دانلود و خرید کتاب زمین نرم آیین نوروزی
تصویر جلد کتاب زمین نرم

کتاب زمین نرم

معرفی کتاب زمین نرم

کتاب زمین نرم از مجموعه جهان تازه داستان نشر چشمه و نوشته آیین نوروزی است. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های جالبی است که خواننده را به درون هیاهوی زندگی شهری امروزی می‌برد.

درباره کتاب زمین نرم

زمین نرم ده داستان دارد با نام‌های انباری آبی، داستان هندی، رستوران کوروش، تور مالدیو، پنج شب و شش روز، مردها و تانکر آب، خرج کردن دویست میلیون پول، بهترین روزها در شهر شما، سوغاتی، آهنگ اجتماعی و زمین نرم.

زبان اثر طنزی است که بدبینی راوی را در فضایی خنده‌آور ترسیم می‌کند. او در تعدادی از داستان‌ها مرگ را محور قرار می‌دهد و زندگی‌ای که در اطراف آن جریان دارد را بازنمایی می‌کند. آیین نوروزی زبان و ادبیات فارسی خوانده و همین موضوع زبان اثرش را روان و شیرین کرده است.

خواند کتاب زمین نرم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی و داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زمین نرم

 رستوران کوروش

یک هفته بود که حال عمویم بدتر شده بود و من هر روز پرونده‌اش را از سرپرستار می‌گرفتم و نگاه می‌کردم. بیش‌تر موقعی که خواب بود به‌اش سر می‌زدم. نمی‌دانستم وقتی بیدار است چه حرفی باید به هم بزنیم. سفارش کرده بودم اتاق خوبی به‌اش بدهند، گرچه تا همین دو سه ماه پیش که برای معاینه پیشم آمد، سه چهار سالی می‌شد که همدیگر را ندیده بودیم. به‌هرحال من تنها دکترِ فامیل بودم و از قضا عمویم هم مشکل گوارشی پیدا کرده بود: چیزی که بعداً فهمیدیم کولورکتال کارسینوماست؛ یعنی همان سرطان روده.

توی مهمانی‌های خانوادگی، فامیل کنارم می‌نشینند و اول احوال‌پرسی می‌کنند و چند دقیقهٔ بعد دردومرض‌های‌شان را می‌گویند تا مجانی ویزیت بشوند. بقیهٔ مردم وقتی می‌فهمند پزشکی خوانده‌ام بدون استثنا با لحن آدم‌های مطلع می‌پرسند «چه رشته‌ای؟» منظورشان این است که چه تخصصی. قبلاً که هنوز دانشجوی عمومی بودم، هر چه‌قدر توضیح می‌دادم که اول همه عمومی می‌خوانند و بعداً کسی اگر توانست می‌رود تخصص، قبول نمی‌کردند. سؤال دوم‌شان معمولاً این بود که اتاق تشریح رفته‌ام یا نه. خودم هم تا قبل از این‌که اتاق تشریح را ببینم خیلی هیجان داشتم. فکر می‌کردم می‌شود واقعیت مرگ را آن‌جا دید. اما آن جسدها به کسی حس آدم‌ها را نمی‌داد. بدن‌شان معمولاً زیادی سفت بود و رنگ‌شان عوض شده بود و بوی فرمالین می‌داد. چشم‌های‌شان بسته بود و ناخن‌های‌شان سیاه. دلم می‌خواست بفهمم موقع مرگ چه حسی داشته‌اند اما نمی‌شد چیزی فهمید. بچه‌ها وقتی کلاس طول می‌کشید، همان جا کنار جسدها ساندویچ‌هایی را که از بوفه گرفته بودند، می‌خوردند. خودم هم یکی دوبار این کار را کردم. وقتی استاد جزئیات یک قسمت از بدن مُرده را توضیح می‌داد و تهدید می‌کرد که کوچک‌ترین توضیحات هم توی امتحان می‌آید، بچه‌ها یواشکی بعضی از قسمت‌های پیچیدهٔ بدن مریض را می‌کَندند و با خودشان می‌بردند و توی سطل آشغال‌های محوطهٔ دانشکده می‌انداختند. این‌طوری روز امتحانْ استاد اصلاً آن قسمت را توی جنازه نمی‌دید که بخواهد سؤالی درباره‌اش بپرسد. طبیعی بود که توی چنین وضعیتی کم‌تر کسی به خود مرگ فکر می‌کرد.

Sayna sedigh
۱۴۰۰/۰۱/۰۵

آیین نوروزی راوی خوبیه. بلده یک ماجرای ساده رو جوری ساده روایت کنه که خواننده باهاش همذات‌پنداری کنه. ولی امان از پایان بندی های نویسنده های جدید ایرانی 😑

کاربر ۲۰۷۸۴۳۰
۱۴۰۱/۱۰/۲۸

برای اولین بار بود که داستان کوتاه خواندم. به عنوان یک مطلب جدید بد نبود. داستانهای این کتاب مانند داستانهای افراد مختلف جامعه است و شما یک برهه از زندگی این افراد را میخوانید و بقیه را باید با تصورات

- بیشتر
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
۱۴۰۱/۰۴/۲۶

امان از پایان‌بندی‌ هایش.... داستانی که به پایان نرسد، اصلا داستان نیست!

بعضی وقت‌ها دلش می‌خواست می‌توانست آینده را نشان‌شان بدهد، مثلاً پنجاه سال بعدِ هر کدام‌شان را. آن وقت قطعاً این ذوق‌زدگی و هیجان از بین می‌رفت.
Z.B
طبقهٔ دوم همین قبر را برای خودش خریده بود. به این فکر کرد که چند وقتِ دیگر، دقیقاً همین جا می‌گذارندش توی خاک. درست در همان لحظه، روبه‌روی جایگاه ابدی‌اش ایستاده بود و کاملاً می‌دانست قرار است چه به روزش بیاید.
Z.B
دوباره گفت «ببین چی ساختند.» شهرام خواست بگوید «احمق این غاره، غار رو که دیگه این‌ها نساختند.» ولی حوصلهٔ جروبحث نداشت.
k1
به این فکر کرد که چند سال دیگر وقت دارد و توی این چند سال چه کارهایی می‌تواند بکند
Z.B
برای همیشه از روی زمین محو می‌شد و دیگر هیچ‌وقت برنمی‌گشت.
Z.B

حجم

۱۰۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۱۰۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان