دانلود و خرید کتاب میشل‌ شدن میشل اوباما ترجمه سودابه قیصری
تصویر جلد کتاب میشل‌ شدن

کتاب میشل‌ شدن

نویسنده:میشل اوباما
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۵۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب میشل‌ شدن

«میشل شدن» دومین کتاب میشل اوباما، همسر رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده است. این اثر با ترجمهٔ سودابه قیصری در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه چاپ شده است. میشل شدن در دو هفته صدرنشین پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز شد و به‌خاطر عنوان عجیب و جنجال‌برانگیزش توجه بسیاری از مردم در سراسر جهان را جلب کرده است.

درباره کتاب میشل شدن

میشل اوباما در یکی از مصاحبه‌هایش با اوپرا وینفری دلیل انتخاب این نام را سوال همیشگی «وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه‌کاره شوی؟» ذکر کرده است که به نظر او سؤال بسیار مسخره‌ای است که از بچه‌ها پرسیده می شود. چرا که انگار کاره‌ای‌شدن پایان همه‌چیز است و پس از آن آدم تمام می‌شود: «انگار آدم هر کاره‌ای هم که بشود، همین بس است و دیگر والسلام و نامه تمام!» در حالی که انسان همژ‌زمان می‌تواند چندکاره بشود. درست مثل او که علاوه بر مادر و همسر و وکیل و نایب‌رئیس بیمارستان، بانوی اول آمریکا هم شده است.

این کتاب داستان زندگی میشل اوباما به عنوان یک زن و همچنین همسر شخص اول کشورش است. وقتی این اثر را بخوانید می‌فهمید که زنان در تمام نقاط دنیا اشتراکات زیادی دارند. دغدغه‌ها، امیدها، ترس‌ها و آرزوهایی مشترک. چه زنی در دورافتاده‌ترین نقطه دنیا باشند و چه میشل اوباما. آ‌ن‌ها می‌توانند در هر شرایطی داستان زندگی خود را با افتخار فریاد بزنند. او در این کتاب از دوران کودکی‌اش، حضورش در مدرسه و جامعه به عنوان یک زن سیاه‌پوست «آفریقایی-آمریکایی»، ازدواجش با باراک، داستان تلاشش برای بارداری، فراز و فرودهای زندگی‌اش قبل و بعد از ورود به کاخ سفید، آخرین روز زندگی‌اش در کاخ و به قول خودش به عرش رسیدن و کوبیده شدنش به فرش و دوباره برخاستنش صحبت می‌کند:

«از موقعی که با اکراه وارد زندگی عموم مردم شدم، یا به‌عنوان «قدرتمندترین زن جهان» مرا بالا بردند یا تا حدِ «زنی سیاه و عصبانی» تنزل دادند. همیشه خواستم از بدگویانم بپرسم کدام بخش آن عبارت برایشان مهم‌تر است ـ «عصبانی بودن»، «سیاه بودن» یا «زن بودن»؟ من در عکس‌های یادگاری با کسانی که شوهرم را با عناوینی وحشتناک در تلویزیون ملی خطاب می‌کردند و به‌رغم آن فحاشی‌ها، می‌خواستند یادبودی قاب‌شده بالای شومینه‌شان داشته باشند، لبخند زدم. شنیدم که در هرزه‌نگاری‌های اینترنتی همه‌چیز مرا زیرسؤال می‌بردند و تا جایی پیش می‌رفتند که حتی دربارهٔ زن یا مرد بودنم تردید می‌کردند. یک عضو کنگرهٔ آمریکا، نشیمنگاه و راه رفتن مرا به سُخره گرفت. دلم شکست. خشمگین شدم. اما غالباً سعی کرده‌ام این چیزها را جدی نگیرم. هنوز چیزهای زیادی هست که دربارهٔ آمریکا، دربارهٔ زندگی، دربارهٔ اینکه آینده برایم چه دربرخواهد داشت، نمی‌دانم. اما خود را خوب می‌شناسم.»

کتاب میشل شدن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به کتاب‌های زندگی‌نامه‌ای و کتاب‌‌های انگیزشی برای زنان پیشنهاد می‌‌کنیم. 

درباره میشل اوباما

میشل اوباما، نخستین بانوی اولِ آمریکایی–آفریقایی در تاریخ ایالات متحده‌ آمریکا است. او دانش‌آموخته هاروارد و پرینستون است و مدرک حقوق دارد. تا پیش از بانوی اول شدن، فعالیت‌های کاری و اجتماعی زیادی در شیکاگو انجام داده بود. او اهمیت زیادی برای محیط زیست و زنان قائل است و در دورانی که بانوی اول بود، سعی می‌کرد در این دو حوزه فعالیت‌های زیادی انجام دهد. میشل در حالی در سال ۲۰۱۸ به عنوان زن تحسین شده امریکا انتخاب شد که ۱۶ سال متوالی این لقب در دست هیلاری کلینتون بود.

بخشی از کتاب میشل شدن

«من طبقات بالا و پایین را دو دنیای متفاوت می‌دانستم که حساسیت‌های رقابتی بر آن‌ها حاکم بود. در طبقهٔ بالا، ما پرسروصدا بودیم و بابتش متأسف هم نبودیم. کریگ و من توپ‌بازی می‌کردیم و توی آپارتمان دنبال هم می‌دویدیم. روی کف چوبی راهرو واکس اسپری می‌کردیم تا بتوانیم هرچه بیشتر و بهتر با جوراب‌هایمان روی آن سُر بخوریم و اغلب به دیوارها می‌خوردیم. در آشپزخانه مسابقات بوکس خواهر ـ برادری ترتیب می‌دادیم، دستکش‌های بوکسی را که پدرمان برای کریسمس به ما هدیه داده بود می‌پوشیدیم و دستوراتی را که او برای مشت‌زنی درست بهمان داده بود اجرا می‌کردیم. شب‌ها، خانوادگی تخته نرد بازی می‌کردیم، داستان و جوک می‌گفتیم و نوارهای جکسون فایو را توی استریو می‌گذاشتیم و می‌شنیدیم. وقتی سروصدا از تحمل روبی خارج می‌شد، کلید روشنایی مشترک پلهٔ مشترکمان را بارها خاموش و روشن می‌کرد ـ راهی مؤدبانه برای اینکه بگوید ساکت شویم.

روبی و تری مسن‌تر بودند. آن‌ها در دوره‌ای متفاوت و با علایق متفاوت رشد کرده بودند. چیزهایی را دیده بودند که والدین من ندیده بودند ـ چیزهایی که کریگ و من، در کودکی پرهیاهویمان نمی‌توانستیم حدس بزنیم. وقتی از غرولند طبقهٔ پایین زیادی آزرده می‌شدیم، مادرم چنین چیزی به ما می‌گفت. حتی اگر موضوع را نمی‌دانستیم، به ما آموزش می‌دادند که به‌یاد داشته باشیم چنین مسئله‌ای وجود دارد. آن‌ها به ما می‌گفتند، هرکسی روی زمین تاریخی نادیده را به دوش می‌کشد و همین باعث می‌شود که سزاوار مدارا باشد. سال‌ها بعد فهمیدم روبی از دانشگاه نورث وسترن به‌خاطر تبعیض شکایت کرده بود. سال ۱۹۴۳ برای شرکت در کارگاه موسیقی کُر در آنجا ثبت‌نام کرده بود ولی در خوابگاه زنان به او اتاق نداده بودند. به او گفته بودند به‌جای آن در پانسیونی در شهر اقامت کند ـ جایی برای «رنگین‌پوستان». تری هم زمانی باربر واگن در یکی از خطوط شبانهٔ راه‌آهن در شیکاگو بود. هرچند آن کار درآمد خوبی نداشت اما به‌هرحال محترمانه بود و به‌طور کامل از مردان سیاه‌پوستی تشکیل شده بود که به‌رغمِ کار باربری، خدمات ارائهٔ غذا و رسیدگی به نیازهای مسافران قطار- ازجمله برق انداختن کفش‌هایشان- یونیفرم‌هایشان را تمیز نگه می‌داشتند.»

صدیقه طالبی
۱۳۹۹/۰۱/۳۱

قطعا فقط نویسنده زیبا و جذاب و واقعی ننوشته بلکه مترجم هم بسیار قشنگ و روان ترجمه کرده که شما را ساعت ها با خود می‌کشاند.... قطعا سال ها بعد خواهم گفت که این کتاب مسیر زندگی مرا قدرتمند کرد ممنونم

لیزا
۱۳۹۹/۰۱/۲۶

نسخه چاپی این کتاب رو گرفتم و خیلی جذابیت خاصی نداشت برام برخلاف تعاریفی که ازش شده هرچن باید توجه کرد که سلیقه ها و خط فکری هرکس متفاوته. اما میشه بجای این کتاب کتاب های پر محتوی تر و بهتر

- بیشتر
مریم ورکیانی
۱۳۹۹/۰۹/۰۸

اگر به خوندن خاطرات علاقه دارید براتون جالب خواهد بود . اگر اهل کتاب خواندن هستید کتاب های جذاب خیلی بهتری وجود دارن برای صرف زمان

عالی بود
۱۳۹۹/۰۵/۰۸

کتاب خوبی بود اما خیلی از جریان هاشو زیادی کش داده بود و به جزییات پرداخته بود که باعث میشد حوصله ی خواننده سر برود.

کاربر ۲۱۱۹۱۶۶
۱۳۹۹/۰۹/۲۸

ترجمه از نظر صراحت و روانی مشکل داشت. خیلی جاها مترجم از زیادی جزئیات ،درمانده شده بود و خود اصطلاح انگلیسی رو بکار میبرد. دراواخر کتاب ،بطور مختصر از قانونی کردن نوعی ازدواج سخن بمیان اومده که خود من چیز زیادی

- بیشتر
کتابخوار
۱۳۹۹/۰۵/۱۸

به نظر میاد تا حد زیادی صادقانه نوشته شده و فرای تفکرات سیاسی میتونه الهام بخش و امید دهنده باشه. خیلی خوبه که به جای دوره محدود ریاست جمهوری همسرش از ابتدای کودکی خودش رو کامل توصیف کرده تا بشه

- بیشتر
segaone1
۱۴۰۰/۰۲/۲۰

یکی باید برای ایشون و شوهرش کتابی بنویسن به نام چطور انسان باشیم. شوهری که مسبب ایجاد داعش و جنگهای بسیاری در خاورمیانس که دامن گیر من و شماست

مارک
۱۳۹۸/۱۰/۰۷

چگونه شوهر رئیس جمهور پیدا کنیم؟

mahi
۱۳۹۹/۰۷/۱۸

من نتونستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم ترجمه خوبی داشت ولی باز منو جذب نکرد

آیدا
۱۳۹۹/۰۴/۱۸

ترجمه بسیار عالی و روان، متاسفانه من تا نیمه های کتاب رو از روی ترجمه افتضاح سعید دوج خوندم، بازم خوشحالم که این نسخه هم توی طاقچه موجوده.

