دانلود و خرید کتاب کالیپسو اثر دیوید سداریس | نشر سنگ | طاقچه
با کد تخفیف Salam اولین کتاب الکترونیکی‌ات را با ۵۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب کالیپسو اثر رضا اسکندری‌آذر

کتاب کالیپسو

نویسنده:دیوید سداریسمترجم:رضا اسکندری‌آذرانتشارات:نشر سنگدسته‌بندی:امتیاز:
۳.۹از ۱۲ رأیخواندن نظرات
انتشاراتنشر سنگ

دسته‌بندی
داستان کوتاه۲ مورد دیگر

معرفی کتاب کالیپسو

«کالیپسو» مجموعه داستان‌های طنزی از دیوید سداریس، نویسنده آمریکایی است .

نشریه‌ی گاردین درباره‌ «کالیپسو» و دیوید سداریس می‌نویسد:

«بی‌شک دیوید سداریس پادشاه طنز است... «کالیپسو» هم خنده‌دارتر و هم دردناک‌تر از نوشته‌های دیگر اوست.»

سداریس در ایران نویسنده‌ای نام‌آشناست. آثار قبلی او همیشه با استقبال مخاطبان ایرانی روبه‌رو شده‌اند. «کالیپسو» هم که آخرین اثر او است، مجموعه‌ای است از یادداشت‌هایی در ژانر کمدی سیاه درباره‌ی زندگی مدرن و روابط انسانی. هجویه‌ای که هم می‌خنداند، هم عمیقاً متأثر می‌کند.

«کالیپسو» یکی از پرفروش‌ترین آثار طنز ۲۰۱۸ در آمریکا بوده است. این کتاب در سایت گودریدز با اختلاف اندکی در تعداد آرا، رتبه‌ی دوم بهترین اثر طنزِ سال ۲۰۱۸ را به انتخاب مخاطبان به دست آورده است.

بخشی از کتاب:

«یکی از بسیار چیزهایی که هیچ‌وقت درک نمی‌کنم این است که چرا نتیجهٔ سرچ روی کامپیوتر من با نتیجهٔ سرچ روی باقی کامپیوترها فرق دارد. مثلاً کامپیوتر خواهرم ایمی؛ می‌رود سر کامپیوتر و توی گوگل تایپ می‌کند: «یک خانم پنجاه ساله چه شکلی است؟» و همان لحظه عکس‌هایی برایش می‌آید که باورم نمی‌شود این‌ها را همین‌جوری آزاد گذاشته باشند روی اینترنت که همه بتوانند ببینند. منظورم عکس‌های آنچنانی نیست که توی وب‌سایت پلی‌بوی پیدا می‌کنید. یک جوری است که انگار پرسیده: «درون یک زن پنجاه ساله چه شکلی است؟»

دیگران دریافت کرده‌اند

نظرات کاربران

alefzed
۱۳۹۹/۰۵/۱۶

کتابیه که بیشتر هجوه تا طنز.نمی دونم چرا دومین کتاب برتر طنز ۲۰۱۸ از نگاه گودریدز شده.انگار اقای دیوید سداریس نشسته کنارت و از هر دری حرف می زنه.گاهی درد و دل،گاهی گلایه،گاهی خنده،گاهی اشک... ی وقتایی تا عمق وجود ادم

- بیشتر
Narges Nazif
۱۳۹۹/۰۳/۲۰

داستان‌های این کتاب بسیار شیرین است و مخاطب با آن‌ها همذات‌پنداری می‌کند. علاوه بر لبخندی که با خواندن هر جمله روی لبت می‌نشیند، غم پنهانی را هم در نوشته‌های سداریس حس ‌می‌کنی. همین بر زیبایی داستان‌ها اضافه می‌کند. این‌که نویسنده‌ای

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۹)
در سال ۱۹۸۷، که برای کریسمس در خانه بودم، بین خواهرهایم تیفانی و گریچن دعوایی در گرفت. من درست آخر دعوا وارد شدم و وقتی پرسیدم: «موضوع چیه؟» تیفانی گفت: «چرا برنمی‌گردی به اتاقت و به نوشتن مزخرفات دگرباشی خودت ادامه نمی‌دی؟» همان جا با خودم فکر کردم: یعنی این حرف چند وقت توی دلش مونده بوده؟ وقتی از دست کسی عصبانی هستی، چیزهای ترسناکی از دهانت خارج می‌شود.
مهران کاسب‌وطن
در اواخر دههٔ هفتاد از گریچن پرسید: «چرا جف رو شام دعوت نمی‌کنی خونه؟» «چون یه ماه پیش با هم کات کردیم و از اون موقع دارم تو اتاقم گریه می‌کنم.» مادرم گفت: «خب... اون طفلک هنوزم لازمه غذا بخوره.»
سوم شخص
به خاطر گرامیداشت زحماتی که در امر جمع‌آوری زباله در ناحیه‌مان انجام دادم، شورای شهر تصویب کرد که یک کامیون جمع‌آوری زباله به اسمم نامگذاری شود.
سوم شخص
ولی بعد اضافه کرد که در این پرواز چند مسافر خاص داریم. با خودم گفتم: وای خدا،‌ نه. تو رو خدا شرمنده‌م نکنید. در این فکر بودم که مسافرهای خاص بعدی، یعنی غیر از خودم چه کسانی هستند که مهماندار گفت: «امروز افتخار همراهیِ اعضای تیم فوتبالِ...» بعد اسم دبیرستانی در تری‌اَنگل اِریا را برد و حرفش را این‌طوری تمام کرد: «به افتخارشون!»
سوم شخص
رو به هیو گفتم: «این کامپیوتر منم خیلی... مثبت و سالمه ها.»
محمدرضا
«بعدشم شما سرِ دوربرگردون دور زدید تا بتونیم یه بار دیگه ببینیمش!»
محمدرضا
یعنی می‌شه آدم همچین کاری بکنه و ازش قسر در بره؟ جان من؟ ایول!
محمدرضا
مهمان‌ها از حریم خصوصی‌ای که آدم گاهی توی توالت بهش نیاز دارد محروم بودند، بنابراین روزی دو بار هیو را می‌بردم جلو در ورودی و جوری که انگار جزو رفتارهای نرمال روزانه‌مان باشد، داد می‌زدیم: «ما داریم دقیقاً به مدت بیست دقیقه می‌ریم بیرون. کسی چیزی از بیرون لازم نداره؟»
محمدرضا
ده دقیقه بعد، ارباب جدیدم محکم دور مچ دست چپم بسته شده بود، از در زده بودم بیرون، و قدم می‌زدم.
سوم شخص

حجم

۲۱۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

حجم

۲۱۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان