کتاب آمدیم خانه نبودید: روایت خانههای مشاهیر ایران
معرفی کتاب آمدیم خانه نبودید: روایت خانههای مشاهیر ایران
کتاب آمدیم خانه نبودید: روایت خانههای مشاهیر ایران نوشتهٔ نسرین ظهیری، روزنامهنگار در نشر ثالث چاپ شده است. در این اثر نویسنده سراغ خانههای مشاهیری چون بدیع الزمان فروزانفر، عبدالحسین زرین کوب، سعید نفیسی، محمد معین، صادق هدایت، سیمین دانشور، نیما یوشیج، احمد شاملو، اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، ملک الشعرای بهار، حسین منزوی، سهراب سپهری، محمد مصدق و مهرداد اوستا رفته است.
درباره کتاب آمدیم خانه نبودید: روایت خانههای مشاهیر ایران
محله به محله، کوچه به کوچه و پلاک به پلاک، پرسان پرسان رد خانههای مشاهیر را گرفته و با ساکنان، وراث، همسایهها، کسبه محل و هم پاتوقیهای مشاهیر به گفتوگو نشسته است. نسرین ظهیری کوشیده با نثری شاعرانه در گزارشهای میدانیاش مخاطبان را به مهمانی باشکوهی دعوت کند به صرف درک لحظههای شاعرانه و خلسه نویسندگان بزرگ و نشستن در محضر خانههایی که نتهای جاودانه در آنها پا گرفته است.
لمس دیوارهایی که رازهای سر به مهر تاریخ را در سینه دارند، مهمانی کاشیهای آبی زنگاری.
در کنار روایت خانهها نویسنده در مقدمه کتاب به نتایج جالبی از یافتههایش نیز اشاره میکند «از میان این ۴۴ خانه حدود چهل درصدشان ثبت تاریخی شده اند و تا اندازه ای از گزند تخریب روزگار دورند. از بین خانههای ثبت شده تاریخی 22 درصد به شکل موزه در آمدهاند، ۵۸ درصد میراثداران مشاهیر میراث پدری و همسری را فروختهاند. همچنین از میان خانههایی که ثبت تاریخی نشدهاند ۶۵ درصدشان تخریب شده و جز نامی نامفهوم چیزی باقی نمانده است».
احمد مسجد جامعی که بر این کتاب مقدمهای نوشته، میگوید: «این مجموعه بر خلاف برخی از آثار و نوشتهها که سرگذشت خانههای تاریخی تهران را مرور کردهاند به جای پرداختن و معرفی عمارت دولهها و سلطنهها که معمولا بسیار مجلل و اعیانی هستند به معرفی خانههای اهالی فرهنگ و هنر در تهران پرداخته است. خانههایی که اعتبارشان را از بزرگان این مرز و بوم گرفتهاند و اکنون با جستوجوی فراوان باید ردی از آنها در کوچه و محلههای تهران پیدا کرد».
کتاب آمدیم خانه نبودید: روایت خانههای مشاهیر ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعه دربارهٔ تاریخ و فرهنگ و هنر معاصر پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آمدیم خانه نبودید: روایت خانههای مشاهیر ایران
خانم شریفینیا از قول همسرش اصرار دارد که بگوید خانه را نمیفروشد و از اینکه بچههایش توی همین خانه بزرگ شدهاند خیلی خوشحال است. مظنه قیمت خانه میشود بیش از ده میلیارد تومان؛ ثروتی که هر چقدر هم کشتهمرده ادبیات ایران باشی نمیتوانی از آن چشم بپوشی. همین است که سیمین دانشور همسایه خانه پایینتر چند سال پیش هنگام عبور از جلوی آن چیزی را دید که انگار نباید میدید:
«داشتم میرفتم سلمونی. دیدم بنای اصلی رو دارن خراب میکنن، فوری اومدم خونه، تلفن کردم به شهرداری تجریش و رئیس میراث فرهنگی، آقای بهشتی اینا، فوری اومدن. گفتم اینا دارن خونه اصلی رو خراب میکنن و این میراث فرهنگیه. با هم رفتیم. عروسه اومد، گفت که میخواهیم اینجا را خراب کنیم و آپارتمان بسازیم، اینا نذاشتن. رفتن قولنامه کردن، خونه من رو هم قولنامه کردن که این دو تا میراث فرهنگی شد.»
کلهچربها، همانهایی که شعر «میتراود مهتاب» جزو درس عروض و قافیهشان است، دو کوچه پایینتر، نیما را فقط به همان نیمخطی که در کتاب خواندهاند میشناسند، خانه نیما را نه. بهترین تفسیرها را جلال آلاحمد دارد از همسایهای که چشم او بود: «تا اواخر سال ۲۶ یکی دوبار به خانهاش رفتم، خانهاش کوچه پاریس بود. دیگر او را ندیدم تا به خانه شمیران رفت و شاید در حدود سال ۲۱ و ۲۳ نزدیکیهای خانه آنها تکهزمینی از وزارت فرهنگ گرفته بودیم، خیال داشتیم لانهای بسازیم. راستش اگر او در آن نزدیکی نبود، آن لانه ساخته نمیشد و ما خانه فعلی را نداشتیم. این رفتوآمد بود تا خانه ما ساخته شد و معاشرت همسایگان پیش آمد. محل هنوز بیابان بود و خانهها درست از سینه خاک درآمده بود و در چنان بیغولهای آشنایی غنیمتی بود... او را زیاد میدیدیم، او کیفی بزرگ به دست داشت و به خرید میرفت و برمیگشت. سلامعلیکی میکردیم و احوال میپرسیدیم...»
حجم
۵٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۶۷ صفحه
حجم
۵٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۶۷ صفحه
نظرات کاربران
سلام.چقدر خوندن این کتاب برای من جذاب بود.اینکه تو سال ۱۴۰۰ بخونی که مثلا منزل فروغ فرخزاد کجا بوده و اتاق شعرش چه شکلی بوده برام خیلی قشنگ بود.البته دونستن اینکه به این منازل رسیدگی نشده قلب آدمو بدرد میاره.
نسخه چاپی رو تا نیمه خوندم، همه روایت ها مثل هم به این موضوع میپردازه که به خانه های مشاهیر رسیدگی نشده و عموما اطلاعات بیشتری در موردشون نداره.