کتاب آنتیگونه سوفوکلس
معرفی کتاب آنتیگونه سوفوکلس
کتاب آنتیگونه سوفوکلس نوشتهٔ برتولت برشت و ترجمهٔ امید صادقی سراجی است. نشر شبخیز این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی نمایشنامهای تراژیک. این نمایشنامه اقتباسی از ترجمهٔ «هولدرلین» از متن سوفوکلس برای صحنه با همکاری «کاسپار نهر» است.
درباره کتاب آنتیگونه سوفوکلس
کتاب آنتیگونه سوفوکلس (Die Antigone Des Sophokles) دربردارندهٔ نمایشنامهای تراژیک نوشتهٔ برتولت برشت است. برشت این متن نمایشی را با اقتباس از ترجمهٔ «هولدرلین» از متن سوفوکلس برای صحنه با همکاری «کاسپار نهر» به رشتهٔ تحریر درآورده است. برشت خطوط اصلی روابط و گرهٔ داستان سوفوکلس را حفظ کرد، اما تغییری که در پیرنگ و زمینه داد، داستان را از بنیاد دگرگون کرد. برشت با استفاده از شگرد هولدرلین، یعنی زدودن نام خدایان یونانی، پروژهٔ خودش، یعنی «عقل بنیاد کردن» اسطوره را پیش برد. «آنتیگونه» (دختر ادیپ و خواهر ایسمنه، پلینئیکس و ائئوکلس)، :ایسمنه» (خواهر آنتیگونه)، «کرئون» (دایی آنتیگونه و برادرزن ادیپ)، «هایمون» (پسرکرئون و نامزد آنتیگونه)، «تیرزیاس» (پیشگوی روشندل)، پیران، نگهبان، پیک، ندیمه، دو خواهر و یک افسر در پیشپرده شخصیتهای این متن نمایشی هستند.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب آنتیگونه سوفوکلس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به متنهای نمایشی تراژیک پیشنهاد میکنیم.
درباره برتولت برشت
اویگن برتولد فریدریش برشت در ۱۰ فوریهٔ ۱۸۹۸ در آگسبورگِ آلمان به دنیا آمد. او نویسنده، کارگردان و نظریهپرداز نامدار و معاصر آلمانی است. برتولت برشت در کودکی با کتاب مقدس آشنا شد. این آشنایی تأثیری همیشگی بر قلم او گذاشت. ۱۶ساله بود که آتش جنگ جهانی اول شعلهور شد. کمی بعد مقالهای ضدّجنگ نوشت و تا مرز اخراج از مدرسه پیش رفت. از سال ۱۹۱۶ مقالات برشت با نام جدید «برت برشت» منتشر شد. او در سال ۱۹۱۷ پیش از آن که بهعنوان سرباز به خدمت ارتش درآید، به توصیهٔ پدرش دورهٔ پزشکی دانشگاه مونیخ را آغاز کرد تا بهاینوسیله از جنگ دور بماند. در همین زمان بود که درام را نزد «آرتور کوتشر» آموخت. برشت پس از بازگشت به آگسبورگ در پاییز ۱۹۱۸ به ارتش فراخوانده شد؛ در قامت یک نیروی درمانگر پا به میدان جنگ گذاشت؛ جنگی که یک ماه پس از حضور برشت به پایان رسید. برشت در سال ۱۹۱۷ رابطهای عاطفی را با معشوقهاش «پائولا» آغاز کرد؛ فرزندش فرانک از این رابطه متولد شد. فرانک در جنگ جهانی دوم در جبههٔ شرقی و درحالیکه برای نازیها میجنگید، کشته شد.
برتولت برشت کار هنری خود را با ایفای نقش در نمایشهای کوچک آغاز کرد. نخستین نمایشنامهٔ او «بَعَل» نام داشت که آن را در ۲۰سالگی و تحتتأثیر مکتب ادبی اکسپرسیونیسم نوشت. بعل شاعری جوان و بیاهمیت نسبت به قراردادهای کهن اخلاقی و اجتماعی است که در پی ارضای تمایلات درونی خود هیچ مرزی نمیشناسد؛ شخصیتی که صبغهٔ فکر برتولت برشت را میتوان در سیمای او دید. «آوای طبل در شب» دومین نمایشنامهٔ برشت است که آن را بین سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ نوشت. این نمایشنامه نیز از اکسپرسیونیسم «ارنست تولر» و «گئورگ تایزر» تأثیر گرفته است. سومین نمایشنامهٔ او نیز «در جنگل شهر» نام داشت. برشت برای این سه نمایشنامهٔ اولش جایزهٔ معتبر کلایست را دریافت کرد. «آدم آدم است» نمایشنامهٔ مهم دیگری از برتولت برشت است. او برای اولینبار در این اثر از سبک ابداعیاش در تئاتر پردهبرداری کرد. ویژگی مهم این نوع نمایش «فاصلهگذاری» است؛ جاییکه ویژگیهای ذاتی نمایش نهتنها کمرنگ نشده، که تقویت نیز میشود. برتولت برشت نوشتن این نمایشنامه را در سال ۱۹۲۶ به پایان رساند. او در سال ۱۹۲۶ «اپرای سه پولی» را با اقتباس از اپرای بالهٔ «پول گدایان» از جان گی آفرید. اپرای دوم او «عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی» نام داشت که اولینبار در قالب نمایش کمدی موزیکال «ماهاگونی» به صحنه رفت.
نمایشنامههای دیگر برشت عبارت هستند از نمایشنامهٔ آموزشی «بادنی»، «ژان مقدس کشتارگاهها»، «آنکه گفت آری و آنکه گفت نه»، «تدبیر»، «مادر»، «استثنا و قاعده»، «مقدسین و مقدسان»، «کلهگردها و کلهتیزها»، «ترس و نکبت رایش سوم»، «تفنگهای بانو کارار»، «ننه دلاور و فرزندانش»، «زندگی گالیله»، «انسان خوب سهچوان»، «ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی»، «صعود محتاطانه آرتورو اوی»، «داستان سیمون ماشار»، «شوایک در جنگ جهانی دوم»، «دایرهٔ گچی قفقازی»، «روزهای کمون» و... . کتاب «جلادان هم میمیرند» نیز از آثار این نویسنده است که در سال ۱۹۴۳ با کارگردانی فریتس لانگ بهصورت فیلم سینمایی ساخته شد؛ همچنین او در کتاب «درباره تئاتر» درمورد نظریهاش (تئاتر حماسی یا اِپیک) توضیح داده است.
برتولت برشت که در سالهای واپسین عمرش شعر معروف «مرثیههای باکوف» را سرود در ۱۴ اوت ۱۹۵۶ بر اثر عارضهٔ قلبی در برلین درگذشت.
بخشی از کتاب آنتیگونه سوفوکلس
«مرا به همدستی بپذیرد.
آنتیگونه: به آن دانایان برین
و به همسخنان زیرین سوگند
او که تنها به کلام دوست میدارد را دوست نمیدارم.
ایسمنه: خواهر، شوریدن از هر کسی ساخته نیست،
اما مردن شاید از من هم ساخته باشد.
آنتیگونه: لازم نیست بیخود بمیری.
در کاری که از تو نیست، مرگ تو به کار نمیآید.
مرگ من کافی است.
ایسمنه: خواهر بسیار سختگیر است، من دوستت میدارم.
دیگر چه دارم، اگر نباشی، که دوستش بدارم؟
آنتیگونه: کرئون را دوست بدار. با او بمان، من ترکتان میکنم.
ایسمنه: آیا خواهر خوش میدارد، که دستم بیاندازد؟
آنتیگونه: شاید دردناک باشد، و من جام درد را لبریز دوست دارم.
ایسمنه: اما من بر آنچه با تو گفتم هستم هنوز.
آنتیگونه: دلربا گفتی، اما خواست من همان است.
ایسمنه: چون همراهیات نکردم، به همراهیام نمیخواهی دیگر؟
آنتیگونه: بددل نباش. تو زندهای. روح من اما مرده؛
چنان که دیگر تنها مردگان را پاس میدارم، خواهر.
کرئون: با شما میگویم، از این دو زن، یکی
دارد دیوانه میشود، یکی از آغاز بود.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه