کتاب شهر زیبا
معرفی کتاب شهر زیبا
کتاب شهر زیبا نوشته کانر مکفرسن است که پریسا رستمی بالان آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب نخستین نمایشنامه از این نویسنده و کارگردان ایرلندی است که به فارسی نوشته شده است.
درباره کتاب شهر زیبا
زمانِ آثار او عموماً دوران معاصر و عصر جدید، و مضامین کارهایش عمدتاً مواد مخدر، اعتیاد به مصرف الکل، روابط از هم گسیختهٔ آدمها، مرگ و رمز و راز دنیای پس از آن، ارواح، و آرزوهای بر باد رفته انسان معاصر است که آنها را با زبردستی تمام به تصویر میکشد. اینکه بگوییم او عاشق ماوراءالطبیعه است شاید کمی اغراق به نظر برسد ولی در کارهایش نوعی تفاوت به چشم میخورد که وی را با دیگران متمایز میکند. وجه ممیزهٔ کارهای او نوع نگاهش به زندگیست. او تنهایی آدمهای عصر جدید را طوری به تصویر میکشد که گویی هر کدام برای فرار از این تنهایی راهی را انتخاب کردهاند، آدمهایی که دائماً در سفر بین دنیای درون و بیروناند و چنان در دنیای ناخودآگاه اسیرند که رستگاریشان در گرو خودآگاهی نسبت به وضعیت کنونیشان است.
خواندن کتاب شهر زیبا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات نمایشی روز دنیا پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب شهر زیبا
ایان: کیه؟ (دکمهٔ روی آیفون را فشار میدهد.) بله، بفرمایین داخل.
(مکث) باز شد؟ خیلی خب. (دکمه را فشار میدهد.) در رو هل بدین. باز شد؟
(مکث) بله؟ باز نشد؟ باشه، باشه، صبر کنین.
(گوشی را سر جایش میگذارد و بیرون میرود، در را باز میگذارد و از پلهها پایین میرود.)
(بیرون در ورودی) از این طرف.
جان: (بیرون در ورودی) معذرت میخوام.
ایان: نه، من معذرت میخوام. بفرمایین بالا. بله. در رو قبلاً تعمیر کرده بودن، نمیدونم به خاطر این بارونه یا ... میترسم آخرش این تو حبس بشیم.
جان: (بیرون در ورودی) مستقیم برم؟
ایان: (بیرون در ورودی) نه، بعدی. بله. از اینطرف. در بازه.
(جان وارد میشود. او دههٔ پنجم زندگیاش را میگذراند و کاملاً آبرومندانه لباس پوشیده است. وقتی برای اولینبار او را میبینیم سردرگم است که این نه فقط به خاطر تجربیات اخیرش بلکه به خاطر اینکه هنوز نپذیرفته است جهان هستی آنقدرها هم که فکر میکند بر پایهٔ نظم و قابل پیشبینی نیست. او هماره معتقد بوده است مشکلاتاش ناشی از نادانی بقیه است. او تقریباً خودش را معیار رفتار سالم و بهنجار قلمداد میکند. بادگیر پوشیده است. بسیار خسته به نظر میرسد. ایان او را تا داخل همراهی میکند و راهنماییاش میکند تا روی کاناپه بنشیند.)
خب، بفرمایین.
جان: (مینشیند.) ممنونم.
ایان: (مینشیند.) بازم عذرخواهی میکنم.
حجم
۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه