کتاب بیهوشی
معرفی کتاب بیهوشی
کتاب بیهوشی نوشته کردن کرمن و ترجمه نیلوفر امنزاده است. کتاب بیهوشی را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره کتاب بیهوشی
چیس پسر جوانی است که ناگهان در بیمارستان بههوش میآید، او میفهمد از جایی سقوط کرده است و همین موضوع باعث شده حافظهاش را از دست بدهد، هرچه تلاش میکند چیزی به یاد نمیآورد حتی اسمش، حالا باید به مدرسه برگردد و آنجا متوجه میشود گذشتهی خوشایندی نداشته است. حالا باید همه چیز را از اول بسازد.
خواندن کتاب بیهوشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیهوشی
میپرسم: «من کجام؟ چرا تو بیمارستانم؟ اینا کیان؟»
خانم عینکی با وحشت نفسش را حبس میکند.
با صدای مضطربی میگوید: «چِیس، عزیزم، منم. مامان.»
مامان. واقعاً این زن فکر نمیکند که من مادر خودم را میشناسم؟
با عصبانیت میگویم: «تا حالا تو رو توی زندگیم ندیدهم. مامان من... مامان من...»
اینجاست که آن اتفاق میافتد. ذهنم را به دنبال تصویری از مامان زیر و رو میکنم و دست خالی برمیگردم.
همین اتفاق برای بابا، خانه، دوستان، مدرسه و همهٔ چیزهای دیگر هم میافتد.
عجیبترین احساسِ ممکن است. میدانم چهطور باید به یاد بیاورم ولی وقتی سعی میکنم این کار را بکنم، میبینم ذهنم خالی است. مثل کامپیوتری که دیسک سختش پاک شده باشد. اگر خاموش و روشنش کنی، سیستمعاملش به خوبی کار میکند. ولی اگر دنبال فایلی بگردی، هیچ چیز پیدا نمیکنی.
حتی اسم خودم.
میپرسم: «اسم من چیه؟ چِیس؟»
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
من نسخه ی چاپی این کتاب رو خوندم . به نظر من که عالی بود . این کتاب میتونه الگوی خوبی هم برای بهتر زندگی کردن باشه 😊این کتاب به من نشون داد که ادم نمیتونه تغییر کنه : از
به نظرم اسم کتاب باید فراموشی ترجمه میشد نه بیهوشی!! بیهوشی اشتباهه چون شخصیت اصلی داستان فراموشی میگیره
خیلی قشنگه و از بهترین کتاباییه که خوندم....و کاری میکنه که ما وقتی هر کسی حرف میزنه طرز فکرش و دید اون به دنیا و مشاهداتشو میگه... بسیار زیبا و پرماجرا
جذاب ترین کتاب رئالی که تو عمرم خوندم 🤓 اونقدر ارزش داشت که حاضر نشدم اینجا و دیجیتال بخونم باید چاپیشو میگرفتم و بوش میکردم 🥴 ولی حسی که این کتاب بهتون میده توصیف نا پذیره ✋🏻موافقید ؟😎💙💙👇🏻
یکی از بهترین کتاب هایی بود که توی ژانر رئال خوندم. داستان درمورد پسری بود که بعد از افتادن از پشتبوم خونش، فراموشی میگیره و کلا به ی آدم جدید تبدیل میشه... آدمی که دیگه کارهای اشتباه گذشتشو تکرار نمیکنه،
یکی از قشنگترین کتابایی بود که ژانر رئال خوندم :)
خیلی کتاب جالب و قشنگی هست و ژانرش رئال هست.🤗💗 این داستان جذاب درمورد پسری است که گذشتهی ناخوشایندی دارد و باید بفهمد چطور میتواند از اول شروع کند. داستانی غیرقابلپیشبینی و نو دربارهی فرصتهای دوبارهای که برای جبران برایمان پیش
همین امروز توی مدرسه تمومش کردم و میتونم بگم.... قشنگ، پرمعنی، دوستداشتنی....🥲🥺👓 همه شخصیت ها و احساساتشون رو با تمام وجود حس میکردم🧡 کاش ماهم بتونیم زندگیمون رو از اول و بهتر شروع کنیم....🟠 تاثیر گذار و زیبا بود🍁 🍊* چند تا از آدم های
نمیدونم چرا جدیدا اینقدر به داستان نوجوان علاقه مند شدم واقعا از نشر پرتقال ممنونم بابت ترجمه همچین کتابایی داستان از دید یه بچه قلدر که از قضا فراموشی گرفته روایت میشه زاویه دید نویسنده خیلی واقع بینانست و این برای من نقطه
داستان چیس آمبروز. شرور ترین و شیطون ترین بچه مدرسه که یک روز از پشت بام میفته و فراموشی میگیره. ایده جذابی داشت. جزء چیزهاییه که احتمالا همه حداقل یک بار بهش فکر کردن. بسیار جذاب و روون هم نوشته شده. انتظار