کتاب گذار منهتن
معرفی کتاب گذار منهتن
کتاب گذار منهتن نوشته جان دوس پاسوس، تصویری جامع و تلخ از تغییر جامعه در آمریکا در چند دهه اول قرن بیستم ارائه میدهد و نشان میدهد گونه آمریکا تغییر کرد و وارد قرن جدید شد.
درباره کتاب گذار منهتن
کتاب گذار منهتن، فروپاشی جامعه مدرن آمریکا را مورد انتقاد قرار میدهد. او دنیای مدرن در آمریکا مصرفگرایی و بیتفاوتی و بیاحساسی را نقد میکند و مثالش جامعهی منهتن است. منهتن را شهری بیرحم و پرانرژی نشان میدهد. نویسنده در توصیف و زنده ساختن صحنهای اجتماعی همانقدر تلاش میکند که رماننویسان دیگر قهرمانان خود را میسازند. جان دوس پاسوس میخواهد تاثیر محیط اجتماعی و به ویژه محیط اقتصادی بر انسانها را نشان دهد. بنابراین تکههایی از ترانههای روز، نطقهای سیاسی، تیترهای روزنامه، بیوگرافی اشخاص واقعی و تاریخی که زندگیشان با زندگی آدمهای در هم میآمیزد و دنیای داستانش را میسازد.
جان دوس پاسوس نویسنده آمریکایی تباری بود که در اغلب آثارش به نقد نظام سرمایهداری میپرداخت و تمایلات کمونیستیاش باعث شده بود که در آمریکا توجه چندانی به او نشود. از جمله معروفترین آثار او میتوان از سه سرباز، منهتن ترنسفر و تریلوژی یو اس آ اشاره کرد. دوس پاسوس در دوران پیش از جنگ داخلی اسپانیا یکی از تجربهگراترین نویسندگان آمریکا بود و تفاوتش با نویسندگان دیگر همنسل خود در این بود که او به جای پرداختن به شخصیتپردازی قهرمانان داستانش، تلاش میکرد به توصیف اجتماع خود بپردازد. چهره انقلابی او بعد از جنگ داخلی اسپانیا تغییر کرد و وابسته به جریان مککارتیسم شد. رمان گذار منهتن یکی از مشهورترین آثار در تاریخ ادبیات آمریکا محسوب میشود. رمانی که همزمان با گتسبی بزرگ فیتز جرالد رکود بزرگ اقتصادی آمریکا قبل از جنگ جهانی دوم را پیشبینی کرده بود.
خواندن کتاب گذار منهتن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی آمریکا پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب گذار منهتن
زن کوچک اندام خاکستری مویی جیغ زنان خود را میان آن دو انداخت. «به حق قدیسان و شهدا، یعنی یه زن نمیتونه تو خانهی خودش آرامش داشته باشه؟» چشمان سیاه فروزانی داشت جدا از هم، در چهر های چروکیده مثل سیب یکساله. با دستی در هم پیچیده از کار، در هوا کوبید. «هر دوتون ساکت شین، دائم تو خونه در حال فحش دادن و دعوا کردن، انگار اصلاً خدایی در کار نیست. مایک، تو برو بالا تو تختت دراز بکش تا مستی از سرت بپره».
جویی گفت: «منم الان داشتم همینو بهش میگفتم».
زن رو به هارلند کرد و با صدایی شبیه کشیدن گچ روی تخته سیاه گفت: «تو هم زود از اینجا بزن به چاک. من به هیچ ولگرد مشروب خوری اجازه نمیدم پاشو بذاره تو خونهم. زود باش بزن به چاک. کاری هم ندارم کی آوردتت اینجا».
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۸۰ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۸۰ صفحه