دانلود و خرید کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها محمدرضا قلی‌پور
تصویر جلد کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها

کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها

انتشارات:نشر آواژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها

کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها، نمایشنامه‌ای خواندنی و روایتی جدید و وطنی از داستان سیندرلا است. محمدرضا قلی‌پور، نویسنده‌ی کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها با این متن به سی‌امین جشنواره تئاتر فجر در بخش تجربه‌های نو راه یافته است.

درباره‌ی کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها

عروسی روی خرده شیشه‌ها، نام یک نمایشنامه‌ی فانتزی رئال با حال و هوایی امروزی است. نمایشنامه‌ای که حتی توضیح صحنه هم ندارد ولی تمام جزئیاتش را می‌توان از سیر داستان دریافت کرد. عروسی روی خرده شیشه‌ها یک سیندرلای وطنی است و قصه‌ی مردی را روایت می‌کند که لباس عروس دارد و به دنبال عروسی اندازه آن می‌گردد. عروسی روی خرده شیشه‌ها با ماجرای خواستگاری آقا یحیی از دختر چاق شروع می‌شود.  در همین حال در روایت موازی، گفتگوهای نادر و سمیرا را می‌خوانیم که در کارگاه سر موضوعی بحثشان شده است و ...

کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران نمایشنامه از خواندن کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها لذت می‌برند.

درباره‌ی محمدرضا قلی‌پور

محمدرضا قلی‌پور نویسنده، مدرس دانشگاه و از چهره های شناخته شده درام‌نویسی سال‌های اخیر است. وسواس و نگاه ریزبینانه اجتماعی و همچنین بی‌پروایی در نوشتن و دیالوگ‌های حساب شده و آمیخته به حسی ویژه از خصوصیات این نمایشنامه عروسی روی خرده شیشه‌ها و قلم محمدرضا قلی‌پور است. پیش از این اثر، محمدرضا قلی‌پور به دلیل نویسندگی و کارگردانی نمایش‌های «آپرکات» و «تروکاژ» و نشان دادن زوایای پنهان زندگی شناخته شده بود. 

بخشی از کتاب عروسی روی خرده شیشه‌ها

سمیرا: نادر چرا نمی‌ذاری حواسم به کار باشه؟

نادر: چی گفتم مگه؟

سمیرا: چرا یه حرف بی‌خودی رو اینقد می‌گی؟ از صبح تا حالا پنج تا کار زدم، دو تاش ترک خورده و شیکسته، من طاقتشو ندارم بخوای سر هر چی اینقد ازم حرف بکشیا.

نادر: من که هنوز چیزی نگفتم.

سمیرا: یا یه فلان بی پدر و مادری می‌خواد قارقارکشو رد کنه بره، پیش خودش گفته کی بهتر از نادر، بندازم بهش، ها؟

نادر: نه به خدا.

سمیرا: پس چی؟ پَرِشیه؟ لاستیک پهنه؟ اگزوز دَردیه؟ بنزین اضافه داره؟

نادر: غلط کردم سَمی.

سمیرا: شد اون روزنامه رو واسه کار ورق بزنی؟

نادر: آره، شد.

سمیرا: از خری و کره خری چی عایدت می‌شه نادر؟ تو دنبال کار رفتی یا پیِ این بودی ببینی کجا پیک موتوری‌ای، پخش مواد غذایی‌ای، مرض سگ گرفته‌ای، چیزی هست، موتور از خودشون باشه، فقط یه کم عقلی بخوان واسه چندرغاز، قار قار قار قار از این سر به اون سر بشه. غیر این که نیست، هست؟

نادر: چرا دیوونه می‌شی یهو؟

...
۱۳۹۹/۰۷/۱۲

شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی خیلی خوبی داره

آویشن
۱۳۹۹/۰۲/۰۴

نمایشنامه ای پر از عشق، حسرت و آرزوهای وامانده... عروسی روی خرده شیشه ها... اسم جالبی هم داره... خوندنش به شدت توصیه می شه

دلکش
۱۳۹۹/۰۱/۲۶

اسم و جلد و ایده خیلی جذابی داره🌻

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۷ صفحه

حجم

۲۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۷ صفحه

قیمت:
۱۳,۹۰۰
تومان