دانلود و خرید کتاب گلبرگی از دریا ایزابل آلنده ترجمه علیرضا شفیعی‌نسب
تصویر جلد کتاب گلبرگی از دریا

کتاب گلبرگی از دریا

معرفی کتاب گلبرگی از دریا

کتاب گلبرگی از دریا نوشته ایزابل آلنده است. این کتاب با ترجمه علیرضا شفیعی‌نسب منتشر شده است. ماجراهای کتاب گلبرگی از دریا در دوران جنگ داخلی اسپانیا، تحولات شیلی و نیز بخش‌هایی از آن هم در اکوادور اتفاق می‌افتد.

درباره کتاب گلبرگی از دریا

کتاب گلبرگی از دریا در بارسلونا در زمان جنگ داخلی اسپانیا اتفاق می‌افتد. ویکتور دالمائو رشته پزشکی را در دانشگاه رها می‌کند تا به ارتش جمهوری‌خواهان بپیوندد. برادرش گیلم سرباز ارتش جمهوری‌خواه است و مقابل نیروهای فاشیست ژنرال فرانکو می‌جنگد، اما در نبرد اِبرو کشته می‌شود. ویکتور از دوستش آیتور ایبارا درخواست کمک می‌کند تا مادرش و همسرِ گیلم، یعنی روزر، را از مرز رد کند و به فرانسه برساند تا بتواند جانشان را نجات دهد، چون نیروهای فرانکو به پیروزی حتمی نزدیک شده‌اند. آن‌ها با سختی سفر را شروع می‌کنند اما این تازه آغاز ماجرا خواهد بود.

خواندن کتاب گلبرگی از دریا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم

بخسی از کتاب گلبرگی از دریا

«من هم همین‌طور. می‌تونم ببوسمت؟»

«نه.»

در غارهای تروئل، ویکتور دانش پزشکی و اعصاب پولادینی به دست آورد که هیچ دانشگاهی نمی‌توانست در اختیارش بگذارد. یاد گرفت که می‌توان تقریباً به همه‌چیز عادت کرد: خون (خون زیاد!)، جراحی بدون بیهوشی، بوی قانقاریا، کثافت، خیل بی‌انتهای سربازان مجروح و گاهی هم زنان و کودکان، خستگی بلندمدتی که ارادهٔ آدم را سست می‌کند و بدتر از همه، این احساس فرساینده که شاید تمام فداکاری‌ات بیهوده باشد. همان‌جا هنگام بیرون کشیدن مرده‌ها و مجروحان از زیر آوار بمباران بود که دیواری بدموقع فروریخت و پای چپش را له کرد.

پزشکی انگلیسی از تیپ بین‌المللی او را معاینه کرد. هرکس دیگر بود فوراً حکم قطع پایش را می‌داد، اما مرد انگلیسی تازه شیفتش را شروع کرده بود و پس از چند ساعت استراحت سرحال بود. چیزی را پیش پرستار بلغور کرد و آماده شد استخوان‌های شکسته را جا بیندازد. «عجب شانسی داری، پسرجون. تدارکات صلیب‌سرخ همین دیروز رسید و حالا می‌تونیم بخوابونیمت.» پرستار این را گفت و ماسک اتر را روی صورت ویکتور گذاشت.

ویکتور معتقد بود این سانحه به این دلیل رخ داده که آیتور ایبارا و ستارهٔ شانسش کنار او نبودند تا ازش مراقبت کنند. خودِ آیتور او را به قطاری رساند تا با ده‌ها مجروح دیگر به والنسیا اعزام شود. پای ویکتور را با آتل خشک ثابت کردند، چون به خاطر جراحت پا امکان گچ گرفتن نبود. در پتویی پیچیده شده بود، از سرما و تب می‌لرزید و هر تکانِ قطار عذابش می‌داد؛ با این حال، شکرگزار بود که وضعش بهتر از خیلی از کسانی است که کنارش کف واگن خوابیده‌اند. آیتور آخرین سیگارهایش را به‌همراه کمی مورفین به ویکتور داد و از او قول گرفت مورفین را فقط در شرایط واقعاً حاد استفاده کند، چون دیگر گیرش نمی‌آید. در بیمارستان والنسیا، هرکس او را می‌دید کار خوب پزشک انگلیسی را می‌ستود. به او گفتند اگر عوارض خاصی پیش نیاید، پایش مثل روز اول خوب خواهد شد و فقط کمی کوتاه‌تر از پای دیگرش می‌ماند.

وقتی زخم‌هایش کمی خشک شدند و توانست با چوب زیربغل سرپا بایستد، پایش را گچ گرفتند و او را به بارسلونا فرستادند. او در خانهٔ والدینش ماند و هر روز و هر روز با پدرش شطرنج بازی کرد تا اینکه آن‌قدر خوب شد که بتواند بدون کمک راه برود. آن‌گاه در بیمارستانی محلی مشغول شد و به وضع غیرنظامیان رسیدگی می‌کرد. این کار برای او مثل تعطیلات بود چون در مقایسه با آنچه در جبههٔ جنگ تجربه کرده بود، این بیمارستان مثل بهشتی تمیز و راحت بود.

تا بهار سال بعد در همان بیمارستان ماند و بعد او را به سنت اندرو در مانرسا فرستادند. ویکتور با مادر و پدرش و روزر بروگرا خداحافظی کرد. روزر دانشجوی موسیقی بود که خانوادهٔ دالمائو او را در خانهٔ خود اسکان داده بودند. در دوران نقاهت ویکتور، روزر برایش مثل یکی از اعضای خانواده شده بود. حضور این دختر موقر و دوست‌داشتنی، که ساعت‌های طولانی به تمرین پیانو می‌پرداخت، باعث شده بود مارسل لوئیس و کارمه پس از رفتن بچه‌هایشان دیگر تنها نباشند. 

معرفی نویسنده
ایزابل آلنده

ایزابل آلنده نویسنده و روزنامه‌‌نگار شیلیایی در روز دوم آگوست سال ۱۹۴۲ در لیما پایتخت پرو به دنیا آمد. مادر ایزابل، فرانسیسکا یونا و پدرش توماس آلنده هستند. از ایزابل آلنده به عنوان یکی از برجسته‌‌ترین نویسندگان زن آمریکای لاتین نام برده می‌‌برند که در آثارش نگاهی تازه به ادبیات فمینیستی دیده می‌‌شود. او را در محافل جهانی با اولین و پرفروش‌‌ترین رمانش یعنی «خانه‌‌ی ارواح» می‌‌شناسند با این حال آلنده تاکنون بیش از بیست و پنج رمان نوشته است که به ۳۵ زبان ترجمه شده است. بیش از ۷۰ میلیون نسخه از رمان‌‌های ایزابل آلنده تاکنون در بازارهای جهانی به فروش رفته‌‌اند.

وحید
۱۴۰۲/۰۵/۲۷

واقعا کتاب خوب و جذاب و پرباری بود یک رمان تاریخی کم‌نظیر که خواننده رو در زوایای تاریک و روشن تاریخ همراهی می‌کنه. اواخر کتاب بسیار قوی و سرشار از عشق نوشته شده

mazyar nasimi
۱۴۰۳/۰۶/۱۸

اول از ترجمه شروع میکنم که فوق العاده خوب بود و کاملا حس کتاب و نویسنده رو منتقل میکرد. من از ترجمه های آقای شفیعی نسب چیزی نخونده بودم ولی الان هر کتابی رو با ترجمه ایشون ببینم کاملا خیالم

- بیشتر
shay.z
۱۳۹۹/۱۰/۰۱

کتاب انفجار در کلیسای جامع در ترجمه انگلیسی با نام قرن روشنفکری چاپ میشه کسی هم ایرادی نمیگیره ولی اساتید با دیدن یه long فهمیدن کل کتاب مشکل داره

یه کاربر خسته
۱۳۹۹/۰۹/۱۱

اسم انگلیسیش مگه A Long Petal Of The Sea نبود؟ چرا گلبرگی از دریا ترجمه کردید؟ a long کجا رف؟

ابراهیم سعیدی نژاد
۱۴۰۱/۰۷/۲۰

به نظرم این ترجمه در مقایسه با دو ترجمه‌ی دیگر بهتر و درست‌تر هست..

پس از سی‌وهشت ساعت بی‌خوابی و بی‌غذایی، ویکتور هنگام آب دادن به نوجوانی که داشت در آغوشش جان می‌داد حس کرد چیزی درون سینه‌اش خرد شد. با خودش گفت قلبم شکست. آن لحظه بود که معنای عمیق این عبارت متداول را فهمید: فکر کرد صدای شکستن شیشه شنیده و حس کرد عصارهٔ وجود و هستی‌اش دارد بیرون می‌ریزد و تخلیه می‌شود؛ نه خاطره‌ای از گذشته می‌ماند، نه آگاهی از حال و نه امیدی به آینده. فهمید مرگ بر اثر خونریزیِ زیاد این‌چنین است، مثل خیلی از مردانی که نتوانسته بود نجاتشان دهد. این جنگِ برادرکشان آکنده از درد و نفرت بود؛ شکست بهتر از ادامهٔ کشتار و مرگ بود.
وحید
نزار است سرزمینمان و بر تیغهٔ برهنه‌اش می‌سوزد درفش ظریفمان. پابلو نرودا «آری رفیق، وقت باغ است»
کاربر ۱۳۰۶۴۰۲

حجم

۴۷۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۴۷۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۶۷,۰۰۰
تومان