کتاب ۱۴۱۷ و دو نمایشنامهی دیگر
معرفی کتاب ۱۴۱۷ و دو نمایشنامهی دیگر
«۱۴۱۷ و دو نمایشنامهی دیگر» نوشتهی سعید آلبوعبادی(-۱۳۴۹) با مضمون دفاع مقدس است.
در بحبوحه جنگ تحمیلی زنی از گروه تروریستی مجاهدین خلق برای ساخت امامزادهای بهمنظور بیاعتماد کردن مردم به دین به ایران میآید. ولی در شب آخر با حضور رزمندهای در آن امامزاده اتفاقاتی رخ میدهد و همه چیز تغییر میکند... .
«۱۴۱۷» به این مسأله میپردازد که در سالهای آینده (سال ۱۴۱۷) افراد چه نگرشی نسبت به جنگ و افراد باقیمانده از آن و همچنین به جامعه وجود دارد. نویسنده این نمایشنامه در این خصوص میگوید: «زمانی ژول ورن آیندهای را به لحاظ علمی به تصویر کشید که حال شاهد تحقق آن هستیم البته ما به لحاظ علمی نمیتوانیم این حرکت را انجام دهیم. ولی قادر به حرکت و نگاه فرهنگی در این مسیر هستیم. این نمایش نگاه شخصی من و به نوعی ترس من از آینده است. همچنین پرداختن به انسانهای زمان جنگ و نوع نگاه به آنها در آینده از دغدغههای من بوده است.»
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
زن: چه ربطی به وضع مالی داره آقای رئیس؟! اگه شما اعتقاد ندارید به ما چه دخلی داره؟ اینا خودش نشسته، بهش گفتم وقتی اینهمه دکتر و متخصص نتونستن کاری کنن، امامزاده میتونه؟! یه بار هم یه پروفسوری از خارج اومده بود اینجا، با مادرم رفتیم پیشش. اون موقع زنده بود ننم. رفتیم پیشش. تا دیدش گفت بچه رو ببرید... اینا خودش نشسته. گفتم چرا؟ گفت این اصلاً خوب نمیشه. گفت رگهای چشمش از داخل پوکیده. یعنی هیچ. حتی دوا هم براش ننوشت. مو بعد از او دیگه دستم رو از ای بچه شستم.
صدای قاضی: ببین خواهر، هیچ کدوم از ما مخالف الطاف الهی نیستیم. اما هر چیزی زمینهی خودش رو میطلبه. شما میگید توی بیابون، پشت تپه، درسته؟!
زن: درسته.
حجم
۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
حجم
۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه