دانلود و خرید کتاب جزیره دکتر لیبریس کریس گرابنستاین ترجمه نگار عباس‌پور
تصویر جلد کتاب جزیره دکتر لیبریس

کتاب جزیره دکتر لیبریس

معرفی کتاب جزیره دکتر لیبریس

کتاب جزیره دکتر لیبریس نوشته کریس گرابنستاین و ترجمه نگار عباس‌پور است. کتاب جزیره دکتر لیبریس را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب جزیره دکتر لیبریس

بیلی یک پسر جوان است که با مادر و پدرش زندگی می‌کند. بیلی قرار است تابستان با مادرش در خانه دکتر لیبریس بگذراند و مادرش هم روی تز دکتریش کار می‌کند. از تلوزیون و تبلت خبری نیست و بیلی هم چندان ناراضی نیست. او متوجه می‌شود در کتابخانه دکتر لیبرس چیز غیر طبیعی‌‌ای وجود دارد. کافی است کتاب را باز کند تا شخصیت‌ها بیرون بیایند.

این کتاب کودک را با خود به دنیای تخیل می‌برد.

خواندن کتاب جزیره دکتر لیبریس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب جزیره دکتر لیبریس

دختربچه‌ای که سَروصدا به راه انداخته بود، پوست شکلاتی‌رنگ و چشم‌های قهوه‌ای روشن داشت و موهایش را سه‌تا گیس بافته بود.

به نظر می‌آمد که پنج‌ساله باشد.

بیلی پرسید: «حالت خوبه؟»

دختر سرش را تکان داد و با انگشت به بالای درختی که نزدیک قسمتِ قلعه‌مانندِ همان خانهٔ سَرِهم‌بندی‌شدهٔ لب دریاچه بود، اشاره کرد. عروسکی شبیه نوزاد، با پیراهن صورتی برّاق، از یکی از شاخه‌ها آویزان بود.

دختر گفت: «می‌خواستم ببینم عروسک می‌تونه پرواز کنه یا نه! برا همین از پنجره پرتش کردم بیرون. می‌تونی نجاتش بدی؟»

بیلی درحالی‌که عقب‌عقب می‌رفت تا موقعیت را بررسی کند، گفت: «شاید.»

«اسمت چیه؟»

«بیلی.»

«اسم من آلیساست. آلیسا اندروز. ما توی این خونه زندگی می‌کنیم. من، برادرم والتر و مامان بابام. البته همیشه نه، فقط تو تابستونا. خونه که نیست، یه کلبه‌ست. من نمی‌تونم از درخت برم بالا. پنج‌سالمه، به خاطر همینم اجازه ندارم. والتر اجازه داره از درخت بره بالا، ولی دوست نداره، چون درختا گَرده دارن و گَرده هم آسمِش رو بدتر می‌کنه.»

«خُب، نگران نباش. می‌تونم عروسک رو نجات بدم.»

«واقعاً؟»

«اوهوم. من دوازده سالمه؛ اجازه دارم که از درختا بالا برم!»

«وای چه خوب! زود باش!» 

مسابقه بزرگ در کتابخانه آقای لمونچلو
کریس گرابنستاین
دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد دوم
کریس گرابنستاین
کتاب وحشی
خوان بیورو
مدرسه... است، لطفا جای خالی را پر کنید؛ جلد دوم
جیمز پترسون
علامت سوال ها؛ جلد اول
دن پبلاکی
اگر داری این کتاب را می‌خوانی، کار از کار گذشته!
پسودانیموس بوش
مدرسه... است، لطفا جای خالی را پر کنید؛ جلد چهارم
جیمز پترسون
خانواده ترسکی؛ جلد اول
ژاکلین دیویس
مدرسه... است، لطفا جای خالی را پر کنید؛ جلد سوم
جیمز پترسون
المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو
کریس گرابنستاین
دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول
کریس گرابنستاین
متولد ماه آوریل
کلیر هولسن‌بک
دوتا خفن، خفن‌تر می‌شوند
مک بارنت
فرار از کتابخانه آقای لمونچلو
کریس گرابنستاین
اسرار خانواده‌ گری ‌استون (جلد اول؛ سه غریبه در شهر)
مارگرت پیترسن هدیکس
لالانی دختر دریاهای دور
ارین انترادا کلی
مدرسه... است، لطفا جای خالی را پر کنید؛ جلد اول
جیمز پترسون
دریاچه مخفی
کارن اینگلیس
خوره های ریاضی کارآگاه می شوند؛ جلد اول
دنیل کنی
قبل از فراموشی
لیندزی استودارد
𝒌𝒆𝒓𝒎 𝒌𝒆𝒕𝒂𝒃📚🕊️
۱۴۰۰/۰۶/۲۶

بیلی قرار است تابستان را همراه مادرش در خانهی دکتر لیبریس بگذراند و مادرش هم روی تز دکتریش کار می کند. نه تلویزیونی هست و نه تبلتی! ولی ماجرایی هم هست که بیلی ترجیح می دهد تمام تابستان را در

- بیشتر
m_army_7
۱۴۰۰/۰۱/۰۲

عالی هر کی موافقه بگه:)♪

yasaman
۱۴۰۰/۰۵/۰۳

سلام،کتاب جزیره دکتر لیبریس جزو کتاب های عالییی و مناسب برای کودکان و‌نوجوانان +۱۰ ساله. کتاب حس خوبی رو به خواننده منتقل میکنه و‌فضای خوبه داره، اما متاسفانه این کتاب پایان باز تمام شد و‌جلد دوم داره. البته نویسنده به اسانی

- بیشتر
n.m🎻Violin
۱۴۰۲/۰۶/۲۴

کتاب جالب ، متفاوت و باحالی بود ، خیلی خندیدم مخصوصا از طرز حرف زدن جک و بقیه ، حتما بخونید😄📚

☀️J.S.Kinglee🍂
۱۳۹۹/۱۱/۱۱

لطفا بزارید توی طاقچه بی نهایت

مآلیس:)
۱۴۰۲/۱۲/۱۹

مطالعه ی نسخه ی چاپی خلاصه ی کتاب: داستان درمورد بیلیه پسری که مجبوره توی تعطیلات تابستون به یه جزیره بیاد🏝 اما اون کم کم اتفاقای عجیبی براش میفته😦 اون با شخصیت‌های کتابا ملاقات میکنه مثل رابین هود.... معرکستتت

🕊️📚kerm ketab
۱۴۰۲/۰۵/۱۵

بسیار لذت بخش بود👀🌿

k
۱۴۰۱/۰۶/۱۳

کتاب های این نویسنده..... محشر ان. من وقتی این کتابو میخوندم ارزوم همچین جایی بود. ک تخیل من بتونه ب واقعیت بدل شه. ژانر..مهیج و ماجراجویی.علی تخیلی کتاب خیلی خوبی برای بالای12 سال هست.

(mohammad amin)
۱۴۰۱/۰۳/۱۲

📱«اگه موقع خوندن کتاب رابین هود ناگهان ببینید خودِ جناب رابین هود جلوی چشم‌های شما رژه می‌ره، چیکار می‌کنین؟😳 ⬅️ این کتاب در مورد "بیلیه". "بیلی" قراره تابستون رو همراه مادرش تو خونه‌ی دکتر "لیبریس" بگذرونه و مادرش هم روی تز

- بیشتر
🌈maryaysa🌈
۱۴۰۰/۰۹/۲۳

خیلی جالب بود🌊🌈در مورد پسریه که هر کتابی می خونه شخصیتاش زنده می شن🍨🍨

“کتاب مدرکی است برای اثبات اینکه انسان‌ها می‌توانند جادو کنند.”
*infj*
شخصیت‌های داستانی توی صفحه‌های کتاب‌ها، آروم خوابیدن؛ و منتظرن... که اگه یه روزی بهشون احتیاج داشتیم، فقط کتاب‌ها رو باز کنیم و قصه‌شون رو خوب بخونیم! حتماً بیدار می‌شن و به کمکمون میان؛ مثل همیشه!
Ela Goli
«جوابش هفت می‌شه! چون اگه خود عدد ۷ رو سَروته کنی، می‌شه ۸ که یه عدد زوجه.»
Vvjvj v
“کتاب مدرکی است برای اثبات اینکه انسان‌ها می‌توانند جادو کنند.”
n.m🎻Violin
همهٔ ما می‌توانیم انتخاب کنیم که چه کسی باشیم یا چه‌کاره باشیم. هر کداممان داستان خودمان را می‌نویسیم جناب ویلیام. ما هر روز درحال نوشتن داستان شخصی‌مان هستیم.» هرکول اضافه کرد: «و اگر با شجاعت تمام آن را بنویسی، دیگران هم درمورد تو می‌نویسند.»
ش‌،ح
«بیلی! فکر می‌کنی بچه‌ها قبلِ اختراع بازی‌های کامپیوتری و تلویزیون و حتی برق، چی‌کار می‌کردن؟» «نمی‌دونم... همه‌ش گریه می‌کردن؟»
n.m🎻Violin
“کتاب مدرکی است برای اثبات اینکه انسان‌ها می‌توانند جادو کنند.” «کارل ساگان»
☆...○●arty🎓☆
بیلی پرسید: «لوبیای سحرآمیزت کجاست؟» «معلوم است! در باغ... درست در همان جایی که مادرِ بیچاره‌ام لوبیاهای سحرآمیزم را بر زمین ریخت!» «حالا باغ کجاست؟» «درست پُشت پنجرهٔ آشپزخانه‌مان.» «عالیه! آشپزخونه کجاست؟» «در میانِ خانهٔ رعیتیِ کوچکمان!» پولیانا گفت: «ای بابا! جَک! چرا اِنقد طفره می‌ری؟! بیلی می‌خواد بدونه شما کجا زندگی می‌کنین!» والتر گفت: «خیله‌خُب بچه‌ها. جَک از کتاب بچه‌های پیش‌دبستانی اومده، طفلی رو اذیت نکنین.» جَک گفت: «گاو می‌گوید ما ما!»
n.m🎻Violin
دارتانیان پرسید: «جرئت می‌کنید که از ما دُزدی کنید؟» رابین گفت: «بدون شک چنین خواهیم کرد!» هرکول اضافه کرد: «ما انسان‌های سرخوشی هستیم. هرچه را که از ثروتمندان می‌دُزدیم، به باد می‌دهیم.» رابین گفت: «نه، هرچه را که از ثروتمندان می‌دُزدیم، به فقرا می‌دهیم.» هرکول سرش را تکان داد و گفت: «درست است. متوجه شدم. معذرت می‌خواهم.»
n.m🎻Violin
بعضی آدما محدودیت‌هایی رو که دیگران براشون می‌ذارن، قبول نمی‌کنن.
☆...○●arty🎓☆
هرکول اضافه کرد: «ما انسان‌های سرخوشی هستیم. هرچه را که از ثروتمندان می‌دُزدیم، به باد می‌دهیم.» رابین گفت: «نه، هرچه را که از ثروتمندان می‌دُزدیم، به فقرا می‌دهیم.»
𝐑𝐎𝐒𝐄

حجم

۱۶۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۶۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۷۷,۰۰۰
تومان