دانلود و خرید کتاب شب به شیشه می‌زند مهدی مظفری ساوجی
تصویر جلد کتاب شب به شیشه می‌زند

کتاب شب به شیشه می‌زند

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شب به شیشه می‌زند

مهدی مظفری ساوجی( -۱۳۵۶)، شاعر است. وی در این کتاب، مجموعه سروده‌های سال‌های ۸۹ تا ۹۰ خود را گردآورده است. در بخشی از سروده «شعر سپید» می‌خوانیم: «نمی‌توانم خرگوش‌‌ها را غیب کنم کبوترها را بیرون بیاورم از کلاهم عصایی را بدل کنم به دسته‌گلی شاعرم خودنویسم را پر می‌کنم از شب و بیرون می‌آورم از آن ماه و ستاره‌ها را»
نورا
۱۴۰۰/۰۸/۱۸

بهتر از چیزی که انتظار داشتم بود.

محمد
۱۳۹۵/۰۱/۰۵

عااااالیه

یاسر رضاقُلیان
۱۳۹۴/۱۰/۲۸

خیلی عالیه بخریدش عالیه عالی

می‌شود زندگی را به شکل مساوی قسمت کرد میان آدم‌ها مثل بهار که به شکل مساوی قسمت می‌شود میان گیاهان
キラキラ
از قفس شامپانزه‌ها می‌گذرم از قفس گرگ‌ها کفتارها کرکس‌ها فکر می‌کنم شیر باید درنده‌ترین باشد تابلوی راهنما می‌گوید: هنوز یک قفس دیگر مانده است با احتیاط نزدیک می‌شوم در آن باز است عقب می‌روم خالی‌ست
نورا
مرگ چشم گذاشته من قایم شده‌ام
نورا
حالا چه فرق می‌کند در کدام شهر زندگی کنی وقتی طول زندگی‌ات را آسانسورها با شتاب طی می‌کنند و عرض آن را متروهای سراسیمه
.
از قفس شامپانزه‌ها می‌گذرم از قفس گرگ‌ها کفتارها کرکس‌ها فکر می‌کنم شیر باید درنده‌ترین باشد تابلوی راهنما می‌گوید: هنوز یک قفس دیگر مانده است با احتیاط
.
چگونه رد شده است از در آهنی از دوربین‌های مداربسته از دیوارهای بلند سیمانی چگونه خودش را به باغچۀ کوچک زندان رسانده است بهار
キラキラ
کدام نغمه به گوشش رسیده که این‌چنین به رقص آمده پیچک
キラキラ
می‌ترسم اگر برف‌ها آفتاب را آب کرده باشند اگر از آن همه رؤیای برگ و رنگ تنها همین یک مشت خاکستر سرد در اجاق مانده باشد اگر... می‌ترسم کنار بزنم پرده‌ را
キラキラ
پدرم می‌گفت: «آنکه می‌ترسد می‌ترساند»
キラキラ
زنم سی و چهار شمع خریده برای جشن تولدم و کیکی که فکر می‌کند چگونه طعم زندگی‌ام را برگرداند شمع‌ها را روشن می‌کند چراغ‌ها را خاموش زنم منتظر است بچه‌ها منتظرند دوربین منتظر است باید چیزی از روشنایی جهان کم کنم - نه! نمی‌توانم چراغ‌ها را روشن می‌کنم
キラキラ
پرده‌ها را کنار زدم که ماه بیاید تو همۀ چراغ‌ها را روشن کردم هرچه شمع در خانه بود حتی چراغ‌قوه و فندک را این بار تاریکی نیامده بود که برود
キラキラ
روز را به شب شب را به روز می‌رسانم در آرزوی خواندن کتابی که هنوز به خط بریل در نیامده است.
キラキラ
باید نهالی می‌خریدم برای باغچه که فصل‌ها را نشانم دهد پنجره‌ای که مرا بیرون بیاورد از تاریکی
キラキラ
سایه‌ام شب‌ها برمی‌گردد به لانه‌اش و پنهان می‌کند دندان‌هایش را در تنم
نورا
در رگ‌هایم می‌گردد ماهی قرمز همۀ پیچ و تاب‌ها را بالا می‌آورد قلبم ـ تنگ کوچک گردی که سال‌هاست آب آن را عوض نکرده‌ام ـ
نورا
گلدان دارد خالی می‌شود از رنگ و بو مثل شیشۀ عطری که فراموش کرده کسی در آن را ببندد
نورا

حجم

۴۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

حجم

۴۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان