
برای خرید و دانلود کتاب برفین و رزالین نوشته مارتین امیلی وینفیلد و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب برفین و رزالین
کتاب برفین و رزالین نوشته مارتین امیلی وینفیلد و ترجمه شبنم حاتمی است. کتاب برفین و رزالین را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره کتاب برفین و رزالین
دو خواهر به نامهای برفین و رزالین با پدر مهربان و کتابخوان و مادر زیبا و هنرمندشان در یک خانه رویایی زندگی میکردند تا این که یک روز پدر به جنگل رفت و دیگر به خانه نیامد. مردم میگفتند گمشدن او میتواند کار غولهای بزرگ و جادوگرهای پیر یا راهزنان و دیوهای بدجنس باشد.
زندگی بدون پدر خیلی دشوار بود و مادر هم روزبهروز افسردهتر میشد. او یک مجسمهساز بود اما دیگر مجسمه هم نمیساخت، حتی از آوازخواندن که خیلی دوستش داشت، دست کشیده بود. آنها خانه خود را ترک کردند و به یک کلبه فقیرانه رفتند اما دو دختر قصه از بازگشت پدرشان ناامید نبودند. آنها همیشه منتظر بودند پدر برگردد و یکبار دیگر زندگیشان به قشنگی روزهای قبل شود....
خواندن کتاب برفین و رزالین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کودکان و نوجوانان دوستدار قصههای پر رمز و راز را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب برفین و رزالین
رزالین موهایی داشت سیاه، مثل ابریشم، گونههایی سرخ، مثل گلبرگهای رُز، و صدایی آرام و لطیف که گاهی شنیدنش دشوار میشد. برفین موهایی داشت سفید، مثل پر قو، چشمهایی به رنگ آسمان زمستان و خندهای که بیهوا بود و پُر از هیجان.
آنها در کلبهای در دل جنگل زندگی میکردند، اما روزگارشان از اول اینطور نبود.
شبی برفین در تاریکی به خواهرش گفت: «یه قصه برام بگو.» او در تختش بیدار و بیقرار بود.
رزالین زیرِ لب غرغرکنان گفت: «مامان رو بیدار میکنی... بخواب.»
برفین نشست. تختش جیرجیر صدا داد. «رزالین؟» در تاریکی، نجوای آرامَش بلند به گوش میرسید. «میشه لطفاً قصه بگی؟»
جای خوابشان اتاقکی زیرشیروانی بود، روی شومینه و آشپزخانه و زیر یک سقف نوک تیز. یک طرف اتاق تختخواب دخترها بود و طرف دیگر تختخواب مادرشان. رزالین از لای شکافِ پردهٔ رنگورورفتهای که اتاق کوچکشان را به دو اتاق کوچکتر تقسیم کرده بود با دقت نگاه کرد. در نورِ آبیرنگی که از پنجره میتابید، انحنای پهلوی مادر را دید که به آرامی بالا و پایین میرفت.
رزالین آهی کشید: «باشه، ولی من میآم اونجا.» شمع بین تختخوابهایشان را که روشن میکرد، صدای شعلهور شدن کبریت در اتاق پیچید و به دنبال آن صدای قدمهای پاورچینش که روی زمین تِپتِپ میکرد. رفت روی تخت، زیر پتوی برفین.
برفین پچپچکنان گفت: «پاهات یخ کرده.» رزالین زانوهایش را توی سینهاش جمع کرد و پرسید: «چه قصهای بگم؟» موهای سیاهش زیر پرتو قرمز و طلایی شمع میدرخشید. «قصهٔ چراغ جادو؟»
برفین لحاف را محکم دور شانههایش پیچید و گفت: «نه.» لبخندی زد. موهای بیرنگش، ژولیده و درهم، روی بالش ریخته بودند.
رزالین پرسید: «قصهٔ پری دریایی و میمون؟»
برفین با بیتابی گفت: «نه... اون نه.»
«یا قصهٔ جن و پری...»
«نه، جن و پری هم نه.» آستین لباسخواب رزالین را آرام کشید و گفت: «قصهٔ خودمون رو تعریف کن.»
رزالین آهِ دیگری کشید و شروع کرد.
سایر کتابهای انتشارات پرتقال
مشاهده همهاطلاعات تکمیلی
دستهبندی | |
تعداد صفحات | ۲۰۸ صفحه |
قیمت نسخه چاپی | ۴۵,۰۰۰ تومان |
نوع فایل | EPUB |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۱/۲۵ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۴۶۲-۳۳۲-۲ |
نظرات کاربران
مشاهده همه نظرات (۷)موضوع خیلی جالبی داشت😊😍 یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم🧡 هیجانی و تخیلی و متن روان😘😸
کتاب برفین و رزالین اولین کتابی بود که من از نشر پرتقال خوندم و زیبایی این کتاب باعث شد که از اون به بعد نشر پرتقال نشر مورد علاقه ی من باشه .. این کتاب خیلی زیباست و از خوندن
خیلی قشنگ بود و خوندنش به آدم حس خوبی میداد. امیدوارم جلد دومش به زودی منتشر بشه چون اینطور که من فهمیدم جلد دومم داره.
📖 "برفین" و "رزالین" دو تا خواهر بودن که با پدر مهربون و کتابخوون و مادر زیبا و هنرمندشون تو خونهای رویایی زندگی میکردن. 🏡 تا اینکه یک روز پدر به جنگل رفت و دیگه به خونه برنگشت. همه میگفتن
کتاب خیلی قشنگیه ولی من کتابای هیجانی رو ترجیح میدم با این حال پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونید👍🏻
این کتاب خوب بود تصویراش هم عالی بود اولین بار که دیدمش فکر نمی کردم انقدر خوب باشه پیشنهاد می کنم
من خودم کتاب این رو دارم و دارم میخوانم هر روز داستان قشنگیه دمورد دو تا دختر به نام برفین و رزالین هست که باهم خواهر هستند که خیلی پدر شون رو دوست دارم ولی پدر اون ها به جنگل