمیشد.
آرام
در انگلستانِ سدهٔ سیزدهم، هم در زمینهای عادی و هم در زمینهای متعلق به کلیسا، دهقانان مرد بهکرات به واسطهٔ این ادعا که نه سرف بلکه انسانی آزادند جریمه میشدند، چالشی که میتوانست به دعاوی تلخی بینجامد که حتا گاه منجر به دادخواهی از دادگاه سلطنتی میشد.
آرام
برخی بدعتگذاران ارزشی عرفانی به عمل جنسی میدادند، حتا آن را همچون آیینی مقدس میپنداشتند، و چنین موعظه میکردند که انجام عمل جنسی، نه پرهیز از آن، بهترین راه برای دستیابی به بیگناهی است.
آرام
طرفداران دولچینو سه سال در برابر جهادگران و محاصرهای که اسقف علیه آنان راه انداخته بود مقاومت کردند ــ با زنانی که با لباس مردانه شانهبهشانهٔ مردان میجنگیدند. در پایان، آنها تنها به علت گرسنگی و برتری چشمگیر نیروهای کلیسا شکست خوردند. (لیا، ۱۹۶۱: ۶۲۰ ـ ۶۱۵؛ هیلتون، ۱۹۷۳: ۱۰۸) روزی که سربازان اسقف بالاخره بر آنان چیره شدند، «بیش از هزاران بدعتگذار در آتش، یا در رودخانه، یا با شمشیر، به وحشیانهترین شکل ممکن کشته شدند.» مارگریتا، همدم دولچینو در مقابل چشمانش آرامآرام سوزانده شد چرا که از شکستن سوگند سر باز زد. خود او را به جادههای کوهستانی بردند و مثله کردند تا برای مردم محلی مایهٔ عبرت شود. (لیا، ۱۹۶۱: ۶۲۰)
آرام
«... هر انسانی باید به اندازهٔ هر کس دیگر دارایی داشته باشد، و ما هیچ نداریم که بگوییم از آنِ ماست. اربابان بزرگ مالک تمام اموالاند و جماعت فقیر چیزی جز رنج و فلاکت ندارند...»
آرام
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۳۱ صفحه
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۳۱ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
۴۸,۰۰۰۵۰%
تومان