کتاب گفتگو با ایران درودی
معرفی کتاب گفتگو با ایران درودی
کتاب گفتگو با ایران درودی نوشتهٔ مهدی مظفری ساوجی است. نشر ثالث این ناداستان را منتشر کرده است؛ کتابی از مجموعهٔ «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران».
درباره کتاب گفتگو با ایران درودی
کتاب گفتگو با ایران درودی دربردارندهٔ یک ناداستان است. در این اثر مصاحبه و گفتوگویی با ایران درودی است. او زادهٔ ۱۱ شهریور ۱۳۱۵، درگذشتهٔ هفتم آبان ۱۴۰۰ در نیشابور و نقاش ایرانی بود. او همچنین کارگردان، نویسنده، منتقد هنری و استاد دانشگاه در رشتهٔ تاریخ هنر بود.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب گفتگو با ایران درودی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و علاقهمندان به مطالعهٔ مصاحبهها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گفتگو با ایران درودی
«فردوسی میگوید و ربطی به امروز ندارد و احتمالاً در روزگار فردوسی این کلمه دارای چنین باری نبوده:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
به هر حال، انکار نکنید و این واژه را الهامگرفته از سانسکریت تعبیر نفرمایید. اعراب این واژه را برای تحقیر ما به کار میبردند. گرچه ممکن است مفهومی که از آن مد نظرشان بود، غیرعرب و بیگانه بوده باشد ولی مگر پارس چه اشکالی داشت؟ به عقیدهٔ من، اینگونه تعدیلها در اصل، آنچه منظور فردوسی بوده را تغییر نمیدهد. من به اعتقادات مذهبی کسی کاری ندارم ولی تحقیری که اعراب در سلطهٔ خود، بر ایران روا داشتند را نمیتوان منکر شد. مشکل من با شما در این است که شما حملهٔ اعراب به ایران را به اسلام ربط میدهید و حال آنکه کلامالله مجید برای تمامی بشریت و تعالی انسانها به پیامبر اسلام (ص) وحی شده است.
در بارهٔ حالوهوای آثاری که این روزها خلق میکنید، بگویید.
هیچوقت باور نمیکردم خستگی روحم به کارم رخنه کند. با اینکه بهرغم شرایط جسمی کنونیام، تقریباً هر شب کار میکنم از کارم ناراضیتر از همیشهام. البته نمیخواهم نسبت به خلاقیتی که خداوند در وجودم به ودیعه گذاشته است، ناسپاسی کرده باشم، به همین جهت باید بگویم که ظرف چند سال گذشته، تابلو جدیدی برای فروش به نفع فرهنگنامهٔ کودکان و نوجوانان ایران خلق کردم که تابلو خوب و شایستهای از کار درآمد. پس هنوز هم مثل گذشته، نقاشم. شاید لازم است اعتراف کنم که در طول عمرم از اینکه انسان خوشبختی هستم، آگاه بودهام. امروز که به قول شاملو «در آستانه» قرار گرفتهام، گمان میکنم این بنیاد، ثمرهٔ عمرم و تمامی دارایی من است. من به فرهنگ ایرانزمین تعلق دارم و میدانم که یکی از فرزندان حقشناس این آب و خاکم.
نور در نقاشیهای شما جایگاه خاصی دارد. به نوعی میشود گفت: نقاشیهای شما ریشه در نور دارند. این نورها از کجا میآیند؟ این نورهای رنگی، یا بهتر است بگویم این رنگهای نورانی؟
از عرفان ایرانزمین. از عرفان قبل از اسلام که ریشه در مهرپرستی دارد، الهام میگیرم. یعنی ریشههایش به حدود هفت هزار سال پیش در ایران بازمیگردد.
میترا از خدایان باستانی ایرانی است که به لحاظ تاریخی، قبل از زرتشت بود و مهر یا خورشید نماد آن بوده. در واقع مهرپرستی بسیار پیش از آیین زرتشتی در ایران رواج داشته.
به هر حال، نور برای آنها بسیار مهم بوده. برای مثال در مفرغهایی که در لرستان پیدا شده، خورشید یعنی نیروی برتر، جایگاه خدا را دارد. این باور از هفت هزار سال پیش وجود داشته است. بعدها این اعتقاد به نوعی در آیین زرتشت هم دیده میشود. در آیین زرتشتی، مهر، خدای نور و روشنایی است که سوار بر گردونهٔ خورشید گرد جهان میگردد.
که بعدها به مانی میرسد که آمیزهای از ادیان پیش از اسلام و فلسفهٔ یونانی و اساطیری قدیم ایران است.
مانی، روح را در برابر جسم قرار میدهد و یکی را منشأ تعالی و دیگری را محل فساد و تاریکی میداند. در باور آنها تناسخ، جایگاه خاصی دارد. مانی اعمال بد را به ظلمت و اعمال نیک را به روشنایی نسبت میدهد. کتابی هم به شکل نقاشی داشته.»
حجم
۱۵۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۱۵۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه