دانلود و خرید کتاب دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول کریس گرابنستاین ترجمه زهرا توفیقی
تصویر جلد کتاب دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول

کتاب دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول

معرفی کتاب دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول

کتاب مورد آزمایشی شماره یک جلد اول از مجموعه دردسرهای نابغه قلابی نوشته کریس گرابنستاین و ترجمه زهرا توفیقی است. مجموعه دردسرهای نابغه قلابی را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول

 جیک مک‌کوید شخصیت اصلی این مجموعه، نابغه نیست و راستش را بخواهید خیلی تنبل هم هست. نمره‌های مدرسه‌اش که تعریفی ندارد، حال و حوصله انجام تکالیف و تمرین‌های مدرسه را هم ندارد. او به قدری تنبل است که حاضر است با اتوبوس به آن سر شهر برود تا غذای آماده و مجانی گیر بیاورد اما غذا برای گرم کردن از توی یخچال درنیاورد.

 اما دنیای جیک قرار نیست این طور بماند. یک روز او با خوردن یک آبنبات ژله‌ای متحول می‌شود. انگار هوشش چند برابر می‌شود. می‌تواند به یک زبان دیگر حرف بزند، ریاضی برایش مثل آب خوردن می‌شود و در ورزش هم پیشرفت‌های آنچنانی می‌کند. حالا دیگر او یک نابغه است اما یک نابغه قلابی!

قدرت زیاد طبیعتا برای جیک مسئولیت زیاد هم می‌آورد. حالا زمان آن رسیده که جیک با نبوغش کارهای خارق العاده بکند. مثل کمک به دیگران و خیلی کارهای دیگر البته تا زمانی که اثر آب‌نبات‌ها از بین نرفته باشند.

خواندن کتاب دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول  را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 درباره کریس گرابنستاین

کریس گرابنستاین نویسندهٔ کتاب شمارهٔ یک، یکی از پرفروش‌های نیویورک تایمز، کتابخانهٔ آقای لمونچلو -که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت-، مجموعه‌های به سرزمین عجایب خوش آمدید، جزیرهٔ دکتر لیبریس و بدرخش! (با همکاری جِی. جِی گرابنستاین) و بسیاری از کتاب‌های دیگر است. 

به‌علاوهٔ کتاب‌های بسیار جذابی که با همکاری جیمز پترسون منتشر کرده است: از جمله گربه در برابر سگ و مجموعه‌های مکس انیشتین و شکارچیان گنج. 

کریس عاشق آب‌نبات‌ژله‌ای است و همیشه ته دلش فکر می‌کند که شاید خودش هم نابغه باشد. (البته انگار کسی با او موافق نیست.) کریس با همسرش جِی. جِی در شهر نیویورک زندگی می‌کند. 

 بخشی از کتاب دردسرهای نابغه قلابی؛ جلد اول

مامان جیک درِ خانه را برای دکتر لوپز و پلیس باز کرد.

پرسید: «دقیقاً دنبال چی می‌گردین؟»

دکتر لوپز با صدایی که ناامیدی‌اش از آن معلوم بود، جواب داد: «پاسخ‌نامهٔ سؤال‌های مسابقهٔ کاسه‌سؤال ایالتی. دیشب آخر وقت یکی بهمون خبر داد که پسر شما اون رو دزدیده.»

دکتر لوپز رو کرد به جیک.

«تو سفیر تبلیغاتی فوق‌العاده‌ای برای مدارس دولتی بودی جیک. خیلی ازت ناامید شدم.»

جیک اعتراض کرد: «نمی‌دونم از چی حرف می‌زنین! من چیزی ندزدیدم!»

«جز این!» این را افسر پلیسی گفت که از اتاق جیک بیرون آمده بود و توی دست‌های دستکش‌پوشش یک دفترچهٔ آبی‌رنگ بود. «ایناها. روی جلدش نوشته: سؤالات و پاسخ‌های مسابقهٔ این هفتهٔ کاسه‌سؤال.»

دکتر لوپز پرسید: «کجا بود؟»

«دقیقاً همون‌جایی که طرف گفت. پسره زیر جعبهٔ ایکس‌باکسش قایمش کرده بود.»

دکتر لوپز با تأسف سرش را تکان داد. «مسابقهٔ منطقه رو هم همین‌طوری بردی جیک؟ با تقلب؟»

جیک گفت: «نه! من حتی نمی‌دونم آدم کجا باید دنبال پاسخ‌نامه بگرده!»

«توی دفاتر اتحادیه‌های کاسه‌سؤال استان. اون‌ها این مسابقه رو برگزار می‌کنن.»

افسر پلیس گفت: «این‌ها رو هم توی کشوی میزش پیدا کردیم. روش‌های تقلب در تقریباً شصت‌تا بازی کامپیوتری. ظاهراً تقلب کردن برای جیک‌کوچولومون بازیه.»

مامان جیک که به‌جای حس افتخار، اشک توی چشم‌هایش حلقه زده بود گفت: «تو همچین کاری کردی جیک؟»

«معلومه که نه! یعنی خب، آره... قبلاً برای بازی‌های کامپیوتری‌م دنبال میان‌بر می‌گشتم. ولی...» بشکنی زد. «خانم مال‌ولیو!»

ناظر مدرسه پرسید: «چی فرمودین؟ این قضیه چه ربطی به مدیرت داره؟»

«اون اومده بود اینجا. دیروز. چندتا تیشرت پولکی آورده بود. وقتی اینجا بود، یکی از روی پلکان اضطراری اومده بود توی اتاقم.»

پلیس خندید. «هه هه! بچه‌جون، دفعهٔ بعدی که خواستی بهونه بیاری، یه چیزی بگو توی ذهن آدم بگنجه!»

اِما گفت: «توصیهٔ خوبی بود.» سرش را به نشانهٔ تأسف تکان داد و راهش را کشید و رفت.

دکتر لوپز گفت: «جیک مک‌کوید!» لحن صدایش مثل یک قاضی بود که می‌خواهد حکم اعدام را اعلام کند. «شما از تیم کاسه‌سؤال مدرسهٔ متوسطهٔ ریوِر ویو اخراجی. یک هفته هم از مدرسه تعلیق می‌شی.»

💜
۱۴۰۰/۰۷/۱۴

داستان جالبی داشت👌🏻😁 من که خوشم اومد🙃♥️

𝘙𝘖𝘡𝘈
۱۴۰۰/۰۸/۲۹

وووییی ننه🥲😂 یکی از جدید ترین کتاب های نشر پرتقال که اتفاقا خیلیم جذاااابه😍😍 کتاب خوب و جدید میخواین؟ این شما این دردسر های نابغه قلابی :)))

A.M
۱۴۰۱/۰۶/۱۹

کتاب جالبی بود در مورد پسری به اسم جیک که تنبل ترین بچه کلاسه که برای اینکه غذا رو توی ماکرویو نذاره به اون سره شهر میره تا غذای رایگان بخوره و از همون لحظه یه اتفاق خفن ، باحال

- بیشتر
n.m🎻Violin
۱۴۰۲/۰۷/۰۶

بامزه و جالب بود و موضوع متفاوتی داشت پیشنهاد می کنم

(mohammad amin)
۱۴۰۰/۱۲/۱۴

جِیک اصلاً نابغه نبود. راستش رو بخواین با نابغه فاصله‌ی زیادی هم داشت.🙄اصلاً از فرط تنبلی به زور به درس و مشقش می‌رسید. ولی همه چیز وقتی یه شیشه آب‌نبات ژله‌ای رو تنها تنها خورد عوض شد.🙄آب‌نبات‌هایی که در واقع

- بیشتر
💫🌈Yasaman🌈💫
۱۴۰۰/۰۶/۲۵

خوب ⁦(´∩。• ᵕ •。∩`) ⁩

🕊️📚kerm ketab
۱۴۰۲/۰۸/۰۵

خیلی خیلی عالیییی‌ حتما بخونید👌🏻🧡 خیلی داستان جدید و جالب و جذابی داره😍 یه جورایی مثل کتاب ((بچه مدیر)) میمونه:)

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۶/۲۳

خیلی خیلی باحاله💪💛

کاربر 5340910
۱۴۰۳/۰۴/۲۷

سلام خیلی کتاب خوبی است 😍😍 کتاب ماجراجویانه ای است خیلی کتاب خوبی است پیشنهاد می کنم بخوانید اگر این جلد از کتاب را خواندید حتما جلد بعد را هم بخوانید

لعل
۱۴۰۲/۰۴/۲۱

بسیار عالی💜🫰 حتما بخونید❤️🤞جلد دومش هم زیباست

فقط توی مسائل ریاضی می‌تونی ۸۷ تا هندونه بخری و کسی ازت نپرسه چرا!
پسری که الان هستم!!
فقط توی مسائل ریاضی می‌تونی ۸۷ تا هندونه بخری و کسی ازت نپرسه چرا!
🕊️📚kerm ketab
جیک مک‌کوید کلاس‌هفتمی خیلی اهل «یاد گرفتن» نبود. جیک اصلاً می‌آمد مدرسه که با رفقا عشق‌وحال کند. حالا اگر یک‌وقتی هم واقعاً لازم می‌شد چیزی یاد بگیرد، با موبایلش اینترنت را می‌گشت و یاد می‌گرفت.
کاربر... :)
«قدرت زیاد، مسئولیت زیادی به همراه دارد.»
🕊️📚kerm ketab
«گاهی بهترین کادوها همون‌هایی‌ان که آدم نمی‌خوادشون.»
Book worm
یه مشت کله‌فندقی توی کالج وارویک اعلام کردن که آی‌کیوش از جدول زده بالا!»
پسری که الان هستم!!
کوجو به جیک گفت: «نه پسر، ممنون. باید برم دفتر آقای لاینز و باهاش حرف بزنم. می‌خوام برای یه پروژهٔ اضافهٔ مطالعات اجتماعی ازش کمک بگیرم.» «می‌خوای تحقیق کنی بفهمی چرا دفتر معاون این مدرسه توی آبدارخونه‌ایه که یه گوشه‌ش حوضچهٔ شست‌وشوی تِی داره؟» «نچ! جواب این سؤال رو همه می‌دونن: کف دست‌شویی پسرونهٔ طبقهٔ دوم نم داده به سقف دفتر معاون. خیلی ساله که این‌طوریه. اگه آقای لاینز بخواد توی اون دفتر بشینه، موهاش خیس می‌شه. بیس‌چاری!»
n.m🎻Violin
اینکه همهٔ بزرگ‌سال‌های آنجا به حرف‌های او گوش می‌دادند، خیلی محشر بود. شاید بزرگ‌سال‌ها باید بیشتر به بچه‌ها گوش کنند!
🕊️📚kerm ketab

حجم

۵۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۵۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۷۸,۰۰۰
تومان