بیرون کشیدن خودت از محیطی که در آن گرفتار بودی، یک چیز است و تلاش برای اینکه خودِ آن محیط را از گرفتاری نجات دهی، چیزی کاملاً متفاوت.
Aysan
حالا، فکر می‌کنم این یکی از بی‌فایده‌ترین سوال‌هایی است که می‌شود از یک بچه پرسید: وقتی بزرگ شوی، می‌خواهی چه‌کاره شوی؟ انگار بزرگ‌شدن حدومرز دارد. گویی در نقطه‌ای خاص، چیزی می‌شوی و تمام.
MARY
نمی‌خواستم دخترانم هرگز باور کنند که زندگی از وقتی شروع می‌شود که مرد خانه پا به خانه می‌گذارد. ما منتظر پدر نمی‌ماندیم. حالا وظیفهٔ او بود که خودش را به ما برساند.
Nastaran
اگر به آنجا نروی و خودت را نشناسانی، دیگران به‌سرعت و به طرزی نادرست تو را تعریف می‌کنند.
کتاب ناب
هرکسی روی زمین تاریخی نادیده را به دوش می‌کشد و همین باعث می‌شود که سزاوار مدارا باشد.
elaheh
هرچه را در مدرسه روی می‌داد به مادرم می‌گفتم.
سیما
دنیای سیاست جایی برای آدم‌های خوب نیست
Mary gholami
از موقعی که با اکراه وارد زندگی عموم مردم شدم، یا به‌عنوان «قدرتمندترین زن جهان» مرا بالا بردند یا تا حدِ «زنی سیاه و عصبانی» تنزل دادند. همیشه خواستم از بدگویانم بپرسم کدام بخش آن عبارت برایشان مهم‌تر است ـ «عصبانی بودن»، «سیاه بودن» یا «زن بودن»؟
hmdh
زندگی پس از مردن عزیزی عذاب‌آور است. واقعاً دردناک است.
سیّد جواد
وقتی پا از در بیرون می‌گذاری، برای آخرین‌بار از مشهورترین آدرس جهان خارج می‌شوی، به اشکال مختلف تنها می‌مانی تا دوباره خودت را پیدا کنی.
کاربر ۱۷۹۳۴۵۷
ساده‌ترین راه برای بی‌اعتبار کردن صدای یک زن این است که او را زنی غرغرو و پرخاشگر نشان دهی.
کتاب ناب
آیا شایستگی لازم را دارم؟
سیما
اکثر آدم‌ها، اگر با آن‌ها خوب رفتار کنید، خوب هستند.
سیما
بیرون زمین بازی، آمریکا در دلِ تغییری عظیم و نامطمئن قرار داشت. کندی ها مرده بودند. مارتین لوترکینگ جوان ایستاده روی بالکنی در ممفیس کشته شده بود و مرگ او موجب شورش‌هایی در سراسر کشور ازجمله در شیکاگو شد. هنگامی که پلیس با باتون و گاز اشک‌آور به مخالفان جنگ ویتنام در گرانت پارک ، در ۱۴ کیلومتری شمال جایی که ما زندگی می‌کردیم، حمله کرد، همایش ملی حزب دموکرات به خون کشیده شد. همزمان، خانواده‌های سفیدپوستِ اغوا شده با حومه‌ها ـ با وعدهٔ مدارس بهتر، خانه‌ها و فضای بیشتر و احتمالاً سفیدی بیشتر ـ دسته‌دسته شهر را ترک می‌کردند. هیچ‌کدام این‌ها واقعاً برایم مفهومی نداشت. بچه بودم
یک مشکل لاینحل، sky
شکست حسی است که خیلی قبل از اینکه واقعاً به‌بار بنشیند در جان ریشه می‌دواند. آسیب‌پذیری است که عدم اعتماد به‌نفس را می‌پرورد و بعد، غالباً با ترس تشدید می‌شود.
کتاب ناب
دانش‌آموزی نبودم که همهٔ نمراتش عالی باشد، اما همیشه تلاش می‌کردم و ترم‌هایی هم بود که نزدیک به عالی بودم.
سیما
«تو مجبور نیستی معلمت رو دوست داشته باشی، اما اون زن معلوماتی تو سرش داره که تو بهشون نیاز داری. روی همین تمرکز کن و بقیه رو فراموش کن.»
فاطمه عابدینی
در حقیقت بهار است و یک بار دیگر، شما انتخاب کرده‌اید که بمانید.
سیما
یاد گرفته بودم هر زمانی دسته‌ای از مردان را که در گوشه‌ای از خیابان جمع شده بودند می‌بینم، فقط به روبرو نگاه کنم، مراقب بودم نگاهشان را به اندامم جلب نکنم.
سیما
ساوت‌ساید همهٔ ما را مثل آهن‌ربا جذب می‌کرد.
سیما

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

قیمت:
۱۸۹,۰۰۰
۹۴,۵۰۰
۵۰%
تومان