دانلود و خرید کتاب آسپازیا تیلور کالدول ترجمه مجید آراسته
تصویر جلد کتاب آسپازیا

کتاب آسپازیا

ویراستار:آزاده زارع
امتیاز:
۴.۵از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آسپازیا

کتاب آسپازیا نوشته تیلور کالدول که با ترجمه مجید آراسته توسط انتشارات یکشنبه منتشر شده است روایط نخستین فیلسوف زن یونان است که سقراط درمورد او می‌گوید تمام زنان یونان به او مدیون هستند.

درباره کتاب آسپازیا

آسپازیا دخترک بی‌نهایت زیبایی است که چون پدرش از تولد او ناراضی است قصد دارد بعد از تولد او را بکشد و مادرش او را به زن مسنی به نام تارجیلیا می‌سپارد تا بدون خبردار شدن پدرش او را بزرگ کند. تارجیلیا که متوجه هوش عجیب کودک می‌شود برای تربیت او هرکاری می‌کند و تمام تلاشش را می‌کند که او را قوی تربیت کند.

این کتاب عین روایت تاریخ نیست تا حد ممکن سعی کرده است به حاشیه و جنگ‌های آن دوران یونان نپردازد و اصل زندگی این فیلسوف بزرگ را پی بگیرد.

خواندن کتاب آسپازیا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به رمان‌های تاریخی پیشنهاد می کنیم.

بخش‌هایی از کتاب آسپازیا

مادر با بی‌قراری گفت: «اما من آرزو دارم او با مرد محترم و مشهوری ازدواج کند.» پیرزن با لبخندی کنایه آمیز زمزمه کرد: «که بعد از مدتی شوهرش او را ترک کرده و زن زیبای جوان تری را برای خود برگزیند؟»

آسیلیا۹ به آرامی گفت: «اما ازدواج برای او امنیت به ارمغان می‌آورد.»

- «هیچ زنی، هرگز با مردها امنیت نداشته است. همسر قانونی، موقت، یا معشوقه، مهم نیست کدامشان باشد، زنها همیشه مجبورند با هزار ترفند مرد خود را نگه دارند.»

مادر در حالی که موهای کودکش را نوازش می‌کرد، گفت: «اما قانون از زنان حمایت می‌کند.»

- «عزیزم. آیا نمی‌دانید قانون به راحتی در دست مردان شکسته می‌شود؟»

مادر جوان که ناگهان احساس طراوت کرده بود، خندید. «اما زنان از قانون قدرتمندتر هستند. ما زنها جز سرشت خود، قانون دیگری نمی‌شناسیم. سرشتی که از هر قانونی بالاتر است.» سپس با دستمال ابریشمی عطرآگینی، اشک‌های خود را پاک کرد و بار دیگر به فرزندش خیره شد. «بله. زنان از هر قانونی بالاترند. از طرفی، فطرت زنانه ما بی‌قانون نیست. راستش را بخواهید ما خود، نوعی قانون هستیم.»

تارجیلیا گفت: «من همیشه گفته‌ام شما باید فیلسوف می‌شدید.»

- «افسوس که عاشق شدم. زنی که عاشق شود، دیگر فیلسوف نخواهد شد.»

- «مردها هم همینطور هستند. عشق عقل انسان را نابود می‌کند. انسان آنقدر در عشق می‌سوزد تا از پا در بیاید و بار دیگر عاقل شود. اما چه سود! عقل آتش سردی است که می‌درخشد اما گرمایی ندارد.»

مادر به آسمان آبی رنگی که در دوردست به خلیجی همرنگ خود می‌پیوست، خیره شد. چنان به نظر می‌رسید که آب و آسمان، پرده عظیم مواجی را در مجاورت زمین آویخته باشند. آسیلیا آشفته و پریشان بود.

- «شاید اگر آستوسوس۱۰، اکنون او را اینچنین زیبا و فریبنده می‌دید،

دلش به رحم می‌آمد و اجازه می‌داد در کنار همسرانش و سایر فرزندانمان بماند. هیچ دلم نمی‌خواهد او یک هیتائیرا۱۱ باشد.»



Alaghe Band
۱۴۰۱/۰۱/۲۰

خیلی کتاب خوب و مفیدی بود . به خصوص برای افرادی مثل من که به تاریخ علاقه مند هستند اما سواد و حوصلشون در حد خوندن منابع دست اول و نوشته ی مورخان بزرگ نیست رمان تاریخی پیشنهاد خوبیه براشون

- بیشتر
msms
۱۴۰۰/۰۹/۲۵

خوب بود، ولی میتونست خلاصه تر باشه و از خیلی زیاده گویی ها پرهیز بشه، بهتر بود قسمت سقراط و بقراط و فیدیاسش بیشتر میبود تا آسپازیاش 😉

«هیچ زنی، هرگز با مردها امنیت نداشته است. همسر قانونی، موقت، یا معشوقه، مهم نیست کدامشان باشد، زنها همیشه مجبورند با هزار ترفند مرد خود را نگه دارند.»
Parnian Alasti
«انسان فقط می‌تواند در تقلید برتری جوید. خدا تنها کسی است که چیزهای جدید خلق می‌کند.»
saaadi_h
«افسوس که عاشق شدم. زنی که عاشق شود، دیگر فیلسوف نخواهد شد.»
Parnian Alasti
«زنها باید این دنیای مردانه را تغییر بدهند.»
saaadi_h
مردها هرگز فراموش نمی‌کنند، پیش از هر چیز، یک مرد هستند و با وجود هوش سرشار سرانجام عاشق زنها می‌شوند
saaadi_h
انسان باید دوستان خود را با همان دقتی انتخاب کند که گویی جواهری را برمی‌گزیند.
saaadi_h
افکار انسان باید آزاد باشند تا مطابق خواست او پرواز کنند. و فقط زمانی باید محدود گردند که به حدود دیگران تجاوز کنند و یا باعث ظلم و ویرانی گردند.
saaadi_h
عجب دختر شگفت‌انگیزی است! شاید تنها یک پادشاه ایرانی قدر چنین دختری را بداند، به او شهامت بدهد و در ضمن احترام به هوش او، نسبت به علایق اش واکنش های مناسبی داشته باشد. او متولد میلیتوس است نه یونان که زنان و هوش آنها مورد نفرت و تحقیر قرار می‌گیرد. درست است که ما اکنون تحت حکومت یونان هستیم، اما او دختری از آسیای صغیر است.
saaadi_h
«اما زنان از قانون قدرتمندتر هستند. ما زنها جز سرشت خود، قانون دیگری نمی‌شناسیم. سرشتی که از هر قانونی بالاتر است.»
red rose
- «هیچ زنی، هرگز با مردها امنیت نداشته است.
red rose
«هیچ چیز همواره یکسان باقی نمی‌ماند. همه چیزها و همه وضعیت‌ها، حتی ستارگان در مدارهایشان و بادهای آسمان تغییر می‌کنند. پس واقعیت ناپایدار است و آنچه امروز واقعیت دارد، فردا یا حتی یک لحظه دیگر واقعیت نخواهد داشت. ما چه موجودات فانی بدبختی هستیم! ما باید بر زندگی فرمان برانیم با این امید که در فعالیت‌هایمان یک چیز تغییرناپذیر وجود دارد و همچنین علت و معلول را بپذیریم و وجود واقعیت را مسلم فرض کنیم. در حالی که هیچکدام حقیقت ندارند. ما پر کاه بی‌پناهی هستیم، که بر روی آبهای رازآلود شناور می‌باشیم، بر روی موج‌هایی که هرگز خودشان را تکرار نمی‌کنند. هیچ امر ثابت و مسلمی وجود ندارد و ریشه همه اضطراب‌های ما در همین جا نهفته است. عقاید ما درباره واقعیت، همه ذهنی می‌باشند، نه عینی، زیرا عینیت وجود ندارد.»
radical
ایرانی‌ها هنوز هم از ثروت فراوانی برخوردار بودند و تا حد زیادی از یونانی‌ها یا آن آتنی‌ها با فیلسوف‌های مسخره شان، باهوش‌تر بودند. مردم ایران دارای تاریخ و فرهنگ بودند، تمدنی که از فهم مردم غرب خارج بود. آنها از دستورات آمرانه و برخوردهای جسمانی اجتناب می‌کردند، اگرچه هنگامی که برانگیخته می‌شدند، به جنگجویانی وحشتناک تبدیل می‌شدند.
radical
او به زنان وحشی رومی اندیشید که از سوی سابین‌ها به اسارت درآمده و صاحب فرزندانی شدند، آنها کودکانشان را جلوی پای اسب‌های رومی‌ها و سابین‌ها، پرتاب کردند و با لگدمال شدن نوزادان، آنها را برای جنگ با یکدیگر تحریک می‌کردند
saaadi_h
«تاریخ را باید همچون یک رشته کمدی در نظر گرفت و صد البته نباید آنرا همچون موضوعاتی عینی و حقایقی مسلم باور داشت.»
saaadi_h
لازم نیست زیبایی را خلق کنی که قابل تقدیر باشد. چرا نقاشان و مجسمه سازان زحمت می‌کشند؟ برای لذت بردن از چیزهایی که می‌بینند. همه ما نمی‌توانیم هنرمند باشیم، آیا احترام و عشق در کسی که نگاه می‌کند کمتر از کسی است که احترام و عشق را خلق می‌کند؟ آیا خدایان می‌خواهند که ما همچون آنها خالق باشیم؟ نه. برای همین کافی است که در خوشی آنها شریک باشیم و از لذت هایی که به ما ارزانی داشته اند، لذت ببریم
saaadi_h
هیچ منظره خجالت آور یا مرتبط به شهوت در هنر وجود ندارد.
saaadi_h
او توضیح می‌داد: «هر موجودی که مانند انسان راه برود، انسان نیست! بسیار کسان هستند که انسانیتی کامل یا حتی ذره‌ای انسانیت در وجود خود ندارند. صورت انسانی همه چیز نیست. این روح است که بیانگر است.
saaadi_h
«خدای ناشناخته! کسی که محرابش خالی است اما از احترام برخوردار است.»
saaadi_h

حجم

۶۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴۴ صفحه

حجم

۶۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴۴ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان