کتاب احتیاط کنید سرتان به لوستر نخورد
معرفی کتاب احتیاط کنید سرتان به لوستر نخورد
کتاب احتیاط کنید سرتان به لوستر نخورد نوشته رسول یونان است. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاهی است که با روایتی جذاب و خواندنی مخاطب را با خودش همراه میکند و او را به دنیای تجربههای تازه میبرد. کتاب احتیاط کنید سرتان به لوستر نخورد زبانی روان و خوشساخت دارد
خواندن کتاب احتیاط کنید سرتان به لوستر نخورد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب احتیاط کنید سرتان به لوستر نخورد
از بس پیاده راه رفته بود خسته شده بود. نشست روی نیمکت کنار پیادهرو. چند روز بود دنبال کار میگشت. به خیلی جاها سر زده بود اما نتوانسته بود کاری گیر بیاورد. خواهرش قرار بود برود خانهٔ بخت. پدرش در فکر تهیه جهیزیه بود و دیگر نمیتوانست برایش پول بفرستد. تصمیم گرفته بود بعد از ظهرها کار کند و خرج خودش را در بیاورد وگرنه مجبور بود درسش را رها کند به شهر خودش برگردد. اما هرچه میگشت کسی به او کار نمیداد. چشمهایش را بست و تمرکز کرد. به خودش قول داد هر طور شده آن روز کار پیدا کند. کمی که خستگی در کرد بلند شد و دوباره به راه افتاد.
به اولین مغازه که رسید داخل شد. صاحب مغازه از توی ویترین مانکنی درب و داغان را بیرون میکشید.
گفت: «دنبال کار میگردم.»
صاحب مغازه گفت: «کاری ندارم که بهت بدم!»
اصرار کرد. صاحب مغازه گفت: «لطفاً مزاحم نشین!»
تصمیم داشت سماجت به خرج بدهد. نگاهش را روی مانکن پهن کرد و گفت:
«فکر نکنم کارآییم از این مانکن خراب کمتر باشه!»
بعد بیآنکه از قبل فکری در این خصوص کرده باشد ادامه داد:
«من بازیگر تئاترم میتونم مثل یک مانکن داخل ویترین بایستم!»
مرد خندید و گفت: «اونقدراهم که فکر میکنی آسون نیس!»
جواب داد: «خب هر کاری سختیهای خودشو داره!»
مرد سراپای لاغر و نحیفش را از نظر گذراند و اسمش را پرسید. او جواب داد: «داود.»
مرد گفت: «ببین آقاداود! این کار خیلی سخته! فکر نکنم بتونی از پس این کار بربیای!»
حجم
۷۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۷۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
هر داستان حال و هوای خاص خودش را داشت. موقعیتها زیبا به تصویر کشیده شده بودند و فرد را با خود همراه میکردند. از بیشتر داستانها لذت بردم.
واقعا تو ذوقم خورد وقتی این کتابو خوندم... از رسول یونان که مینیمال نوشته هاش عالین خیلی عجیب بود نوشتن چنین داستان های سطحی و بی محتوایی... البته به استثنای یکی دو داستان که قابل قبول بودن. خوندنش اتلاف وقت محض