دانلود و خرید کتاب داستان‌های آقای کوینر برتولد برشت ترجمه کامل روزدار
تصویر جلد کتاب داستان‌های آقای کوینر

کتاب داستان‌های آقای کوینر

معرفی کتاب داستان‌های آقای کوینر

«داستان‌های آقای کوینر» نوشته برتولت برشت(۱۹۵۶-۱۸۹۸)، نویسنده آلمانی برنده جایزه نوبل ادبیات است. او این کتاب را به صورت قطعات داستانی کوتاهی نوشته است. از مجموعه‌ی ۸۷ قطعه داستان‌های آقای کوینر، اولین قطعه (آقای کوینر و روزنامه‌ها) را برشت در سال ۱۹۲۶ و آخرین آن‌ها (آقای کوینر و نرمش‌های بدنی) را در سال ۱۹۵۶، یعنی در اواخر عمر خود به رشته‌ی تحریر درآورد.

در یکی از قطعه داستان‌های این کتاب می‌خوانیم:

« آقای کوینر، آن متفکر گفت:

«آن‌که خود را با خودش مشغول نکند، زمینه را فراهم می‌سازد تا دیگران خودشان را با او مشغول کنند. او یک خادم و یا یک حاکم است. خادم و حاکم تقریبا تفاوتی با یکدیگر ندارند، به جز برای خادم و حاکم.»

«پس آیا دُرست است که شخص، خود را با خودش مشغول سازد؟»

«آن‌که خود را با خودش مشغول می‌کند، خود را با هیچ مشغول می‌نماید. او خادم هیچ است و حاکم بر هیچ.»

«بنابراین آیا دُرست است که شخص، خود را با خودش مشغول نسازد؟»

آقای کوینر، آن متفکر، خنده‌کنان گفت:

«بله، در صورتی‌که او دلیلی بدست ندهد تا دیگران خودشان را با او مشغول کنند، یعنی خودشان را با هیچ مشغول کنند و به هیچ که خودشان آن هیچ نیستند، خدمت کنند و یا بر هیچ که خودشان آن هیچ نیستند، حاکم شوند.»

fatemeh
۱۳۹۶/۰۵/۲۴

دزدی از بانک کار دزدهای تازه کار است دزدهای حرفه ای، بانک تاسیس می کنند.

alefzed
۱۴۰۱/۱۲/۱۳

تا نصف کتاب بیشتر دووم نیاوردم!بعضی از داستان هاش قابل تاملن در عین حال خیلی از اونا حوصله سربر و ابکی! نمی‌دونم اشکال از متنه یا از ترجمه خیلی افتضاح خلاصه از هرچی هست نمیتونم بیشتر از این جلو برم

masoud
۱۳۹۶/۰۶/۱۵

کتاب فوق العادیه داستان های کوتاه آموزنده ولی ترجمه افتضاحه

Mehdi Hoseiny
۱۳۹۵/۰۸/۳۰

کتابی کوچک اما پر محتوا من قبلا مطالعه کردم شما هم لطف کنید و زحمت خوندنشو به خودتون بدید

«نباید کسی را که مطلوب‌ترین کار از عهده‌اش ساخته نیست، از کاری که کمتر مطلوب است معاف کرد.»
حسین
از آقای کا پرسیدند: «به چه کاری مشغولید؟» آقای کا پاسخ داد: «درگیر کار بسیار دشواری هستم. دارم اشتباه بعدیم را آماده می‌کنم.»
حسین
پرفسور فیلسوفی نزد آقای کا آمد و به صحبت از خردمندی‌های خویش پرداخت. پس از مدتی آقای کا به او گفت: «تو راحت نمی‌نشینی، راحت سخن نمی‌گویی و راحت فکر نمی‌کنی.» پرفسور فیلسوف عصبانی شد و گفت: «من نظرت را نه درباره‌ی خود بلکه درباره‌ی محتوای آن‌چه گفتم، می‌خواستم بدانم.» آقای کا گفت: «محتوایی ندارد.» و ادامه داد: «می‌بینمت که ناشیانه راه می‌روی و در حین رفتن، به هدفی دست نمی‌یابی. تو مبهم و تاریک سخن می‌گویی و با سخنانت هیچ روشنایی پدید نمی‌آوری. رفتارت را که می‌بینم، دیگر علاقه‌ای به هدفت ندارم.»
Dexter
از آقای کا پرسیدند: «به چه کاری مشغولید؟» آقای کا پاسخ داد: «درگیر کار بسیار دشواری هستم. دارم اشتباه بعدیم را آماده می‌کنم.»
alefzed
آقای کوینر از میان دره‌ای می‌گذشت که ناگهان متوجه شد که در آب راه می‌رود. در همین هنگام پی برد که آن دره در واقع شاخه‌ای از دریاست و وقت مدّ دریا نزدیک می‌شود. فورا ایستاد تا ببینید که آیا قایقی را در اطراف خود می‌یابد یا نه و تا موقعی که امید دیدن قایقی را داشت، همان‌طور سر جای خود ایستاده ماند. اما وقتی دید که هیچ قایقی قابل رؤیت نیست، از این امید صرف‌نظر کرده و این‌بار امیدوار شد که آب بیش از این بالا نیاید. تازه در آن وقت که آب به چانه‌اش رسید، از این امید نیز چشم پوشید و شروع به شنا کرد. او به این شناخت دست یافت که او خود، یک قایق بوده است.
alefzed
مردی که آقای کا را برای مدت درازی ندیده بود، از او با این کلمات استقبال کرد: «شما اصلاً تغییری نکرده‌اید.» آقای کا گفت: «اوه!» و رنگ از چهره‌اش پرید.
alefzed
او می‌گفت: «محاسبه‌ی ایشان ساده است، وقتی صدا می‌زنند، در برویشان باز می‌شود. اگر در برویشان باز نشود، دیگر صدا نمی‌زنند. صدا زدن، خود یک پیشرفت است.»
حسین

حجم

۱۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه

حجم

۱۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان