کتاب راویان روایت تو
معرفی کتاب راویان روایت تو
مایه اساسی داستانهای سعید عباسپور، بیشتر حول دنیای درونی انسانها و رنجهای ناگفته و تنهایی میچرخد و برای بازگویی تفکرات و ذهنیات نهفته شخصیتهای داستانیاش از ابزارهای متفاوتی بهره میگیرد.
وی که در فیلم «شبهای زایندهرود» محسن مخملباف نیز بازی کرده است، آواز میخواند و تاکنون چند کنسرت در داخل و خارج ایران برگزار کرده است.
در«راویان روایت تو»، نویسنده با توسل به تکنیک داستان «ملک یونان و حکیم دوبانِ» در «هزارویکشب»، ماجرای دیگری را بازگو میکند.
اما برخلاف شیوه مسلط داستاننویسی در سالهای اخیر، ماجرا اولویت ندارد. این مهم نیست که ماجرای عاشقانه استاد فرزین تار و ماهور به کجا میانجامد. به همین اندازه، ماجرای آرش و فیلم ناتمامش نیز تکلیف روایت را مشخص نمیکند. مهمتر از ماجراهای اصلی و فرعی کتاب، راوی اعتمادپذیری است که به تدریج جای خود را به راوی اعتمادناپذیر میدهد. بهعبارتی، این ماجرا نیست که داستان را پیش میبرد، بلکه ماجرا، وجه تحمیلی داستان است.
از وجه تسمیه «راویان روایت تو» پیداست که اولا با چند راوی سروکار داریم و ثانیا از خلافآمد عادت روایت، نه روایت «او» که روایت «تو» است.
راویها هر کدام «تو»یی را خطاب میکنند که به سبب غیاب، «او» شده است. بنابراین با روایتی مواجه نیستیم که راوی به نقل ماجرا یا ماجراهایی اکتفا کند. بلکه روایت در هر لایه یک زوج ـ روایت است.
عباسپور بهنحوی ساختاری، وحدت ادراکی روایت را مخدوش کرده است. در اپیزود اول با موسیقی و صدا سروکار داریم؛ از شنیدن به دیدن میرسیم. در اپیزود بعدی معکوس این مسیر را طی میکنیم. در کنار ماجرای آرش فیلمساز و تارا، از تماشای دست زنانهای که گلوی ژاک برل را خشک میکند به صدا میرسیم.
هرجا صدا هست تصویر محو میشود و هرجا تصویری شکل میگیرد، سکوت حکمفرماست. در توازی با همین روال، مردها درصدد روایتاند. اما قصه، مابهالتفاوت روایت، در نزد زنها است.
از ماجرای سیاوش شاهنامه گرفته تا تصویر پیرزن مرده در پرده سه نقاش پیر، زنها کاملا در روایت مردان نمیگنجند.
شگرد بورخسی نویسنده، فرمولی از روایت به دست میدهد که در حکم نقل و انتقال ماجراها نیست و از منطق مبادله اتفاقات صرفنظر میکند. هر روایتی قبل از نقل ماجرا حاصل مواجهه یک غیاب و یک حضور است.
از منظر انتقادی سعید عباسپور در «راویان روایت» بر مقولهای تاکید میکند که عملا در ادبیات بدنه ایران به محاق رفته است. روایت قبل از آنکه مطابق با منطق بازار داستان، عبارت از دست به دست کردن ماجراها باشد، فرمی تهی است. روایت بدون دیدار حضور و غیاب اتفاق نمیافتد.
از غلطهای نحوی معذورم
لیلا صادقی
زمستان بلاتکلیف مامحمدعلی سپانلو
روز بعد از معمولی بودن دنیازیتا ملکی
نامههای عاشقانه پابلو نرودا به آلبرتینا رزاپابلو نرودا
فشار آب بر دنیای عجیب دلکوهادی تقیزاده
هوای عشق بارانی استریچارد براتیگان
بارش کلاه مکزیکی (یک رمان ژاپنی)ریچارد براتیگان
ونسا و ویرجینیاسوزان سلرز
مسیری به سوی رهبری اصیلمانفرد اف. ار. کتس د وریس
چاره جز این نیستملیحه بختیاری
نامه های جویس به نوراجیمز جویس
هیچوقت پای زنها به ابرها نمیرسدمرضیه سبزعلیان
مرادومحمدعلی آزادیخواه
جای من باشحسن حاجی قاسمی
آتش زیر خاکسترپروانه کریمی
شعر ماهی صید ناشدنیعلی قنبری
آوازهایی زیر سایه تمارا
محمد عفیفی
میعاد با راماآرتور سی. کلارک
برگ هایی از تاریخ بی قراری ماکامیار عابدی
عروس چوپان هاعباس صفاری
تجربه توسعه آسیای شرقیها جون- چانگ
غوطه خاطرات، در چشمه خیالفدریکو گارسیا لورکا
تبیین جغرافیایی ارمنستان براساس منابع اسلامیکارن خانلری
ریخت شناسی داستان های مینی مالیستیمحمدجواد جزینی
تعلق سازمانیمحمدحسین اسمعیلی
چگونه به زبان جامعه شناسی بنویسیم؟مارک ادواردز
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۶۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۶۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۴۴,۰۰۰
تومان