دانلود و خرید کتاب سه خواهر سه ملکه فیلیپا گریگوری ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی
تصویر جلد کتاب سه خواهر سه ملکه

کتاب سه خواهر سه ملکه

معرفی کتاب سه خواهر سه ملکه

کتاب سه خواهر، سه ملکه نوشته فیلیپا گریگوری است که با ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی منتشر شده است. این کتاب یک رمان تاریخی درباره سه زن قدرتمند است که در مراحل مختلف زندگی مقابل هم می‌ایستند. 

درباره کتاب سه خواهر، سه ملکه

کتاب سه خواهر سه ملکه داستان کمتر گفته شده‌ای از سه زن از خانواده تودورکه است که با هم خواهرند و در عین حال مجبور می‌شوند در هنگام انجام سرنوشت خود به عنوان ملکه، رقیب و حتی دشمن همدیگر باشند. آنها به عنوان خواهر، پیوند خونی جاودانه دارند و به عنوان ملکه به هم خیانت می‌کنند. همان‌طور که می‌دانید شرح‌حال‌های متعددی دربارهٔ مارگارت، ملکهٔ بیوه اسکاتلند، نوشته شده است. بسیاری از نوشته‌ها در مورد او خصومت آمیزند. او مثل خیلی از زنان تاریخ از این خصومت‌ها آسیب دیده است. ما اغلب نمی‌دانیم چه می‌کرده است و شاید هیچ وقت هم نفهمیم. این کتاب دنیای خیال است که نویسنده آن را بازآفرینی می‌کند.

خواندن کتاب سه خواهر سه ملکه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به رمان تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سه خواهر سه ملکه

می‌خواهد بگوید «من خواهر تو هستم»، ولی نمی‌تواند درست تلفظ کند. کمکش می‌کنم که درست حرف بزند.

_ مری! این خانم عروس ما هستند! می‌توانی بگویی عروس؟

البته که نمی‌تواند بگوید عروس. سعی می‌کند بگوید. چیزهایی هم می‌گوید و همه را به خنده می‌اندازد. همه می‌گویند:

_ وای! مری خیلی ناز است.

_ مادر! مری نباید بره بخوابه؟

این حرف را که می‌زنم تازه همه می‌فهمند خیلی دیروقت است. همه به راه می‌افتیم. کاترین هم زیر نور لرزان مشعل‌ها اتاق را ترک می‌کند. انگار نه انگار که جوان‌ترین دختر پادشاه و ملکهٔ اسپانیاست و خوشبختی درِ خانه‌یشان را زده و عروس خانوادهٔ ما یعنی خانوادهٔ تودورها شده است. عین ملکه‌هایی که تاج بر سر دارند راه می‌رود.

همه را می‌بوسد و به همه شب به خیر می‌گوید. نوبت که به من می‌رسد گونهٔ گرمش را روی گونهٔ من می‌گذارد و می‌گوید:

_ شب به خیر! خواهر!

لهجهٔ مسخره‌ای دارد. سعی می‌کند مهربان باشد، ولی انگار خودش را بزرگ‌تر از من می‌داند. صورتش را عقب می‌کشد و نگاهی به چشم‌های من می‌اندازد. خنده‌ای هم می‌کند و می‌گوید:

_ وای!

گویی حالت بد من اذیتش نکرده است. دستی به صورت من می‌کشد. واقعاً شاهزاده است. مثل مادر من شاهزادگی در خونش است. دیگر قرار است ملکهٔ انگلیس بشود. از دستی که به صورتم می‌کشد ناراحت نمی‌شوم. فکر می‌کنم از سر محبت این کار را کرد. حالا دیگر فکر می‌کنم از کاترین خوشم می‌آید، یعنی روی‌هم‌رفته هم خوشم می‌آید و هم بدم می‌آید.

***

فردا صبح، بعد از عبادت صبحگاهی وقتی از محراب خصوصی کلیسای قصر خارج می‌شویم، مادرم رو به من می‌کند و می‌گوید: 

_ امیدوارم با کاترین خوب و مهربون باشی.

ناگهان از کوره درمی‌روم و داد می‌کشم:

_ خیال نکنه می‌آید این‌جا و می‌تونه روی سر ما جا بگیره و به ما امرونهی بکنه! فکر نکنه بر سر ما منت گذاشته که عروس خانوادهٔ ما شده. بندهای کفشش رو دیدین؟

مادرم از این حرف من خیلی خنده‌اش می‌گیرد. از ته دل می‌خندد.

_ نه، مارگارت، بندهای کفشش را ندیدم. نمی‌خواستم نظرت را در مورد او بگی. فقط گفتم امیدوارم با او مهربون باشی. همین! 

Arad
۱۴۰۰/۰۱/۱۶

داستان با حسادت ها و غرور کاراکتر اصلی شروع میشه از همون اول داستان پستی بلندی ها شروع میشه در یک لحظه از بقیه سر تر هستی و در یک لحظه پست تر از همه خیلی پیچ و خم داره

- بیشتر
helen
۱۴۰۲/۰۵/۲۹

یکی از کتابهای تاریخی و پادشاهی که برای علاقمندان به رمانهای تاریخی می‌تونه جالب باشه.ممکنه به زیبایی آثاری مثل کاترین کبیر یا ماری آنتوانت نباشه ولی این کتاب هم جذابیت‌های خودش داره .به هر حال من که عاشق رمانهای تاریخی

- بیشتر
sara
۱۴۰۱/۱۱/۱۰

کتاب خیلی جذابی بود ولی شاید برای همه مناسب نباشه داستان زندگی ملکه و سختی های زندگیش و حسادت هاشه. نشون میده چقدر عشق کور میکنه چشم انسانو که پشت پا بزنه به هر چیزی که داشت .نشون میده فرصت ها

- بیشتر
Fatemeh.ee
۱۴۰۰/۰۲/۰۹

داستان درمورد زندگی مارگارت ملکه اسکاتلند و شاهدخت انگلیسه تمام کتاب توسط خود مارگارت روایت میشه و احساسات اونو در شرایط مختلف نشون میده ویراستاری کتاب ایراد داره و چند جا هم تاریخ ها اشتباه نوشته شدن به طور کلی کتاب

- بیشتر
bita zadmehr
۱۴۰۱/۰۹/۲۹

برای یکبار با دور تند خوندن عالیه

کاربر ۱۷۹۹۲۰۲
۱۴۰۰/۰۱/۲۴

حیفه از دستش ندید حتماا بخونید

sanafathi
۱۴۰۰/۱۱/۰۴

داستان تاریخی از زبان مارگارت یکی از ملکه ها نوشته شده،اصلا جالب نیست و کلا درمورد کینه توزی ها و حسادت های خاله زنکیه، پیشنهادنمیدم.

fatemeh
۱۳۹۹/۱۱/۰۳

اصلا خوشم نیامد اگر داستان ها رایگان بود حتما به همه پیشنهاد میکردم

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۶۶٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۷۴۴ صفحه

حجم

۶۶۶٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۷۴۴ صفحه

قیمت:
۱۶۸,۰۰۰
۵۰,۴۰۰
۷۰%
تومان