دانلود و خرید کتاب صوتی فدر یا شوهر متمول
معرفی کتاب صوتی فدر یا شوهر متمول
کتاب صوتی فدر یا شوهر متمول داستانی بلند از استاندال (ماری آنری بیل) است که با ترجمه مریم خراسانی و صدای حامد حشمتی میشنوید. این داستان روایتی از زندگی فدر جوان است و فراز و نشیبهای زندگی او را پس از ازدواجش بیان میکند.
درباره کتاب صوتی فدر یا شوهر متمول
استاندال در کتاب فدر یا شوهر متمول، ماجراهای زندگی فدر را نوشته است. بعد از اینکه اشتباه سختی مرتکب شد و با یکی از هنرپیشگان «گران تئاتر» را عقد گرد، پدرش او را طرد کرد. اما طرد کردنش هم به این صورت بود که هزار و پانصد فرانک به او داد تا جلوی چشمش آفتابی نشود. بهرحال فدر که خودش هم موفق شده بود مبلغی در همین حدود جمع کرد همراه زنش به فرانسه رفت. اما مشکلات اصلی همانجا آغاز شدند.
زنش را کمی بعد از زایمان فرزندشان از دست داد و او باید به پدرش دو خبر مهم میداد: یکی خبر نوهدار شدنش و دیگری خبر از دست دادن عروسش. اما خبر دیگری که به او رسید، غافلگیرش کرد. پدرش ورشکسته و فراری بود...
کتاب صوتی فدر یا شوهر متمول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران ادبیات داستانی و رمانهای خارجی هستید، شنیدن کتاب صوتی فدر یا شوهر متمول تجربه خاصی برایتان رقم میزند.
درباره استاندال
ماری آنری بیل که در سراسر جهان به نام استاندال شناخته میشود، ۲۳ ژانویه ۱۷۸۳ متولدشد و ۲۳ مارس ۱۸۴۲ از دنیا رفت. او در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد ولی مادرش را در کودکی از دست داده بود. تئاتر و حضور در دنیای نظامی ارتش از جمله عناصر تاثیرگذار زندگی او هستند. او در زمان حمله ناپلئون به روسیه در سال ۱۸۱۲ در ارتش حضور داشت. اما زمانی که با دنیای نمایش آشنا شد به نوشتن روی آورد.
استاندال در سالهای پایانی عمرش به بیماریهای مختلفی گرفتار شده بود اما معروفترین آثارش را هم در همین دوران خلق کرد. از میان آنها میتوان به سرخ و سیاه، درباره عشق، صومعه پارم و فدر یا شوهر متمول اشاره کرد.
بخشی از کتاب صوتی فدر یا شوهر متمول
فِدِر، از جوانان رعنا و خوشسیمای مارسی، در هفدهسالگی از خانهٔ پدری طرد شد، او مرتکب خطایی نابخشودنی شده بود؛ عقد کردن زنی از هنرپیشههای «گران تئاتر». پدرش آلمانیای مقید به شئونات اخلاقی بود و تاجری بسیار ثروتمند که سالها پیش از این در مارسی رحل اقامت افکنده بود، روزی بیست بار به ولتر و طنز فرانسوی لعنت میفرستاد، و شاید آنچه بیش از همه در ازدواج عجیب پسرش به دلش سنگین میآمد گفتههای سبکسرانهٔ پسرش به سبک و سیاق فرانسویها بود که با واگویی آنها سعی داشت ازدواجش را توجیه کند.
میشل فدر، متولد نورمبرگ و کاتولیکی متعصب، مثل تمام بایرنی ها، هر پیوند ازدواجی را که مطابق شعایر مسیحی منعقد شده باشد فسخ نکردنی می شمرد. این فیلسوف مآب آلمانیِ بسیار ازخودراضی وقتی دریافت ضرب المثلی درباره او در مارسی ورد زبان ها شده است، آزرده خاطر شد:
« مایه دارِ بایرن، جناب فدر،
واسه ملوان کوچولو شده پدرشوهر. »
او که خود را آماج این سوءقصد تازه طنز فرانسوی می دید اعلام کرد, مادامی که در قید حیات است، خوش ندارد چشمش به پسرش بیفتد. بعد هم برای پسرش هزاروپانصد فرانک فرستاد و به او امر کرد که دیگر هرگز دور و بر او آفتابی نشود.
فدر با دیدن هزار و پانصد فرانک از شادی به هوا جستی زد. با تحمل زحمات و مشقتی توصیف ناپذیر خودش هم موفق شد مبلغی تقریباً به همان اندازه جور کند، و فردای آن روز عازم پاریس شد، و به مرکز تفکر و تمدن رفت، به اتفاق ملوان کوچولو که از دیدار دوباره پایتخت و دوستانِ کنسرواتوار ذوق زده شده بود.
چند ماه بعد، فدر زنش را که دختر کوچکی برایش به یادگار گذاشته بود از دست داد. او تصور کرد که باید این دو حادثه مهم را به اطلاع پدرش برساند، اما چند روز بعد خبردار شد که میشل فدر ورشکست شده و فراری است. ثروت بی اندازه گویی عقل او را زایل کرده بود، این مرد ازخودراضی آرزو داشت نوعی ملافه تولید فرانسه را در مالکیت انحصاری خود درآورد و دستور دهد در حاشیه قماش ها این جمله را به آلمانی برودری دوزی کنند: فدر فون دویچلند (فدرِ آلمانی) ، و بعد ملافه ها را, که طبعاً به نام ملافه های فدر در بازار عرضه می شدند، دو برابر قیمت فعلی بفروشد و با این کار نام خودش را تا ابد در تاریخ جاودانه کند. این ایده, که کم و بیش فرانسوی مآبانه بود، مرد را به ورطه ورشکستگی کامل کشاند، و در این میان قهرمان ما, فدِرِ پسر, تا سر جنباند دید با هزار فرانک قرض و یک دختر کوچولو, در دل پاریسی که اصلاً نمی شناسد، ویلان و سرگردان مانده است، جایی که فدر سیمای هر واقعیتی را با خیالات واهی درمی آمیخت، اوهامی که زاییده دوشیزه خیالش بود.
زمان
۴ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۷۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۷۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
در ابتدا باید گفت که این کتاب ، یک کتاب نا تمام از نویسنده است، یعنی داستان ناگهان پایان می یابد بدون هیچ سرانجام، نتیجه و یا اعلام عاقبت و آینده اشخاص در داستان. متن روان و بدون تکلف است
خود اثر به نظرم ۴از۵ ستاره بودنثر روان، ترجمه خوب و شخصیت پردازی مناسب بود. برخی روابط مثل رابطه فدر با رزالیند تقریبا در میانه کتاب کاملا رها میشوند و هیچ اثری از رزالیند در میانه کتاب نیست و مجددا
بهرغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغتهای کوتاه و فرصتهای طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف بانک و وقتهایی که توی تاکسی یا مترو میگذرانیم، میتواند وقف سرک کشیدن از پنجرهای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای
نوع نوشتار داستان (و شاید هم فقط مترجم این سبک را انتخاب کرده بود) من رو یاد نوشته های امیرعلی نبویان در برنامه رادیو هفت می اندازد که البته امیرعلی طنز مینوشت و خودش در برنامه میخواند(از قسمتهای به شدت
خیلی مسخره بود
یک ساعت و نیم ازش گوش دادم حالم به هم خورد ادامه ندادم
شخصیت پردازی نویسنده عالی بود و کوچکترین رفتارها رو ،از زوایای جالبی بررسی میکرد که برای من خیلی جالب بود...صدای گوینده جالب و دلنشین بود...ولی خیلی برام ناراحت کننده بود وقتی متوجه شدم که داستان کامل نیست و این یک
تغییر صدای گوینده برای شخصیت زن داستان خیلی بد بود.
داستان قشنگه ، گوینده هم خوب میخوندن. فقط کاش بهجای شخصیتها بویژه شخصیت زن داستان ، ادا درنمیآوردن. و حیف که داستان ناتموم موند.
اولین کتابی بود که استاندال خوندم به احتمال زیاد دیگه کتابی ازش نمیخونم چون کلا از این سبک خوشم نمیاد ولی حقیقتا بعد از ۸ فصل دلم میخواست بدونم که ته داستان چی میشه ای کاش که ابن کتاب کامل