دانلود و خرید کتاب جنایات نامحسوس گی‌پرمو مارتینیس ترجمه ونداد جلیلی
تصویر جلد کتاب جنایات نامحسوس

کتاب جنایات نامحسوس

معرفی کتاب جنایات نامحسوس

«جنایات نامحسوس» اثر گی‌یرمو مارتینس، نویسنده‌ای از نسل سوم ادبیات معاصر آمریکای لاتین است.

مارتینس دکترای منطق ریاضیات دارد و به این دو رشته و فلسفه و ادبیات و رابطه بین آنها بسیار علاقه‌مند است.

«جنایات نامحسوس» در قالب یک داستان معمایی و جنایی، نظریات فلسفی و ماجراهای یک دانشجوی دکترای ریاضیات آرژانتینی را در آکسفورد روایت می‌کند.

او برای گرفتن دکترای منطق راهی دانشگاه آکسفورد می‌شود و در خانه پیرزنی به اسم خانم ئیگلتن که با نوه‌اش بث، زندگی می‌کند، ساکن می‌شود. او که برای درس‌خواندنی بی‌دغدغه آماده شده است، ناخواسته وارد ماجرای یک قتل می‌شود. قتل صاحب‌خانه‌اش، خانم ئیگلتن.

«سلدم که سر خانم ئیگلتن را در دست نگه داشته بود، جسد او را به بهترین شکلی که می‌توانست بر صندلی راحتی مرتب خواباند و به لحنی پُرهیجان چیزی گفت که من متوجه نشدم. بالش را برداشت و لکهٔ قرمز بزرگی بر فرش عیان شد. خون وسط لکه تقریباً خشک شده بود. سلدم یک لحظه با دستِ آویزان در امتداد بدنش بالش‌به‌دست ایستاد. در افکارش غرق شده بود، انگار ذهنش مشغول محاسباتی بسیار پیچیده باشد. به‌شدت آشفته به‌نظر می‌رسید. گفتم بهتر است به پلیس تلفن کنیم و او بی‌توجه پذیرفت.»

روابط دانشجو که نامی هم از او در داستان نمی‌آید، با استاد برجسته ریاضی زمانه‌اش، پیرزن صاحب‌خانه‌اش، دختری که در بازی تنیس با او آشنا می‌شود، دختر ویولن‌سل نواز و نوه پیرزن، به شیوه‌ای استادانه در داستان آمده است و مخاطب در کنار خواندن داستانی گیرا، اطلاعاتی مفید هم از خلال این مراودات به دست می‌آورد.

«جنایات نامحسوس» مهم‌ترین اثر مارتینس است که جایزه پلانه‌تا را از آِن خود کرده و به زبان‌های زیادی ترجمه شده است. از آثار دیگر او می‌توان به «مرگ تدریجی لوسیانا ب» و «بورخس و ریاضیات» اشاره کرد.

farez
۱۴۰۱/۰۷/۰۴

جنایات نامحسوس، با ظرافتی بی بدیل منطق و‌ فلسفه و احتمالات ریاضی رو در یک جا و در یک نسخه ی داستان جنایی و معمایی تلفیق کرده بود. ایده ی داستان بشدت ساده و در عین حال در شلوغی پنهان

- بیشتر
fahime
۱۳۹۷/۱۱/۱۸

یک ریاضی‌دان برجسته در فصلی از کتاب جدیدش ادعاهایی رو در مورد قتل‌های زنجیره‌ای مطرح می‌کنه. مثلا اینکه منطق قتل‌های زنجیره‌ای خیلی ابتداییه و به آسیب‌شناسی عوارض ذهنی مربوط می‌شه... یک قاتل زنجیره‌‌ای که قصد داره ثابت کنه ریاضی‌دان اشتباه

- بیشتر
Gloria
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

کسی اسم فیلم این کتابو میدونه؟🧐🤔

Ho3ein Mosavi
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

بد نبود میتونست بهتر باشه بنظرم و اینکه زیادی به مسائل حاشیه ای و ریاضی پرداخته بود میشد داستان تو نصف این صفحات هم تموم کرد

pejmannavi
۱۳۹۷/۱۱/۲۵

خوب بود. اگرچه میشد قاتل رو از ابتدا حدس زد ولی نویسنده خیلی تلاش میکنه که در حدست به یقین نرسی و توو کارش هم موفق میشه. همین هم تورو تا پایان کتاب با خودش میکشه. این کتاب یه فیلم

- بیشتر
yasamin
۱۳۹۹/۰۱/۱۳

برای کسایی که به ریاضیات علاقه دارن جالبه.

zohreh
۱۳۹۹/۰۵/۳۰

۱۲. بعد تموم شدنش نمیشه باخودت بگی "وای عجب پایان غیرقابل پیش بینی و غافلگیرکننده ای!!" اما میتونه به فکر فروببردت. ماجرای پسری که عاشق ریاضیاته و برای تحصیل در این رشته و تعامل با پروفسور موردعلاقش به لندن مهاجرت میکنه و درحالیکه

- بیشتر
آرمان
۱۴۰۱/۰۳/۰۹

لذت بردم. بقیه دوستان شرح کلی داستان رو گفتند و من زیاده‌گویی نمی‌کنم. صرفاً اگر به ریاضیات و فلسفه و منطق علاقه دارید سراغش برید. چون بخش زیادی از کتاب به شرح قضایای این زمینه‌ها اختصاص داره. دوتا حدس در مورد پایان کتاب

- بیشتر
میلاد
۱۳۹۹/۱۲/۲۵

واقعا آفرین. رمانش اصلا قابل پیش بینی نبود و از موقعی که شروعش کردم نتونستم بذارمش کنار. جزو بهترین رمان های جنایی بود. خلاصه بگم. آخرش خیلی متعجب خواهید شد. 🙂

azam h
۱۳۹۹/۰۳/۰۴

یه داستان قتل بی معنی،با یه عالمه توضیحات ریاضی بی فایده.اصلا نخونید

جنایت بی‌نقص جنایتی نیست که پرونده‌ش حل‌نشده باقی بمونه، جنایتیه که یه نفر دیگه به‌ش محکوم بشه.
فرسا
در دوران جنگ یکی از چند زنی بود که بی‌خبر از همه‌جا در مسابقهٔ جدول کلمات متقاطع شرکت کرده بودند و وقتی برنده شده بودند کاشف عمل آمده بود که جایزه‌شان شرکت در جنگ است. آن‌ها را در روستایی کوچک مستقر کرده بودند تا به آلن تورینگ و گروه ریاضی‌دان‌های زیرنظرش کمک کنند رمزهای ماشین انیگمای نازی‌ها را بیابند. همان جا با آقای ئیگلتن آشنا شده بود.
آرمان
بشر در طول تاریخ فقط سؤالایی از خودش پرسیده که بتونه به‌شون جواب بده.
هانی
یا رب! عشق من و او را برابر کن تا هیچ‌کدام از دیگری پیشی نگیریم عشق‌مان را چونان دو سوی معادله همسان گردان!
Mary gholami
دورترین راه‌حل برای ذهنی که به جهش‌های بزرگ عادت کرده از راه‌حلی که درست جلو چشمشه طبیعی‌تره.
m86
اما ناگهان پرسید «چرا ریاضی‌دان شدی؟» گفتم «نمی‌دونم. شاید اشتباه کردم. همیشه فکر می‌کردم رشته‌های علوم انسانیو ادامه می‌دم. شاید حقیقتی که تو قضیه‌های ریاضی می‌دیدم منو جذب خودش کرد، حقیقت فرازمانی، ابدی، متکی‌به‌خود و ضمناً کاملاً دموکراتیک. شما چرا ریاضیاتو انتخاب کردین؟» سلدم گفت «چون به کسی آزار نمی‌رسونه. چون دنیاییه که هیچ ربطی به واقعیت نداره. وقتی جوون بودم اتفاقای وحشتناکی برام افتاد که تو همهٔ عمرم تکرار شد، جوری که حس می‌کردم اینا نشونه‌ست. البته این نشونه‌ها دوره‌ای بود، اما اون‌قدر تکرار می‌شد و وحشتناک بود که نمی‌تونستم نادیده‌شون بگیرم.»
Mina
گفت «من و تو چی‌ایم؟ ما ریاضی‌دانا چی‌ایم؟» لبخندی زد که آکنده از یک‌جور حس مالیخولیایی غریب بود، انگار خاطره‌ای فراموش‌شده در ذهنش زنده شده باشد. گفت «به قول یکی از شاعرای هموطن خودت، ما مریدان متعصب فیثاغورثیم.»
Mina
ما ریاضی‌دانا همیشه دوست داریم حس کنیم حرفامون خیلی پُرمعنیه.
Mina
«راه‌حل مهم‌ترین مسألهٔ تاریخ ریاضیات در برابر یه زن زیبا. این‌جور که معلومه دختره برنده‌ست.»
آرمان
«تو درس تاریخ پزشکی یه مقدار درباره‌شون خوندیم. ظاهراً به انتقال روح از مُرده به زنده اعتقاد داشته‌ن، نه؟ تا جایی که یادمه نظریهٔ خیلی ظالمانه‌ای هم دربارهٔ عقب‌مونده‌های ذهنی داشته‌ن که بعداً اسپارتی‌ها و طبیبای شهر کروتون عملیش کرده‌ن. ظاهراً ارزش خیلی زیادی برای هوش قایل بوده‌ن و می‌گفتن عقب‌مونده‌های ذهنی آدمایی‌ان که تو زندگی قبلی‌شون گناه‌های خیلی بدی کرده‌ن و حالا این‌جوری به دنیا برگردونده شده‌ن. صبر می‌کردن تا اینا چهارده سال‌شون بشه، که برای کسایی که سندروم دان دارن سن مهمیه، و بعد اوناییو که زنده می‌موندن می‌کردن موش آزمایشگاهیِ آزمایشای پزشکی‌شون. اولین کسایی بوده‌ن که پیوند اندامو امتحان کرده‌ن. می‌گن رونِ خود فیثاغورث از طلا بوده. ضمناً اینا اولین گیاه‌خوارای دنیا بوده‌ن، البته لوبیا براشون قدغن بوده.»
آرمان
آزمایش اتاق چینی یک آزمایش فکری است که فیلسوفی به نام جان سرل سال ۱۹۸۰ ابداعش کرد. فردی که هیچ چینی‌ها را نمی‌شناسد در اتاقی می‌نشیند. یک نفر چینی ورق کاغذی از زیر در به اتاق می‌فرستد که بر آن چیزی به زبان چینی نوشته‌اند. فردی که درون اتاق است به کمک یک کتاب راهنما که به انگلیسی نوشته شده، به زبان چینی به پرسش‌های ورق کاغذ جواب می‌دهد. فرد چینی که بیرون ایستاده خیال می‌کند فردِ درونِ اتاق زبان چینی می‌فهمد و می‌تواند چینی صحبت کند.
آرمان
شما چرا ریاضیاتو انتخاب کردین؟» سلدم گفت «چون به کسی آزار نمی‌رسونه. چون دنیاییه که هیچ ربطی به واقعیت نداره.
آرمان
بشر در طول تاریخ فقط سؤالایی از خودش پرسیده که بتونه به‌شون جواب بده.
آرمان
«بین حقیقت و قسمتی از حقیقت که می‌شه اثباتش کرد فرق هست. این اصلاً یکی از استنباطای تارسکی از قضیهٔ گودل‌ئه. البته قاضیا، پاتولوژیستا، باستان‌شناسا، همه‌شون خیلی قبلِ ریاضی‌دانا اینو می‌دونستن. قتلیو در نظر بگیر که دو نفر مظنون داشته باشه. هر دوتاشون قسمتِ مهمِ حقیقتو می‌دونن: یعنی کار من بوده یا کار من نبوده. اما قانون ممکن نیست مستقیم به این حقیقت برسه. باید کلی دردسر بکشه و از مسیرای غیرمستقیم جلو بره تا شواهد جمع کنه: بازجویی، بهانه‌های مظنونا برای تبرئهٔ خودشون، اثر انگشت و الخ... بیشترِ وقتا شواهد کافی وجود نداره که ثابت کنه یکی از مظنونا گناهکاره یا اون یکی بی‌گناه. در واقع حرف گودل تو قضیهٔ ناتمامی که سال ۱۹۳۰ مطرح کرد اینه که تو ریاضیات هم دقیقاً همین حالت برقراره. همون مکانیسم تأیید حقیقت که به ارسطو و اقلیدس می‌رسه، همون ابزاری که همیشه به‌ش بالیده‌ن، که از جمله‌های حقیقی، از اصول اولیهٔ غیرقابل‌انکار، شروع می‌شه و تو مسیر منطقی به فرضی می‌رسه که ما به‌ش می‌گیم قضیهٔ بدیهی، همون مکانیسم هم گاهی به اندازهٔ معیارهای تقریبی و غیرقابل‌اعتماد قانونی ناکافی و ناقصه.»
آرمان
ما ریاضی‌دانا همیشه دوست داریم حس کنیم حرفامون خیلی پُرمعنیه.
فرسا
قیافه‌اش از پوچی و چشمانش از ملال پُر شد.
Mina
«حتماً می‌دونین در طول تاریخ همیشه ما جادوگرا رو شکنجه کرده‌ن، از زمان اون آتیشی که جادوگرای فیثاغورثی، باستانی‌ترین اجداد ما، توش سوختن. بله، ریاضی و جادوگری ریشهٔ مشترک داره و مدت‌های مدید هر دو حافظ یه راز بوده. وقتی مسیحیت رسماً جادو رو ممنوع کرد، بعدِ جروبحث بین پطرس و شمعون مجوس، ما رو وحشیانه شکنجه کردن. می‌ترسیدن یکی دیگه پیدا بشه که بتونه نون و ماهی رو چندبرابر کنه. همون موقع جادوگرا روشی ابداع کردن که امروز راهکار ادامهٔ حیات‌شونه: دستورالعمل‌هایی نوشتن که واضح‌ترین حقه‌ها رو نشون می‌داد و بین مردم دست‌به‌دست می‌شد. تو نمایشاشون از جعبهٔ شعبده‌بازی و آیینه استفاده می‌کردن. کم‌کم همه رو قانع کردن که کل کار جادوگری براساس حقه و شعبده‌بازیه. شدن جادوگرای صحنه‌ای که دیگه فرقی با تردستای آب‌گوشتی نداشت. این‌جوری تونستن پنهانی کار خودشونو بکنن و جلو چشم شکنجه‌گراشون نون و ماهی‌شونو چندبرابر کنن.
آرمان
فرضیات روان‌شناسا گاهی خیلی باحاله. حتا وقتی غلط از آب دربیاد یا حتا خنده‌دار باشه، بازم از توجیه منطقیِ صرف جالب‌تره. مردم به‌غریزه در برابر تفکر منطقی موضع می‌گیرن و ذاتاً به تفکر منطقی اعتماد ندارن. البته، تو کتابای مطالعات توسعهٔ تاریخی منطق ذهن آدما هم این موضوع مطرح شده، این موضع حتا اگه کاملاً غلط باشه بازم کاملاً بی‌اساس نیست.»
آرمان
جنایت بی‌نقص جنایتی نیست که پرونده‌ش حل‌نشده باقی بمونه، جنایتیه که یه نفر دیگه به‌ش محکوم بشه.»
آرمان
«قاتل خیال کرده خیلی زرنگه، اما ما پلیسا هم گاهی وقتا ناپرهیزی می‌کنیم و یه‌کمی فکر می‌کنیم.»
آرمان

حجم

۲۰۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۸ صفحه

حجم

۲۰۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان