کتاب دایره گچی قفقازی
معرفی کتاب دایره گچی قفقازی
«دایره گچی قفقازی» نام نمایشنامهای از برتولت برشت، نمایشنامهنویس، کارگردان و شاعر سوسیالیست آلمانی است.
داستان این نمایشنامه برگرفته از یک داستان تاریخی اسلامی منتسب به دوره خلافت «عمر» است که حضرت علی(ع) در آن دوران به اجبار خانهنشین بود. اینکه آیا برشت خود شخصاً و مستقیماً در جریان این روایت تاریخی قرار گرفته و براین اساس و ظرفیت و قابلیتهای نمایشی موجود در روایت، آن را دستمایه نگارش نمایشنامهای قرار داده است و یا در جریان روایتی اقتباسی از این رویداد تاریخی قرار گرفته و آن را به نگارش درآورده است، اطلاعی موثق در دست نیست.
برشت به هر حال با الهام از این روایت تاریخ تشیع، نمایشنامهای جذاب و گیرا نوشته است تا آنجا که همچنان به دلیل قابلیتهای خاصی که در آن وجود دارد، تاکنون مورد توجه فعالان و کارگردان تئاتر داخلی و خارجی قرار گرفته است.
روایت تاریخی اثر این گونه است که در زمان خلیفه دوم، دو زن ادعای مادری یک پسربچه را داشتند. تمام شیوههای اثبات دعوی اعم از سوگند و تهدید و نصیحت را بهکار برده شد اما نتیجهای دربرنداشت خلیفه وقت، درمانده، آنها را نزد امیرالمؤمنین (ع) فرستاد و امام (ع)، بدون هیچ سوگنند و تهدیدی، با روشی عالمانه و روانشناسانه فرمود: حال که هر دو بر ادعای خود ثابتید و شاهد دارید و دست از دعوا برنمیدارید، من این کودک را با شمشیر دو نیم میکنم تا هر کدام یک نیمه از آن بردارید و این جا ناگهان یکی از دو زن منقلب میشود و از حق خود گذشت و امام که این حال را دید رو به آن زن گفت. کودکت را بردار که مادر او تو هستی.
و اما روایت نمایشی برشت از کودکی ربوده شده می گوید که زنی او را نگهداری کرده و زنی دیگر او را به دنیا اورده است و حال هردو بر سر تصاحب کودک دعوا دارند. اضی برای تعیین مادر حقیقی، دستور میدهد، دایره گچی کشیده و کودک را در آنجا قرار دهند و دو زن مدعی از دو سو بچه را بکشند...
«دایره گچی قفقازی» را باید نمایشی سرشار از مضامین دینی و انسانی دانست چرا که نه تنها تبلور نمایشی ماجرایی مشهور در ادبیات و تاریخ شیعی است بلکه هر انسانی با عقل و قلب سلیم آن را میپذیرد و تایید میکند.
حجم
۱۱۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۱۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
پسرم میپرسد : چرا باید ریاضی بخوانم ؟ دلم میخواهد بگویم لازم نیست بی خواندن هم خواهی دانسـت دو تکه نان بیش از یک تکه است . . . (برتولد برشت)