دانلود و خرید کتاب کلارا و خورشید کازوئو ایشی گورو ترجمه احسان کاظمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب کلارا و خورشید اثر کازوئو ایشی گورو

کتاب کلارا و خورشید

ویراستار:بیتا دارابی
انتشارات:نشر گویا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کلارا و خورشید

کتاب کلارا و خورشید داستانی از نویسنده برنده جایزه نوبل ادبی، کازئو ایشی گورو است که با ترجمه احسان کاظمی و ویراستاری بیتا دارابی در نشر گویا به چاپ رسیده است. این کتاب داستان ربات دوست‌داشتنی و جذابی است که رفتاری متفاوت از دیگر ربات‌ها دارد. راوی داستان همین ربات است.

درباره کتاب کلارا و خورشید

کلارا ربات دوست‌داشتنی و مهربانی است که مانند ربات‌های دیگر نیرویش را از نور خورشید می‌گیرد. او در یک مغازه کنار ربات دیگری به نام رزا برای فروش گذاشته شده است. ربات‌ها فرصت دارند در مغازه برای مدت کوتاهی پشت ویترین بروند و در آنجا منتظر بمانند تا خریده شوند. این ربات‌ها برای کودکان ساخته شده‌اند. کلارا پشت شیشه منتظر است تا کسی او را بخرد اما جدای از خریده شدن برخلاف بقیه ربات‌ها او عاشق این است که خیابان را ببیند، دوست دارد آدم‌ها و پیاده رو را ببیند و بفهمد بقیه ربات‌ها چه‌کار می‌کنند و چطور زندگی می‌کنند. او پشت ویترین می‌آید و چند روز بعد با دختربچه‌ای به‌نام جوزی آشنا می‌شود. جوزی دخری رنگ‌پریده و لاغری است که از داخل یک تاکسی کلارا را دیده و فهمیده او را می‌خواهد. این آشنایی داستان را می‌سازد و شخصیت کلارا را در داستان شکل می‌دهد.

درباره کازئو ایشی گورو

کازئو ایشی‌ گورو، متولد ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی ژاپن است. در دوران کودکی و در سن پنج سالگی همراه با خانواده به انگلیس مهاجرت کرد و تا سی سالگی هم ژاپن را ندید. به همین دلیل است که فضای داستان‌ها و سبک نوشته‌هایش، با بستر ادبی و فرهنگی ژاپن فاصله دارد. او خود را نویسنده و نمایشنامه‌نویس انگلیسی ژاپنی‌تبار می‌داند. او در دانشگاه ابتدا در رشته فلسفه و بعد نویسندگی خلاق تحصیل کرد.ایشی گورو علاوه بر نوشتن رمان، داستان‌های کوتاه و نمایشنامه، برای موسیقی در سبک جاز، ترانه‌سرایی نیز کرده است. او یکبار جایزه بوکر را برای کتاب «باقیمانده‌های روز» دریافت کرد و یک بار هم برای کتاب «رهایم مکن» نامزد دریافت بوکر شده است. «غول مدفون» جدیدترین رمان او در سال ۲۰۱۵ منتشر شد که با الهام از اسطوره‌های اسکاندیناوی نوشته شده است. کازئو ایشی‌ گورو، در سال ۲۰۱۷، جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. در بیانیه اهدای این جایزه آمده است: «ایشی‌ گورو کسی است که رمان‌هایش نیروی احساسی عظیمی در خود دارد و در آنها پرتگاه‌های آشکار حس توهم‌آمیز ارتباط ما با جهان نشان داده شده است.» از سایر جوایزی که او تا به حال دریافت کرده است می‌توان به جایزه وایت‌برِد، جایزه ادبی من بوکر، نشان امپراتوری بریتانیا، لقب شوالیه ادب و هنر فرانسه و نشان خورشید فروزان اشاره کرد.

کتاب کلارا و خورشید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کلارا و خورشید، کتابی است برای تمام دوست‌داران ادبیات داستانی جهان و تمام کسانی که آثار دیگر ایشی گورو را خوانده و دوست داشتند.

بخشی از کتاب کلارا و خورشید

بالاخره توانستم خودم را راضی کنم که رِکس دستم انداخته. ولی چیزی که آن روز حس کردم این بود که بدون اینکه بخواهم باعث شده بودم رِکس موضوع ناراحت‌کننده‌ای را پیش بکشد، چیزی که اکثر دوست مصنوعی‌های فروشگاه ترجیح می‌دادند درباره‌اش حرف نزنند. مدت کوتاهی پس از آن اتفاقی که برای رکس پیش آمد، با خود احساس کردم حتی اگر رکس آن روز شوخی می‌کرده، بازهم بخشی از وجودش جدی بوده است.

صبح روز بعد همه جا روشن بود؛ اما رکس دیگر کنار ما نبود؛ چون مدیر او را به قفسهی جلویی فروشگاه منتقل کرده بود. مدیر همیشه می‌گفت که روی هر مکانی به‌دقت فکر شده و اینکه همان‌قدر احتمال داشت در یک مکان انتخاب شویم که در مکانی دیگر. حتی اگر این‌طور بود، همهٔ ما می‌دانستیم که نگاه مشتری‌هایی که وارد مغازه می‌شوند اول روی قفسهی جلویی می‌افتد و رکس طبیعتاً خوشحال بود که نوبتش رسیده آنجا باشد. از وسط مغازه تماشایش می‌کردیم؛ درحالی‌که چانه‌اش را بالا گرفته بود، پرتو خورشید تمام بدنش را دربرگرفته بود. یک‌بار رزا به سمتم خم شد و گفت: «اُه، واقعاً فوق‌العاده است! حتماً زود یه خونه پیدا می‌کنه!»

سومین روزِ حضور رکس در قفسهی جلویی، دختری با مادرش وارد مغازه شد. آن موقع در حدس زدن سن، آن‌قدرها خوب نبودم ولی به یاد دارم که سن دختر را سیزده‌ونیم تخمین زدم و الآن فکر می‌کنم حدسم درست بوده. مادرش کارمند بود و از کفش‌ها و کت‌ودامنش می‌شد حدس زد که از طبقات بالای اجتماع بودند. دختر مستقیم به سمت رکس رفت و جلوی او ایستاد. درحالی‌که مادر قدم‌زنان به سمت ما آمد، نگاهمان کرد، سپس به سمت پشت مغازه پیش رفت، جایی که دو دوست مصنوعی روی میز شیشه‌ای نشسته بودند و همان‌طور که مدیر به آن‌ها گفته بود پاهایشان را در هوا تاب می‌دادند. سپس مادر، دختر را صدا زد؛ اما او توجهی نکرد و همچنان خیره به رِکس نگاه می‌کرد. بعد بچه دستش را دراز کرد و روی دست رِکس کشید. رِکس چیزی نگفت، فقط به او لبخند زد و بی‌حرکت باقی ماند. درست همان‌طوری که به ما گفته شده بود تا در مواقع ابراز علاقهی خاص مشتری عمل کنیم.

معرفی نویسنده
عکس کازوئو ایشی گورو
کازوئو ایشی گورو

کازوئو ایشی گورو نویسنده و نمایشنامه‌نویس انگلیسی ژاپنی‌تبار است. او ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناکازاکی ژاپن به‌دنیا آمد و در خانه‌‌‌ای به سبک سنتی ژاپن، پنج سال اول زندگی خود را گذراند. ایشی گورو در مهدکودکی در ناکازاکی «هیراگانا» را که اولین و ساده‌ترین الفبای سه‌گانه ژاپنی است، آموخت. اما در آوریل ۱۹۶۰ با والدین و خواهر بزرگترش ژاپن را ترک کرد تا در بریتانیا زندگی کند. اگرچه خانواده ایشی گورو مرتباً به بازگشت به ژاپن فکر می‌کردند، اما تحقیقات پدرش در زمینه‌ی اقیانوس‌شناسی مورد حمایت دولت بریتانیا قرار گرفت و خانواده هرگز بازنگشت.‌

نظرات کاربران

یه معتاد
۱۴۰۱/۱۲/۰۹

یه کتاب خیلی خیلی زیبا، با حس های متفاوت و دنیای قشنگش اگه داری این نظر رو میخونی تا مطمئن بشی از خوندن این کتاب؛ باید بگم که بخون رفیق، اصلا پشیمون نمیشی، اصلا

M
۱۴۰۲/۰۵/۲۶

خیلی زیبا بود و جالب که دنیا رو از چشم یه روبات ببینم.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

حجم

۲۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان